برای مشکلات با غرب راهکاری بنیادی بیاندیشیم

ایران و اروپا؛‌ از تهدید تا آمادگی برای مذاکره

۱۳ اسفند ۱۳۹۰ | ۱۴:۰۳ کد : ۱۸۹۸۳۱۵ گفتگو
دکتر علی بیگدلی،‌ استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل بین المللی در گفتگو با دیپلماسی ایرانی به مذاکرات ایران وغرب می پردازد و معتقد است آنقدر نقطه های اختلاف و تعارض ایران با غرب زیاد شده است که دیگر صرف مسئله غنی سازی نمی تواند در دستور کار مذاکرات باشد.
ایران و اروپا؛‌ از تهدید تا آمادگی برای مذاکره

دیپلماسی ایرانی: در حالی که مدتی است که بحث از سر گیری مذاکرات ایران و غرب مطرح است، با این حال هر بار این مذاکرات به دلایلی به تعویق می افتد. در این باره با دکتر علی بیگدلی،‌ استاد دانشگاه و تحلیل گر مسائل بین المللی در مورد به گفتگو پرداخته ایم که در زیر می خوانید:

 
چشم انداز مذاکرات ایران و غرب را چگونه ارزیابی می کنید؟

پس از شکست مذاکرات ایران و گروه 1+5 در سال گذشته در استانبول ترکیه،‌ از چند ماه پیش با نامه خانم اشتون به آقای جلیلی مجددا بحث از سرگیری مذاکرات ایران و غرب مطرح بود که با پاسخ آقای جلیلی و اعلام آمادگی ایران برای ادامه گفت‌وگوهای هسته‌ای با گروه ۱+۵ این بحث وارد مرحله تازه ای شد. آقای صالحی، وزیر امور خارجه نیز روز یکشنبه گذشته در کنفرانس مطبوعاتی خود اعلام کرد که در نامه ایران به مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، "به مذاکرات در اسرع وقت اشاره شده است." آقای صالحی همچنین اشاره کرد که ایران پیشنهاد کرده که مکان مذاکرات ایران و 1+5 استانبول باشد. پیش از این نیز آقای داوود اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه،‌ اعلام آمادگی کرده بود که این مذاکرات در ترکیه برقرار شود. خانم اشتون نیز روز شنبه گذشته اعلام کرد که گروه ۱+۵ در حال بررسی و رایزنی درباره نامه آقای جلیلی است. او گفت که این امکان وجود دارد که ایران برای از سرگیری گفت‌وگوهای هسته‌ای آماده باشد، ولی در عین حال تاکید کرد که با این موضوع هم با احتیاط و هم با خوش‌بینی برخورد می‌کند. از سوی دیگر خانم کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا نیز اعلام کرده که نامه ایران همان پاسخی است که گروه ۱+۵ منتظر آن بوده است و گفته که از نامه آقای جلیلی به نظر می‌رسد که ایران موضع گروه ۱+۵ مبنی بر تقدم گفت‌وگو درباره اختلافات هسته‌ای را در مذاکرات پذیرفته است. با این وجود به نظر می رسد که با توجه به بی نتیجه ماندن مذاکرات ایران و آ‍ژانس ممکن است این مذاکرات نیز به تعویق بیفتد.

 

به نظر شما رابطه ای بین مذاکرات ایران و آ‍ژانس و مذاکرات ایران با گروه 1+5 وجود دارد؟

بله. خانم اشتون در یکی از مصاحبه های خود گفته بود که بعد از سفر هیئت اعزامی آژانس بین المللی انر‍ژی اتمی به ایران مسائل مربوط به نشست ایران و 1+5 را تعیین می کنند. حال که سفر این هیئت با ناکامی مواجه شده است و آقای آمانو، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی از بی نتیجه ماندن مذاکرات هیئت اعزامی به ایران اظهار تاسف کرده،‌ به نظر می رسد که مذاکرات گروه 1+5 نیز با ایران دچار مشکل شود و به تعویق بیفتد.

 

چه رابطه ای بین این دو مذاکره برقرار است؟

ببینید،‌ غرب خواهان این است که در مذاکرات 1+5 پیش از هرچیز مسئله هسته ای ایران مورد مذاکره قرار گیرد. قاعدتا این مذاکرات بر اساس مذاکرات آ‍ژانس صورت می گیرد. وقتی آژانس نتواند به توافقی برسد قطعا در آن مذاکرات نیز توافقی حاصل نخواهد شد. حتی اگر مذاکرات ایران و 1+5 هم برقرار شود،‌ حرف تازه ای نخواهد بود و احتمال شکست آن زیاد است. چرا که ایران بر موضع خود اصرار دارد و غرب نیز سخن تازه ای ندارد.

 

با این اوصاف تا چه اندازه احتمال برگزاری مذاکرات وجود دارد؟

من تصور نمی کنم که این مذاکرات در شرایط کنونی برگزار شود. اگرچه ما پاسخ داده ایم و آمادگی خودمان را اعلام کرده ایم ولی اگر قرار است دو طرف بر مواضع گذشته خود باشند اساسا دیگر مذاکره معنای ندارد و به این دلیل به نظر من شرایط برای برقراری مذاکراتی سازنده و روبه تفاهم موجود نیست.

 

مشکل اصلی که برای برقرای مذاکرات است چیست؟

از نظر غرب مشکل اصلی بر این است که ایران به روند خود در برنامه هسته ای اش ادامه می دهد. غرب از ایران می خواهد که برنامه هسته ای خود را در حد غنی سازی اورانیوم با غلظت سه درصد نگه دارد و فراتر از آن نرود. خصوصا غرب نسبت به غنی سازی اورانیوم با غلظت 20 درصد نگرانی و حساسیت دارد و از ایران می خواهد که این برنامه را متوقف کند و یا زیرنظر کارشناسان آ‍ژانس انجام دهد و یا کشورهای دیگری مثل فرانسه و آلمان این کار را انجام دهند. با این وجود به نظر نمی رسد که ایران تمایلی برای این کار داشته باشد.

 

بنابراین هیچ طرحی برای برقراری یک مذاکره رو به رشد وجود ندارد؟

چند روز پیش خانم کلینتون به طور تلویحی اشاره کرد که غرب حاضر است در مورد طرح گام به گام روسیه صحبت کند. طرحی که مبتنی بر این است که غرب بخشی از تحریم ها را بردارد و ایران هم گامی به عقب بردارد. اما این طرح چه زمانی که از سوی روسیه مطرح شد و چه الان چندان واضح و روشن نبوده و نیست. اصلا مشخص نیست که منظور از این که ایران یک قدم عقب بنشیند به چه معناست؟‌ آیا باید غنی سازی را در حد 3 درصد نگه دارد؟ ‌اگر این چنین باشد مرحله بعدی چه خواهد بود؟ این طرح مبهمی بوده است و تصور نمی کنم بتواند در دستور کار ایران و غرب قرار گیرد. متاسفانه در حال حاضر خیلی موضوعات به هم پیچیده و در هم تنیده شده و من فکر نمی کنم بتوانیم راهی روشن و مشخص از درون این گفتگوها بیابیم.

 

منظورتان از این مسائل در هم تنیده چیست؟

اگر به فضایی که موجود است توجه کنید می بینید مسائل دیگری نیز به مشکلات ایران و غرب افزوده شده است. در مدت اخیر دانشمندان هسته ای ایران ترور شده اند و از سوی دیگر ایران را به قصد انجام ترور در برخی کشورها متهم می کنند. از سوی دیگر بحث تحریم بانک مرکزی ونفت ایران یا بحث تهدید ایران به بستن تنگه هرمز و مسائل دیگر مطرح شده است. این مسائل حل موضوع را سخت تر و پیچیده تر می کند. بنابراین در حال حاضر فضای بسیار آلوده ای بین ایران و غرب وجود دارد. در این فضای آلوده ای که بین دو طرف وجود دارد نمی توان به مذاکراتی مثبت امید داشت. بر این اساس موضوع ما با غرب به مرحله ای رسیده است که به نظر من بحث اصلی ما با غرب موضوع غنی سازی نیست. یعنی آنقدر نقطه های اختلاف و تعارض ما با غرب زیاد شده است که دیگر صرف مسئله غنی سازی نمی تواند در دستور کار مذاکرات باشد.

 

یعنی توافق بر سر غنی سازی به معنای حل مشکلات نیست؟

ببینید اختلافات ما با غرب مثل قطاری است که دارای بیست یا سی واگن است. ما نمی توانیم در مورد یک واگن صحبت کنیم. حوزه های اختلاف ما با غرب به قدری وسیع و عمیق شده است که حل آنها نیازمند زمان است. متاسفانه این اختلافات روز به روز هم بیشتر می شود. بنابراین نباید برای حل این مسائل خود را معطل و گرفتار بحث غنی سازی کنند.

 

بنابراین در این شرایط چه باید کرد؟

 ما باید مسائل و مشکلاتمان را با غرب به طور بنیادی حل کنیم. من اگر جای رهبران دو کشور بودم،‌ قدم های اولیه ای برمی داشتم که این تنش ها کمی فروکش کند تا زمینه ای برای مذاکره ایجاد شود. وگرنه با وجود تنشهای کنونی امکان مذاکره وجود ندارد و اگر هم شکل بگیرد به نتیجه نمی رسد. ما باید نگاهی عمومی به اختلافاتمان با غرب بیندازیم و غرب هم باید با نگاه تفاهم به ایران توجه کند و نه این که دنبال تشدید بحران باشد.

 

آیا شرایط برای این کار مهیاست؟

اشاره کردم که شرایط به لحاظ روانی برای مذاکره بین ایران و غرب فراهم نیست. اما بالاخره جز دیپلماسی که راه دیگری وجود ندارد. دیپلماسی هم ما را به این مسیر رهنمون می کند که دو طرف برای حل اختلافات باید به مجموعه مسائل توجه کنند و راه میانه ای پیدا کنند. پای فشاری بر خواستهای حداکثری از سوی دو طرف نمی تواند فضایی برای حل مشکلات فی مابین ایجاد کند.

 

این کار به چه صورت ممکن است به وقوع بپیونند؟

باید هیئت های بلندپایه ای از طرف ایران و آمریکا در مورد همه مسائل صحبت کنند. البته باید دو طرف ابتدا نشانه هایی از حسن نظر خود نشان دهند. مثلا آمریکا می تواند تحریم های ایران را لغو کند و یا اموال مصادره شده ایران در آمریکا را به عنوان یک چراغ سبز آزاد کند. این کار موجب می شود که کمی فضا برای مذاکرات کلان تر فراهم شود. به هر حال در همه اختلافات و منازعات یکی از دو طرف باید از خودگذشتگی کند و دیوارهای غرور و بدبینی را بشکند. چنین کاری قطعا از سوی تاریخ مورد تمجید قرار می گیرد.

 

تهیه کننده: تحریریه دیپلماسی ایرانی/ 12  


نظر شما :