رونمایی از سیاست جدید الیزه در قبال کاخ سفید
اولاند فرانسه را از آمریکا دور می کند
گفتگوی دیپلماسی ایرانی با دکتر محمد علی بصیری، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل امریکا درباره همکاریهای فرانسه با امریکا پس از سارکوزی.
دیپلماسی ایرانی : نخستین دیدار میان فرانسوا اولاند رئیس جمهوری فرانسه و همتای امریکایی اش باراک اوباما در حاشیه نشست گروه هشت در کمپ دیوید رخ داد. نشستی اقتصادی بهانه ای شد تا روسای جمهوری که یکی روزهای انتخاب را پشت سرگذاشته و دیگری در آستانه انتخابات است ، با هم از اشتراک های سیاسی بگویند و البته حوزه های اختلاف را مزه مزه کنند. نیکولا سارکوزی رئیس جمهوری پیشین فرانسه به امریکا تا بدانجا نزدیک بود که بسیاری او را نیکو آمریکایی می خواندند. اولاند اما سوسیالیستی است که بخش اعظم آرای خود را از دست رای دهندگانی دریافت کرده که رئیس جمهور خود را در جامه مردی وطن دوست می خواهند و نه امریکا پرست. پرسش اینجاست که اوباما و اولاند تا چه اندازه می توانند پاریس و واشنگتن را به هم نزدیک کنند؟ آیا الیزه و کاخ سفید روزهای اتحاد بیشتر را تجربه خواهند کرد یا نفاق سیاسی را ؟ دیپلماسی ایرانی با دکتر محمد علی بصیری، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل امریکا درباره همکاریهای فرانسه با امریکا پس از سارکوزی گفتگویی داشته است که در زیر میخوانید:
به قدرت رسیدن یک سوسیاسیت در فرانسه چه تاثیری در روابط این کشور با امریکا خواهد داشت؟ آیا با توجه به اینکه معمولا سوسیالیستها با دموکراتها همنظر هستند، روابط دو کشور در سطح بالاتری قرار خواهد گرفت؟
زمانیکه جریانات راست در اروپا به ویژه در فرانسه قدرت را در دست میگیرند، گلسیتها و نوگلیستها و راست افراطی سیاستهای افراطی ناسیونالیستی قویتری نسبت به گروههای چپ دارند. زمانی که گروههای چپ روی کار میآیند، جمعگراتر و اروپاگراترند تا گروههای راستی که به سبک ناسیونالیستی فرانسویگرا هستند.
بنابراین در سیاست خارجی این مساله وجود دارد که سیاست کلی راستها به گونهای است که توضیح داده شد، گرچه نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور پیشین فرانسه که از راستهای مدرن بود،اما برخلاف سنت راستها در فرانسه سیاست امریکاگرایی را در فرانسه آغاز کرده بود. در نتیجه عملا در سیاست خارجی خود تبعیت عمدهای از امریکا داشت که این مساله مورد اعتراض موافقین و مخالفین وی بود.همین رویکرداو بود که سبب شد آراء خود را از دست بدهد.
بنابراین امروزه که چپها بر سرکار آمدند نسبت به دنیای خارج جمعگراترند و با امریکاییها روابط متعادلتری نسبت به دوره قبل خواهند داشت. به اضافه آنکه امروزه در امریکا دموکراتها همان نقش چپهای اروپایی را دارند. به عبارت دیگر بیشتر شعارهای حقوق بشری و فقرزدایی دارند که میتوان گفت مبانی فکری سوسیالیستها در فرانسه و دموکراتها در امریکا و سیاستهای کلی آنها به هم نزدیکتر است. در حالیکه جمهورخواهان از نظر سیاست خارجی و داخلی مشابه راستها در فرانسه هستند.
بنابراین به نظر شما مبانی فکری چپها در فرانسه و دموکراتها در امریکا به هم نزدیک است اما شخص فرانسوا اولاند سیاست امریکاگرایی سارکوزی را نخواهد داشت؟
بله، کاملا درست است. به باور من با آمدن فرانسوا اولاند، رئیس جمهور جدید فرانسه، از نظر هماهنگی سیاستهای فقرزدایی و بحران اقتصادی همکاری بیشتر و نزدیکتری با امریکا خواهد داشت اما از نظر سیاستهای امریکاگرایی و یا هژمونی امریکا که عمدتا متاثر از افکار راست افراطی در امریکا برای رهبری جهان غرب وسرمایهداری است، فرانسوا اولاند همکاری گذشته را نخواهد داشت. شاهد هستیم که اولاند در شعارهای انتخاباتی خود و حتی در نشست کمپ دیوید اعلام کرد علیرغم اینکه با متحدین خود در بسیاری از مسائل همراه است و متحدین میتوانند نیروهای خود را در افغانستان نگه دارند،اما فرانسه با توجه به قولی که داده سربازانش را از افغانستان خارج خواهد کرد. این همان نشانی است که فرانسوا اولاند از یک سو به کمپ دیوید رفته و برای حل مشکلات اقتصادی غرب کمک میکند و حتی اعلام کرد که با امید و مدیریت میتوان مسائل را حل کرد که در این زمینه نیز با آنها توافق کرده است. امااز سوی دیگر در بحث تکقطبیگرایی و نظامیگرایی غرب همکاری گذشته با امریکا را ادامه نخواهد داد.
اوباما با کشورهای اروپایی به ویژه فرانسه رایزنیهایی کرده تا همبستگی امریکا با کشورهای اروپایی در مقابل ایران را حفظ کند، تا چه اندازه موفقیت او را میتوان پیشبینی کرد؟
در بحث هستهای و مذاکرات دو شکاف علیه ۱+۵ بروز پیدا کرده است. ائتلاف ۱+۵ در مورد فشارها علیه ایران شکسته شده است. به عبارت دیگر امروزه روسیه و چین حمایت و همکاری با غرب را برای فشار بیشتر بر ایران ادامه نخواهند داد و این امر به دلیل اختلافهایی است که میان دو متحد بر سر مسائل سوریه و سپر دفاع موشکی و تحریمهای نفتی و بانکی که غرب علیه ایران اعمال کرده، بوجود آمده است.در نتیجه این بخش، دیگر همکاریهای لازم را همانند نشستهای گذشته با امریکا نخواهند داشت. از سوی دیگر در جبهه دیگر یعنی امریکا، آلمان، فرانسه و انگلیس هم شکاف ایجاد شده است. یعنی فرانسوا اولاند دیگر تندرویهای سارکوزی را در برخورد با ایران اعمال نخواهد کرد و به احتمال زیاد موضع فرانسوا اولاند بیشتر به سمت حوزه روسیه و چین خواهد بود تا فشارها بر ایران ادامه پیدا نکند و به تعامل با ایران برسند.
بنابراین باراک اوباما هم تلاش میکند، چراکه میداند آن جبهه مقاومت کرده و دیگر از امریکا تبعیت نخواهند کرد. این تلاش به ویژه در مورد اولاند بیشتر است تا بتواند موضع پیشین فرانسه و اتحادیه اروپا در قبال ایران را حفظ کند
اما باید دید که آیا این رایزنیها به نتیجه میرسد یا خیر، که به نظر میرسد اینگونه نخواهد بود و ما شاهد بروز دو جبهه در نشست بغداد خواهیم بود که خواستههای حداکثری واستمرار فشارهای قبل قابل اعمال نخواهد بود.
تهیهکننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/14
نظر شما :