مذاکرات ایران - غرب خشم اسرائیلی ها را برانگیخت
قهر تلاویو با واشنگتن
دیپلماسی ایرانی: روابط ایالات متحده آمریکا و رژیم صهیونیستی از پس از روی کارآمدن باراک اوباما رئیس جمهوری آمریکا در سال 2009 میلادی هر روز با تنش و داستان تازه ای روبه رو بوده است. از بحث به رسمیت شناختن استقلال فلسطین تا ماجرای مذاکرات صلح که هر روز بیش از گذشته بر ایجاد شکاف میان دو کشور متمرکز بوده است. اکنون نیز مدت هاست که اسرائیلی ها برای سرنهادن به درخواست های بین المللی در خصوص مذاکرات صلح ایران و برنامه هسته ای این کشور را متهم می کنند. این بار اما مذاکره ایران با اعضای 1+5 در استانبول ترکیه حاکی از فضای مثبت و سازنده بود که تبدیل به خاری در چشم اسرائیلی ها شده و تنش لفظی میان واشنگتن و تل آویو را رقم زد. دیپلماسی ایرانی در گفتگو با دکتر محمدعلی بصیری،استاد دانشگاه و کارشناس مسایل امریکا در خصوص این تنش تازه و تبعات آن گفتگویی داشت که در زیر می خوانید:
رویکرد اسراییل و امریکا نسبت به مسایل هستهای ایران چه تفاوتهای با هم دارد؟
آنچه که از مذاکرات اخیر میتوان استنباط کرد این است که گروه ۱+۵ داشتن چرخه سوخت به شکل صلح آمیز آن یعنی تا مرز ۳.۵ درصد را به رسمیت شناخته است. درحالیکه پیش از این بر سر همین موضوع هم بحث وجود داشت و غنیسازی را حق ایران نمیدانستند و اعلام کرده بودند که هر گونه فعالیتی باید تحت نظارت آژانس صورت پذیرد که عملا اختلاف عمده ایران با گروه ۱+۵ نیز بر سر همین موضوع بود. البته برسر مازاد بر ۳.۵ درصد در حال مذاکره هستند که یا ایران لغو کند و یا توافقاتی شود که ایران تا مرز ۲۰ درصد را خریداری کرده و تا ۳.۵ درصد را غنیسازی کند. این کلیتی است که تا هم اکنون در این نشست توافق کردهاند.
اسراییل در این زمینه خواهان روند قبل بود که به هیچ وجه چرخه سوخت درایران نباشد، چراکه این امکان بالقوه است و اگر ایران روزی اراده کند تا به سمت استفاده نظامی از آن برود برای امنیت اسراییل خطرناک است. در نتیجه اسراییلیها از روند این مذاکرات ناراضیند و معتقدند که از نظر امنیتی پتانسیل بالقوهای برای ایران قرار دادهاند که اگر روزی قصد عملیات نظامی داشته باشد بتواند دست به هر اقدامی بزند. در این جهت اسراییلیها نام آن را امتیاز دادن به ایران و کوتاه آمدن در برابر ایران دانستهاند که در نهایت تهدیدی برای رژیم صهیونیستی خواهد بود. اما غرب هم بیجهت کوتاه نیامده است، چراکه براساس امپیتی حق جمهوری اسلامی ایران است و همچنین ایران در منطقهای قرار دارد که قدرتهای اتمی در اطراف آن هستند، بدین معنا که حق قانونی ایران است که از نظر استراتژیک به آن سمت برود. بنابراین بر اساس وضعیتی که ایران قدرتهای هستهای در اطراف خود دارد و از جمله رژیم صهیونیستی که عضو امپیتی نیست و دارای سلاح هستهای است با این مساله که حداقل چرخه سوخت صلحآمیز هستهای را داشته باشد، موافقت شده است. به عبارت دیگر میان خواست حداکثری ایران و غرب حالت حد بینابین توافق شده که داشتن چرخه صلح آمیز است و رژیم صهیونیستی در این زمینه زیادهخواهی میکند.
روابط اسراییل و امریکا از دوران روی کار آمدن اوباما رو به سردی بوده است، آیا به نظر شما اوباما در آستانه انتخابات تلاش میکند که با فشار آوردن بیشتر بر ایران جلب رضایت رژیم صهیونیستی را برآورده سازد؟
برعکس، اسراییل خواهان برخورد تندتر با ایران است که بیشتر با موضع جمهوریخواهان هماهنگی دارد. آقای اوباما در این زمینه تلاش کرده تا ثابت کند با سیاست گفتگو و تحریمها ایران را راحتتر میتوان پای میز مذاکره آورد و یا به تعبیر آنها مهار کرد. در حالیکه اسراییلیها بر این باورند که اوباما به ایران امتیاز میدهد و در تلاش برای مقابله با رییس جهمور امریکا هستند. آقای اوباما در شرایط به وجود آمده اینگونه مانور میدهد که اگر با ایران برخورد نظامی نکرده است، اما نتایج برخوردهای غیرنظامی او برای صلح منطقه و منافع غرب ملموستربوده است. بنابراین به نظر میرسد که اوباما پس از این مذاکرات هم امتیازی به اسراییل ندهد و در انتخابات نیز بر همین موارد مانور خواهد داد که آراء بیشتری از مردم امریکا که عمدتا مخالف اقدامات جنگافروزانه علیه ایران هستند را بدست آورد.
با توجه به این تفاوتها تا چه اندازه به نظر میرسد که موضوع هستهای ایران بحث اختلاف برانگیزی در روابط امریکا با رژیم صهیونیستی بوده است؟
پرونده هستهای ایران بحث عمدهای در مسایل منطقهای و روابط اسراییل و امریکاست. اینکه سیاستهای جمهوریخواهان در این زمینه تعقیب شود و یا سیاست های دموکراتها و آقای اوباما نیز همیشه مورد بحث بوده است. آنها مدعی هستند که سیاست غیرنظامی که در مورد پرونده ایران تعقیب میکنند نتایج مطلوبتری را برای امریکا و نتایج کم هزینهتری را برای منطقه در برخواهد داشت. بنابراین اوباما بر نقاط مثبت این بحث مانور می دهد که اسراییل با کلیت این امر مخالف است.
نتیجه و تاثیر مذکرات اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر میرسد که نسبت به چهار دوره قبل حصول کلی با توجه به اظهارنظرهای دو طرف مثبت بوده است. بدین معنا که بحث از مفید و سازنده بودن مذاکرات بوده است. اما باید گفت که تمامی مساله هستهای ایران حل نشده یعنی آنها بر روند کلی که چرخه باشد، توافق کردند اما درباره مازاد آن که از احتمال نظامی شدن واهمه دارند، باید با ایران برسر جزییات آن در دور بعدی مذاکرات توافق شود تا بتوانند این مساله را از بحران خارج کنند. به احتمال زیاد اگر پس از آن بر این جزییات توافق شود در دور بعدی در مورد تحریمها علیه ایران تصمیمگیری خواهد شد. بنابراین موضوع لغو تحریمها و جزییات آن در دور بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت. امیدواریم که توافقات از سوی دو طرف به انجام برسد که معاونان هر دو هیات قرار شده است اجزاء آن را مشخص کنند و در دور بعدی مذاکرات بر سر آن تبادل نظر شود.
نظر شما :