لاوروف در تهران به دنبال چیست؟
دشواری همراهی ایران با روسیه
دیپلماسی ایرانی: روزهای آینده روزهای حساسی در عرصه دیپلماتیک ایران محسوب می شود. سفر سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه به ایران و به دنبال آن برگزاری مذاکرات ایران و 1+5 در مسکو و همچنین تعاملات دیپلماتیک در مورد سوریه همگی نشان از این دارند که دیپلمات های ایرانی روزهای پرکاری را در پیش خواهند داشت.پیش از نشست بغداد یوکیا آمانو دبیر کل آژانس بین المللی انرژی هسته ای با حضور در تهران موجی از اما و اگرها و شایدها را در رسانه ها به راه انداخت. اکنون سفر میزبان روسی به تهران هم این سوال را به ذهن متبادر می کند که آیا آقای وزیر حامل پیام خاصی است و یا برای اتفاق نظر در خصوص پرونده سوریه است که به ایران می آید؟ در مورد این تحولات با دکتر داوود هرمیداس باوند، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین المللی گفتگو داشتیم که در زیر می خوانید:
چشم انداز مذاکرات مسکو را چگونه ارزیابی می کنید؟
مذاکرات ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی که روز جمعه در وین برگزار شد می توانست زمینه ساز توافقی بین ایران و گروه 1+5 در مسکو باشد و این مذاکرات امیدوار کننده تلقی شود. اما مذاکرات با آژانس آن طور که انتظار می رفت پیش نرفت و به نظر می رسد در این که زمینه ساز مذاکرت مسکو باشد و مذاکرات پیش رو موفقیت آمیز باشد تردید ایجاد کرده است.
سرگئی لاووروف، وزیر خارجه روسیه قرار است به ایران سفر کند. این سفر را تا چه اندازه به این موضوع مرتبط می دانید؟
به نظر می رسد که مذاکرات سرگئی لاووروف، وزیر خارجه روسیه بر سر دو موضوع خواهد بود. یکی موضوع سوریه و دیگری موضوع مذاکرات هسته ای ایران در مسکو.
در رابطه با بحران سوریه روسیه به دنبال این است که کنفرانسی در ارتباط با سوریه برگزار کند تا به راه حلی برای حل بحران کنونی در سوریه بیابند. واقعیت این است که اگر قرار است این کنفرانس در وضعیت سوریه موثر باشد حضور ایران به دلیل رابطه تنگاتنگ ایران و سوریه در سی سال اخیر ضروری است. هرچند آمریکا و انگلیس با این مسئله موافق نبوده اند و این که روسیه و چین تا چه اندازه می توانند حضور ایران در این کنفرانس را میسر کنند ولی حضور ایران می تواند در زمینه یافتن راه حلی برای بحران سوریه مناسب باشد.
مسئله دیگر در دستور کار سفر لاوروف مذاکرات هسته ای ایران و نمایندگان گروه 1+5 در مسکو است که قرار است هفته آینده صورت گیرد. اگر توافق و تفاهمی بین ایران و 1+5 در مسکو شکل گیرد برای روسیه هم دستاورد دیپلماتیک مهمی خواهد بود. لذا روسیه این خط مشی را دنبال می کند که این کنفرانس باشکست مواجه نشود. البته این احتمال وجود دارد که غربی ها به هر دلیل بخواهند مذکرات را به تعویق بیندازند اما اگر به تعویق نیفتد برای روسیه مهم است که بتواند پیش از مذاکرات ایران را به تعدیل موضع خود ترغیب کند.
این تعدیل به چه معناست؟
درواقع روسیه به دنبال جلب توافق دو طرف برای طرح گام به گام است که مدتی پیش از سوی این کشور مطرح شد. به طور مشخص بحث غنی سازی اورانیوم 20 درصد احتمالا مهم ترین بحثی خواهد بود که لاوروف در مذاکرات خود با مقامات ایرانی دنبال می کند. غرب از ایران می خواهد که غنی سازی در حد 20 درصد را متوقف کند و مقادیری که تاکنون تولید کرده است را از ایران خارج کند تا در مقابل آن از شدت تحریم ها کاسته شود. تعویق اجرای تحریم های نفتی اروپا که قرار است ماه جولای (تیرماه) انجام شود گام اولی است که احتمالا به عنوان امتیاز تلقی خواهد کرد.
در مورد سوریه چه مسائلی می تواند مورد مذاکره لاوروف با مقامات ایران باشد؟
روسیه علاقه مند است که ایران را در کنفرانسی که در ارتباط با سوریه قصد دارد برگزار کند با خود همراه کند. آنطور که از گفته های مقامات روسی بر می آید روسیه با اجرای مدلی مثل یمن در سوریه موافقت کرده است. یعنی از شخص بشار اسد چشم پوشی شود و شخصیت دیگری روی کار آید که بتواند تحولات در این کشور را مدیریت کند.
آیا ممکن است که ایران با موضع روسیه در مورد سوریه همراه شود؟
سخت است که ایران با روسیه در مسئله سوریه همراه شود. چرا که چندان مشخص نیست با رفتن بشار اسد نظام سیاسی در این کشور فرو نپاشد. فراموش نکنید که نظام سیاسی در سوریه یک نظام بسته و اقتدارگرا بوده و به شدت به خاندان اسد وابسته است. لذا برکناری بشار اسد و جایگزینی شخص دیگری امکان این که این نظام را به طور کلی از بین ببرد افزایش می دهد. با توجه به مواضعی که ایران تاکنون در مورد سوریه اتخاذ کرده است چنین وضعیتی کمی دشوار به نظر می رسد.
شما اشاره کردید که روسیه در پی برگزاری کنفرانسی برای حل مسئله سوریه با حضور ایران است. تا چه اندازه فکر می کنید که حضور ایران در این کنفرانس محتمل است و به سود ایران؟
اگر قرار شود که ایران تعدیلی در موضع خود نسبت به روند امور در روسیه صورت دهد و با مواضع روسیه و چین همراه شود این حضور می تواند مثمر ثمر باشد. اما اگر ایران همچنان بر نظر سابق خود مبنی بر حمایت کامل از سوریه پایفشاری کند قطعا در صورت شرکت در کنفرانس در اقلیت محض قرار خواهد گرفت و نمی تواند کشورهایی را با خود همراه کند و در نتیجه با شکست دیپلماتک مواجه می شود. چرا که موضع اروپایی ها و کشورهای عربی که مشخص است و آنها به دنبال تحولات سیاسی جدی در سوریه هستند.
چرا آمریکا و انگلیس با حضور ایران در این کنفرانس مخالف هستند؟
غربی ها می گویند ایران شریک وضع موجود در سوریه است و لذا شرکت ایران در این کنفرانس کمکی به حل بحران موجود نمی کند. از سوی دیگر در روزهای گذشته شاهد اظهارات تند مقامات اسرائیلی در این ارتباط بودیم که ایران را عامل وضعیت کنونی در سوریه معرفی کردند. به نظر می رسد که آنها تلاش می کنند که با پیوند زدن بحران سوریه به ایران فشاری نیز از این ناحیه به ایران وارد کنند. اسرائیل به خوبی می داند که سوریه محور ارتباطی ایران با حزب الله است و معتقد است که قطع این ارتباط می تواند به کاهش نفوذ ایران کمک کند. این مسئله ای است که کشورهای عربی خصوصا عربستان سعودی نیز با آن موافق است و معتقد است با تغییر بشار اسد محور ارتباطی هلال شیعی قطع خواهد شد. همچنین اگر بشار اسد نپذیرد که از قدرت کناره گیری کند محتمل است که پرونده ای برای او به استناد به کشتارهای اخیر در سوریه به عنوان ارتکاب جنایت علیه بشریت در دیوان بین المللی کیفری ایجاد کنند. همانطور که در ماههای گذشته این اتفاق افتاده آنها تلاش می کنند که ایران را نیز به این مسئله پیوند بزنند.
شما به لغو تحریم های نفتی اروپا به عنوان امتیازی اشاره کردید. آیا مسئله ای که وزارت خارجه آمریکا امروز طرح کرد مبنی بر استثنای برخی از کشورها از تحریم نفتی ایران می تواند نشانه ای از این موضوع محسوب شود؟
موضعی که آمریکا در قبال برخی از کشورها اتخاذ کرده به مشکلات اقتصادی این کشورها و زیان هایی که در اثر تحریم نفتی ایران متحمل می شوند مربوط می شود. آمریکا دو مسئله را در این ارتباط در نظر می گیرد اولا این که تحریم نفتی ایران موجب کاهش عرضه جدی نفت و در نتیجه افزایش چشمگیر قیمت نفت نشود و در نتیجه در وضعیت اقتصادی جهان تاثیر منفی نگذارد. از سوی دیگر آمریکا از برخی از شرکای اقتصادی خود که خریداران نفت ایران هستند خواسته که به کاهش وارادات از ایران اقدام کنند. بیشتر این کشورها نیز خرید نفت خود را از ایران کاهش داده اند و آمریکا برای جلوگیری از ضربه اقتصادی به این کشورها آنها را از تحریم های اعمال شده علیه ایران استثنا کرده است. بنابراین به نظر نمی رسد که این رویکرد امتیازی به ایران محسوب شود بلکه رویکردی است که آمریکا در قبال متحدان خود و برای پیشبرد تحریم ها در نظر دارد.
نظر شما :