سرنوشت مبهم انقلاب در صنعا
القاعده در یمن مقبولیت عمومی ندارد
دیپلماسی ایرانی : انقلاب در یمن به کجا رسید؟ از روزی که یمنی ها به یمن تحولات در جهان عرب به خیابان های صنعا آمدند و خروج علی عبدالله صالح را از کشور خواستند تا امروز که ظاهرا صالح استعفا داده و قدرت را واگذر کرده است تحولات در یمن سمت و سوی چندان مثبتی نداشته است.یمن را برخی تحلیل گران بهشت جدید القاعده پس از افغانستان و پاکستان می دانند. انفجارهای روز گذشته در صنعا که قریب به 100 کشته برجا گذاشت بسیاری از تحلیل گران را به این فکر انداخته است که شاید یمن ، افغانستان دومی باشد که نیروهای امریکایی را به دنبال خود به شبه جزیره عربی بکشاند. سوال اینجاست که چرا یمن با توجه به عمق ناامنی های سیاسی و بی ثباتی های امنیتی هنوز مورد توجه غربی ها قرار نمی گیرد؟ چرا ایالات متحده عمدا چشم بر تحولات جاری در یمن بسته است؟ عربستانی که در بحرین تمام قد وارد شد در یمن به گونه ای بازی می کند که قدرت از دست خاندان صالح کاملا خارج نشود. در شرایطی که التهاب در یمن قابلیت انتقال به دیگر کشورهای منطقه را دارد؛آمریکایی ها هنوز دست و پا شکسته در یمن حرکت می کنند. دیپلماسی ایرانی با مرتضی رحیمی، کارشناس مسائل خاورمیانه، درباره تحولات اخیر یمن گفتگویی داشت که در زیر میخوانید:
یمن همچنان ناآرام است. امروز سرنوشت انقلاب در این کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا آنچه در این کشور جاری شد را می توان انقلاب خواند و یا تنها واگذاری قدرت از چهرهای به چهره دیگر بوده است؟
در رابطه با یمن و یا هر کشور دیگری باید به این موضوع توجه داشت که با مجموعه شرایط آن کشور هر مسالهای را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. شاید به جهت انقلاب بزرگی که در ایران اتفاق افتاده، از نظر ذهنی هر تحولی را که در دیگر جوامع اسلامی در حال شکلگیری است با سرزمین ایران مقایسه کنیم. این مقایسه صحیحی نیست، حتی در مورد کشورهایی که بهم بسیار نزدیکند، در تحولات بیداری اسلامی شرایط هیچ کشوری با کشور دیگر یکسان نیست. چراکه هر جامعهای شرایط و ملزومات خاص خود را داراست، ضمن آنکه عوامل تاثیرگذار در این تحولات نیز متفاوت است.
کشور یمن به رغم آنکه جامعه سنتی دارد ،جامعه بسیار پیچیدهای است و تحولات این کشور نیز پیچیدگیهای خاص خود را دارد. به طور قطع در فرایندی که آغاز شده،مردم نیز دستاوردهای قابل توجهی بدست آوردند. مردم یمن با حضورشان در صحنه تلاشهای بیشتری خواهند کرد تا به مطالبات خود دست پیدا کنند. نمیتوان گفت که مردم یمن هیچ دستاوردی نداشتند، چراکه امروز نیز جامعه یمن را آرام و ساکن نمیبینید. آخرین تحولات این است که علی عبدالله صالح اعلام کرده بود که خواهد ماند، در حالیکه اکنون رسما گفته که خواهد رفت. این امر نشان دهنده استقامت و مقاومتی است که مردم نشان دادند. بنابراین به نظر میرسد که باید شاهد تحولات یمن در پروسه زمانی طولانیتری باشیم، به دلیل آنکه کشور یمن شرایط خاص خود را دارد.
فعالیت های القاعده در یمن شدت یافته است، عملکرد این گروه در یمن چگونه است؟ آیا یمن بهشت امن القاعده شده است؟
یمن یکی از پایگاههای القاعده از نظر ساختاری بوده است. بن لادن، رهبر پیشین القاعده، نیز ریشههای یمنی داشته است. اما امروز باید بحث القاعده یمن را نیز تحت چارچوب و شرایط این کشور مورد بررسی قرارداد، القاعده تبدیل به بهانهای برای طرفهای دیگری است که قصد دخالت در مسائل داخلی یمن را دارند تا به بهانه مبارزه با القاعده نیز تاثیراتی بر اوضاع یمن داشته باشند. بنابراین شاید از حضور القاعده در یمن تا اندازهای بزرگنمایی شود، به دلیل آنکه بر روند تحولات در این کشور تاثیرگذار باشند.
درباره این تاویل که آیا یمن میتواند بهشت امن القاعده باشد، باید گفت که خیر به این شکل نیست. علیرغم آنچه که گفته میشود، مردم یمن روحیه مسالمتجویانهای دارند. همانطور که میدانید حدود60 میلیون قبضه اسلحه در دستان مردم است،در حالیکه که اگر این میزان اسلحه در دست هر جامعهای بود، باید هر روز شاهد کشتار زیادی بودیم. اما تمامی مبارزات مردم در یمن مسالمتجویانه بوده است، حتی در بسیاری از درگیریها شعار اصلی مردم این بود که ما به دنبال درگیری نظامی نیستیم. این مساله نیز نشانه درک مردم یمن است که وارد این مقوله نشوند تا جنگ داخلی رخ ندهد.
در نتیجه برغم اینکه معترضین یمنی به خواستههای خود نرسیدند، اما جامعه را به یک رویارویی نظامی و درگیری رساندند تا سایر مطالبات خود را نیز از طریق مسالمتآمیز حل کنند.
امریکایی ها به حملات با جنگنده های بدون سرنشین خود ادامه می دهند . آیا این حرکت در مهار جریان تروریسم موثر است؟
این روند را در صحنههای دیگری نیز شاهد بودیم که اگر قرار بود امریکا از این طریق توفیقی برای مبارزه با تروریسم پیدا کند،تا به امروز به نتیجه رسیده بود. این مانورها بیشتر بهانهای برای حضور در تحولات یمن است. به طور قطع این روش میتواند حتی در توسعه و تعمیق بحث تروروسیم تاثیر بیشتری داشته باشد تا اینکه این جریان را مهار کند. امریکاییها نیز میدانند که اینگونه عملیاتها در جامعه یمنی تاثیر معکوس خواهد داشت.
در واکنش به این حملات امریکایی ها، مردم به طورمشخص از این روند راضی نیستند و این عدم رضایت را به شکلهای مختلف در فرصتهای پدید آمده به این دخالتها اعتراض کردند. مردم حتی در شعارهای خود این نارضایتی را اعلام کردهاند.
چرا امریکا و غرب با وجود وضعیت اسفناک امنیتی و بی ثباتی سیاسی در یمن نسبت به این کشور بی تفاوت هستند؟
امریکاییها باید در عملکردهای خود تجدیدنظر کنند و نظر مردم را در اقدامات خود در صحنه یمن لحاظ کنند که در غیر اینصورت به طور قطع بازنده اصلی خواهند بود.
نقش عربستان در تحولات یمن امروز چگونه است؟
عربستان مرز اصلی با یمن دارد که تاثیر تحولات یمن در عربستان بسیار عمیق و سریع خواهد بود. در نتیجه عربستان به شدت نسبت به تحولات یمن در هر سمت وسویی از گذشتههای دور نگران بوده است که در این زمینه هزینههای زیادی هم در گذشته و هم امروز کرده است. این هزینهها را در قبایل و احزاب میکند تا بتواند رویکرد آنها را به سمت و سوی منافع خود جلب کند. اما علیرغم تمام تلاشهایی که کرده،دستاوردهایش بسیار کمتر از آنچه که انتظار دارد، بوده است.
در شرایط کنونی نیز سعی کرده است که ابتکارات عمل را در جامعه سیاسی یمن بدست بگیرد،اما در میان مدت و درازمدت نیز این نقش نمیتواند ادمه پیدا کند،چراکه مردم یمن مسیر را به گونه دیگری انتخاب کرده و پیش میروند، که شاهد آثار آن هستیم.
در پایان باید اضافه کرد که در مجموع نباید نسبت به تحولاتی که در کشورهای عربی پیرامونی اتفاق میافتد، نگاه شتابزدهای داشته باشیم، چراکه این روندی است که آغاز شده و این حرکت سالیان سال ادامه خواهد داشت تا به وضعیت متناسبی دست پیدا کند.
تهیهکننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
نظر شما :