بحران سوریه پس از یک سال

رویارویی جدید شرق و غرب

۱۰ فروردین ۱۳۹۱ | ۱۹:۱۷ کد : ۱۸۹۹۱۹۷ اخبار اصلی
محمد ایرانی، کارشناس مسائل خاورمیانه و سفیر سابق ایران در اردن و لبنان درگفتاری برای دیپلماسی ایرانی به مهم ترین تحولات سوریه در سال گذشته می پردازد و معتقد است حمایت روسیه و چین از سوریه در شورای امنیت، تاکنون مهم ترین نقش را در ماندگاری نظام حاکم در سوریه ایفا کرده است.
رویارویی جدید شرق و غرب
 دیپلماسی ایرانی:‌ 18 مارس 2012، یک سال است که از آغاز بحران داخلی سوریه می گذرد. طی این مدت فرآیند تحول داخلی این کشور مسیری را که تونس،‌ مصر و لیبی پیمود و منجر به تغییر ساختار رهبری و رژیم آن ها گردید نپیمود و در سوریه تغییر حکومت اتفاق نیفتاد. اسباب وعلل این ناهمسوئی و عدم تغییر سریع به عوامل عدیده ای بر می گردد که در جای خود قابل بررسی و ارزیابی است. بی تردید، حمایت بی سابقه روسیه و چین از سوریه در شورای امنیت و دیگر محافل بین المللی، تاکنون مهم ترین نقش را در ماندگاری نظام حاکم در سوریه ایفا کرده است. برای بررسی و تدقیق بحران یک ساله اخیر، تحولات داخلی این کشور را به سه مقطع زمانی تقسیم کرده ام که به طور خلاصه به آن می پردازم :
 

1-    از آغاز بحران در اواسط مارس سال گذشته تا اواخر ژوئن همان سال
 

شاخصه این مقطع، حضور تدریجی مردم در صحنه تظاهرات و اعتراضات خیابانی و ارائه مطالبات انباشته ای بود که پس از گذشت چند دهه به صورت مسالمت آمیز مطرح گردید. همزمانی این حرکت با موج تحولات ضد استبدادی و ضد دیکتاتوری در دیگر کشورهای عربی از یک سو، و شباهت،‌ نوع  و سطح خواسته ها و مطالبات مردمی منطقه با یکدیگر حکایت از تأثیرپذیری تحول داخلی سوریه از موج بیداری عمومی در جهان عرب داشت. درمقابل، نیروهای امنیتی نظام سوریه از شیوه های سنتی برخورد با مخالفان و اعمال خشونت و سرکوب استفاده کردند که البته آثار سوئی بر جای گذاشت و هزینه های زیادی را به این رژیم تحمیل نمود.

 

2-    از ژوئن تا اکتبر گذشته
 

در این مقطع از تحولات، سوریه شاهد شکل گیری مجموعه های سیاسی و نظامی معارض در داخل و خارج کشور بوده است. دوم اکتبر، شورای ملی مخالفان در استانبول اعلام موجودیت کرد. این شورا که طیف های مختلف فکری با نگرش های متفاوت سیاسی از اسلام گراها تا لیبرال ها و لائیک ها را در برگرفته، اکنون با بروز اختلافات ناشی از ضعف هماهنگی مواجه شده است. در داخل کشور نیز، تشکل های دیگری هم چون هیئت های هماهنگی ملی برای تغییر و ده ها گروه غیر هماهنگ معارض سر برآورد. همزمان بخش کوچکی از نظامیان جداشده از بدنه ارتش سوریه در استانبول تحت عنوان ارتش آزاد اعلام موجودیت کرد و روند مخالفت های دمکراتیک را به سمت برخورد مسلحانه با نیروهای نظامی دولت کشانید که تاکنون ادامه دارد. بنابراین شاخصه این مقطع زمانی، آغاز عملیات های نظامی علیه مراکز و افراد امنیتی و نیروهای مسلح دولتی است که شکل مبارزه را از حالت مسالمت جویانه گذشته به برخورد مسلحانه سوق داد. در این مقطع به یکباره آمار کشته ها و مجروحین از دو طرف بالا گرفت. درست در همین مقطع است که نقش ترکیه در تحولات سوریه بارز گردیده و علاوه بر حضور دو تشکل سیاسی ونظامی مخالفان آقای بشار اسد در استانبول، سمت و سوی فشار و اعلام مواضع تند ترک ها را نیز شاهد بودیم.

 

3-    از اکتبر گذشته تا امروز
 

بین المللی شدن بحران سوریه شاخصه این مقطع زمانی است. گرچه در خلال مقطع دوم نیز چندین بار اقدامات تحریمی یک جانبه ای از سوی ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا علیه سوریه به عمل آمد اما از ماه اکتبر تلاش های گسترده ای برای هماهنگی بین المللی علیه این کشور شکل گرفت. اولین اقدام برای صدور قطعنامه شورای امنیت در 4 اکتبر از سوی برخی دولت های اروپایی به عمل آمد که با وتوی روسیه وچین مواجه شد. این وتو که پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد شوروی بی سابقه بود، خشم جبهه غرب را برانگیخت. یک هفته پس از این رویداد، اتحادیه عرب به ریاست قطر و نقش پشت پرده عربستان سعودی ناگهان فعالانه وارد میدان تحولات سوریه شد و طی چندین اجلاس فوق العاده سرانجام عضویت سوریه را به حالت تعلیق درآورد و با ارائه طرحی موسوم به ابتکار عربی که در درون خود برکناری مسالمت آمیز بشار اسد از رهبری سوریه را پی می گرفت، نقشه راه دیگر اقدامات بین المللی قرار گرفت. از جمله آن اقدامات، طرح قطعنامه دوم شورای امنیت علیه دمشق است که باز با وتوی مجدد روسیه وچین در چهارم فوریه روبرو شد و جبهه غرب را مجبور نمود تا محکومیت اقدامات داخلی رژیم سوریه را در مجمع عمومی سازمان ملل پیگیری کند.

 

مرحله مابعد وتوی دوم روسیه و چین
 

به لحاظ شکلی ادبیات سیاسی به کار گرفته شده از سوی مخالفان بین المللی آقای بشار اسد پس از وتوی دوم، ادبیاتی منفعلانه و خارج از عرف دیپلماتیک بود که حکایت از خشم و ناخشنودی این جبهه داشت. اقدام روسیه وچین از سوی آمریکائی ها مشمئز کننده و خیانت به بشریت نامیده شد اما در عمل همان گونه که پیش بینی می گردید رویکرد تشدید اقدامات یک جانبه علیه سوریه خارج از شورای امنیت در دستور کار جبهه غرب قرار گرفت. محاصره سیاسی دمشق با قطع روابط دیپلماتیک و فراخوانی سفرا از پایتخت سوریه توسط آمریکا، برخی دول اروپایی و تندروهای عرب مثل کشورهای شورای همکاری خلیج فارس از یک سو و اعلام برگزاری اجلاس دوستان مردم سوریه در تونس با مشارکت کلیه حوزه های رسمی و غیررسمی بین المللی مخالف دولت سوریه از سوی دیگر، رویکرد جدید این مرحله قلمداد گردید. این اجلاس البته نتیجه ای در برنداشت و اختلاف نظر بین طرف های شرکت کننده به ویژه پیرامون ارسال تسلیحات برای مخالفان بشار اسد به داخل سوریه، موجب ناکامی آن گردید. درشرایطی که عربستان و قطر به شدت خواستار ارسال سلاح، تشدید عملیات های نظامی علیه نیروهای امنیتی و دولتی سوریه و در نهایت دخالت نیروهای خارجی در بحران سوریه بودند، اعلام حضور نیروهای القاعده در صفوف مخالفان نظام بشار اسد، سرانجام آمریکا و غرب را از کمک های علنی نظامی به معارضه برحذر داشت که این تعارض و اختلاف هم چنان در جبهه مخالف دولت سوریه ادامه دارد.

آنچه تاکنون بیان شد اقدامات منطقه ای و بین المللی به عمل آمده در خصوص بحران سوریه بوده است اما در آن سوی جبهه، تحولات مهم میدانی نیز خلال سال گذشته در درون کشور رخ داده که مهم ترین سر فصل های آن افزایش حوزه عملیاتی گروه های مسلح غیرقانونی وتقابل نیروهای دولتی با این گروه ها بوده است.

عملیات های پارتیزانی گروه های مخالف از جمله ارتش آزاد در مقطعی تا نزدیکی پایتخت گسترش یافت و شهرک های اطراف دمشق از جمله داریا، دوما، زبدانی و چند شهرک دیگر را نیز در برگرفت. انفجار، بمب گذاری و ترور وارد شهرهای دمشق، حلب و حمص گردید و چندین پست بازرسی اطراف شهرها مورد هجوم قرار گرفت. کنترل برخی مناطق از جمله بخش هایی از استان حمص و ادلب از دست دولت خارج شد و نگرانی های جدی نسبت به توانمندی نیروهای دولتی در حفظ امنیت و استقرار ثبات و آینده نظام پدیدار گردید؛ به ویژه این که اخباری نیز مبتنی بر کاهش ادامه خدمات عمومی دولتی و کمبود کالا منتشر گردید. درست در همین مقطع وتوی دوم روسیه وچین و عدم توفیق در نشست بین المللی مخالفان در تونس، نظام بشار را برای باز پس گرفتن مناطق مرکزی کشور در استان حمص جدی تر کرد و این ظاهراًً تنها راه بازگشت امور به وضعیت مطلوب بود که با محاصره منطقه و حمله نظامی به حمص تحقق یافت. این شرایط می رود که در استان آشوب زده ادلب در کنار مرزهای ترکیه نیز تکرار شود.

به هر حال پس از ناکامی های سیاسی مخالفان در نیویورک و تونس و تسلط ارتش بر مناطق از دست رفته مرکزی، تحولات داخلی سوریه را وارد مرحله جدیدی کرده است. بسیاری بر این عقیده اند که بحران سوریه راه حل نظامی ندارد وسناریوی لیبی در سوریه غیرقابل تکرار است (البته این امر به معنای دست کشیدن جناح مقابل به ویژه عربستان و قطر از کمک های غیر آشکار تسلیحاتی و بکارگیری جریانات مسلح علیه دولت نمی باشد). عنوان مرحله جدید، گفتگو با رهبران سوریه است. کوفی عنان نماینده دبیرکل سازمان ملل و اتحادیه عرب عهده دار این مأموریت است. اظهارات مثبت اولیه وی به همان میزان که مورد استقبال دمشق قرار گرفته موجب ناخرسندی شورای ملی معارضه گردیده اما پیگیری طرح ابتکار عربی از سوی وی که در درون خود کناره گیری تدریجی بشار اسد را دنبال می کند می تواند وضعیت ناپایدار و ناموفق این گفتگوها را نوید دهد. گفتگو با روسیه وچین نیز محور دیگر این مرحله است. اتحادیه عرب در قاهره برای اولین بار با وزیر خارجه روسیه وارد مذاکره شده است. تفاوت دیدگاه دوطرف پس از پایان نشست کاملاًً آشکار است. این امر نیز تأکیدی مجدد بر پیچیده بودن تحولات سوریه است. افق این تحولات خلال سال آینده تا حدودی مبهم به نظر می رسد بی تردید آینده شاهد تشدید اقدامات جبهه غرب علیه نظام حاکم در سوریه خواهد بود و به نظر نمی رسد این جبهه به آسانی از مواضع خود عقب نشینی کند. سناریوی استمرار فشار برای برکناری آقای بشار اسد ادامه خواهد یافت اما جریان غرب حتماًً در پی مذاکره جدی تری با روسیه و چین به منظور تلطیف مواضع آن ها علیه دمشق خواهد بود. 



نظر شما :