جنگ نرم رژیم صهیونیستی با ایران ادامه دارد
دعوای زرگری تلاویو با واشنگتن
با توجه به اینکه مقامهای ارشد اسرائیلی نپذیرفتند که با وندی شرمن، نماینده امریکا در مذاکرات 1+5 با ایران دیدار کنند، شائبهها نسبت به افزایش تنشها میان تلاویو با واشنگتن بر سر برنامه هستهای ایران افزایش یافته که حتی رژیم صهوینستی باز هم در صورت عدم موفقیت مذاکرات تهدید حمله به ایران را کرده است، تا چه اندازه تهدیدهای رژیم صهیونیستی را باید جدی گرفت؟
اسرائیل بر اساس عملکرد 50 ساله گذشتهاش زمانی که قصد داشته تا عملیاتی انجام دهد، هیچ مانور و تبلیغاتی انجام نداده است. به عبارت دیگر بدون اطلاع قبلی و سر و صدای رسانهای عملیات نظامی خود را به ویژه اینگونه عملیات نظامی را انجام میدهد. این مساله را در برخورد اسرائیل در دهه80 بامرکز هستهای عراق داشتیم که بدون اطلاع قبلی آنجا را بمباران کرد و ازبین برد. یا حتی چند سال گذشته در ارتباط بامرکز تحقیقات هستهای سوریه نیز همین تجربه را داشتیم. بنابراین این اعلام رسمی و مانوری که اسرائیل در طول این مدت داشته بیشتر جنبه جنگ روانی و فشار برای امتیازگیری در مذاکرات 1+5 از ایران است.
به باور من بسیاربعید به نظر میرسد که با این عملکرد، رژیم صهیونیستی حتی اگر مذاکرات به بنبست هم برسد،به صورت یکجانبه دست به چنین اقدامی بزنند. این احتمال وجود دارد که اگر مذاکرات به بنبست برسد و تنشها تشدید شود، در سالهای آینده ائتلاف بینالمللی با فشار اسرائیل برای حمله به ایران داشته باشیم، ولی این مساله که اسرائیل به صورت یکجانبه دست به چنین اقدامی بزند، با توجه به عملکرد گذشته او و بعد مسافتی که با مراکز هستهای ایران دارد، پراکندگی، مسائل استراتژیک و امنیتی و غیره چنین اقدامی از اسوی اسرائیل بسیار بعید است.
بنابراین اختلاف واشنگتن تلاویو هم ظاهری است؟
رابطه لابی یهودی اسرائیل و امریکاییها رابطه برادرانه است و به این شکل نیست که تحت تاثیر اختلافهای کوچک روابط دو کشور هم تحتتاثیر قرار بگیرد. در حقیقت این گفتهها تنها مانورهای لفظی است. به عبارت دیگر بیشتر جنبه رسانهای و تبلیغاتی دارد که حتی در این مذاکرات نیز هماهنگیهای غرب با اسرائیل انجام میشود. حتی اگر توافقی انجام شود باید مطمئن باشیم که با رژیم صهیونیستی هماهنگیهایی شده است.
تا چه اندازه این تبلیغات و تهدیدها پیش از مذاکرات آتی مسکو بر نتیجه آن تاثیرگذار خواهد بود؟
پیش از نشست طرفها سعی میکنند برگههایی که در اختیار دارند و توان خود را برای چانهزنی توسط پتانسیلهای برتر به رخ رقیب بکشند تا بتوانند خواستههای خود را در مذاکرات عملی کنند. در نتیجه اینگونه تبلیغات بیشتر وزنکشی روانی رسانهای و جنگ نرم است. باید منتظر نشست مسکو بوده و نتیجه را شاهد باشیم.
هم در ایران در مورد آینده نشست نظرات مثبت و منفی وجود دارد و هم در غرب در باره آن تحلیل و تفسیر میشود. این مساله حرکت رسانهای است که به مراکز تصمیمگیری و اتاقهای فکر نیز متصلند . آنها نظرسنجی و افکارسنجی را ارائه کرده و تاثیر خود را در آینده این مذاکرات رقم میزنند.
با توجه به این تبلیغات چگونه میتوان نسبت به نتایج اینگونه مذاکرات نگاه واقعبینانهتری داشت؟
مشکل ایران و غرب مساله هستهای نیست.بلکه مشکل مبانی فکری و فلسفی است. به عبارت دیگر جمهوری اسلامی در سه دهه گذشته نظم حاکم و موازین مسلط بر غرب را ناعادلانه میداند، از جمله در مورد مساله هستهای و یا آپارتایت هستهای را میتوان نام برد که در زمانی باشگاه نظامی هستهای وجود داشت و امروز نیز با چرخه مسالمت آمیز غنیسازی اروانیوم را نیز به شکل آپارتایتگونه برخورد میکنند. بنابراین ایران و برخی از کشورهای جهان سوم با این رویه مخالفند و این مساله رابه تمامی جهات تسری میدهند. غرب این رویکرد را نمیپذیرد و علاقه دارد تا سلطهای که سالها بر سازمانها و نظام بینالمللی را دارد،حفظ کند و این هژمونی و سلطه و مدیریت و امکانات خود را بر اساس استانداردهای دو یا چندگانه به کشورهای دوست، دشمن و بی طرف تقسیم کند. در نتیجه ایران چنین چالش اساسی را با دنیای غرب دارد. من بر این باورم که این چالش به این زودی تمام نخواهد شد تا در مورد مساله هستهای هم به نتیجهای دست پیدا کند.
این مساله در ارتباط با مسائلی همچون مساله حقوق بشر، مدل توسعه،تجارت جهانی، انرژی و غیره است که شاید تنشها تقلیل پیدا کند، اما نه به شکل ریشهای در مذاکرات آتی مسکو بلکه حتی در ده ها مذاکره دیگر هم حل نخواهد شد. به معنای دیگر مسکوت گذاشته میشود و تنها توافقات ضمنی و سطحی خواهد شد.
تهیهکننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
نظر شما :