آمریکا و جنبش های عربی
سرنگونی دیکتاتورها و سرگردانی آمریکا
دیپلماسی ایرانی: زمانی که بیداری اسلامی از تونس و با مرگ نوجوانی دست فروش آغاز شد هیچ کس بطور دقیق نمی توانست پیش بینی کند در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. مشخص نبود آیا یک مساله داخلی آن هم در کشوری در شمال آفریقا که تا قبل از آن کمتر در رسانه ها خبری درباره اش منتشر می شد می تواند موجب تغییر دادن آرایش سیاسی خاورمیانه شود یا خیر؟ با فرار زین العابدین بن علی و تداوم اعتراض ها در تونس خیلی زود شکننده بودن نظام های یکتاتوری در منطقه مشخص گردید. آنانکه انقلاب اسلامی ایران را یک استثنا تصور می کردند و در نظریه های خود بر نقش شیعه و شرایط سیاسی اقتصادی داخل ایران برای رقم خوردن انقلاب تاکید می کردند با مشاهده تحولات تونس و دیگر دولت های عربی به این نتیجه گیری رسیدند که این انقلاب قابلیت احیا در سایر کشورهای منطقه را دارد. همچنانکه در ادامه موج اعتراض خیلی زود مصر، یمن، بحرین، اردن و سوریه را فراگرفت.
اما از میان دیکتاتورهای منطقه پایان معمر قذافی از همه رقّت انگیزتر بود. اگر مبارک با دست مایه قرار دادن بیماری و خروج از کشور تن به دادگاه برای رسیدگی به اتهامات علیه خود داد و زین العابدین بن علی و علی عبدالله صالح از کشور گریختند دیکتاتور لیبی چنین فرصتی نیافت و نه تنها خود بلکه فرزندانش را نیز به کشتن داد. شاید بتوان گفت سرنوشت وی و التماس هایی که برای زنده ماندن در لحظات آخر می کرد عبرت آموزترین درس برای دیکتاتورهای جهان باشد. قذافی در حالی از قدرت برکنار شد که چندین ماه جنگ داخلی را بر لیبی تحمیل کرد و فکر نمی کرد پس از سازش با غرب در سال 2003 حمایت آنها از حکومتش سست و شکننده باشد. شاید برای اوباما نیز که در در اولین سخنرانی خود پس از انتخاب به عنوان ریاست جمهوری آمریکا در کنگره اعلام نمود: «آنهایی که تمایل به قدرت از طریق فساد و فریبکاری و خاموش ساختن معترضان دارند بدانند که در مسیر اشتباه تاریخ قرار دارند» . قابل تصور نبود که زود می بایست با تعدادی از متحدین خود در منطقه خاورمیانه خداحافظی کند. در هر صورت سقوط دولت لیبی از دو بعد حائز اهمیت است: نخست اینکه به تقویت بیداری اسلامی در منطقه کمک کرد و امید تازه ای برای آنانکه شاهد جنگ داخلی در لیبی بودن آفرید. دوم اینکه موازنه قدرت در منطقه را به نفع ایران برهم زد. اکنون با رفتن حاکمان سازشکار و طرفدار غرب اسرائیل در منطقه منزوی تر گشته و ایران خود را برای روی کار آمدن اسلام گراها در این کشورها آماده می سازد. سرنوشت بشار اسد در سوریه و آینده مقاومت فلسطین می تواند وزن دو طرف را در موازنه قدرت در منطقه مشخص تر سازد.
نظر شما :