متفکر مشهور سوری از طرفداران مداخله نظامی به شدت انتقاد کرد

آدونیس: انقلابی هستم ولی نه به زور اسلحه

۱۰ بهمن ۱۳۹۰ | ۲۲:۴۴ کد : ۱۸۹۷۴۵۵ اخبار اصلی
اگر غرب واقعا بر دفاع از حقوق بشر حرص می‌خورد باید قبل از هر چیز به دفاع از حقوق فلسطینی‌ها برخیزد. آن دسته از کشورهای عربی که حرف از مداخله خارجی می‌زنند به هیچ‌وجه خیرخواه و منطقی نیستند.
آدونیس: انقلابی هستم ولی نه به زور اسلحه

 دیپلماسی ایرانی: محمد علی سعید، مشهور به آدونیس، نویسنده، اسطوره‌شناس، شاعر و هنرمند مشهور سوری در مصاحبه‌ای که با روزنامه گاردین داشته باز هم از تحولات جاری‌ در کشورش ابراز نگرانی کرده است. همانند همیشه این مصاحبه آدونیس نیز بازتاب گسترده‌ای در مطبوعات جهان داشته است.

آدونیس که یک بار پیش از این نامه جنجالی را در روزنامه السفیر خطاب به بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه نوشته بود بار دیگر تقاضای خود را از اسد مطرح کرد و از او خواست که از قدرت کناره‌گیری کند و در عین حال با هر گونه مداخله خارجی در کشورش نیز به شدت مخالفت کرد. وی همچنین عملیات مسلحانه مخالفان در تعامل با حکومت را قویا رد کرد و از این که کشورهای عربی از غربی‌ها که به گفته او سال‌ها آنها را به استعمار خود در آورده‌اند، کمک خواسته‌اند ابراز تعجب کرد. وی در این باره گفت: «اگر غربی‌ها واقعا بر دفاع از امور ما اصرار دارند باید از حقوق بشر دفاع کنند، چرا نمی‌کنند؟»

وی در این مصاحبه بار دیگر از اظهار نظرهای قبلی‌اش مبنی بر این که اعراب و اندیشه عربی به پایان راه خود رسیده است، دفاع کرد و گفت: «منظور من این نیست که جنسیت عربی به پایان رسیده است بلکه می‌گویم که اعراب دیگر قدرت ابداع و نوآوری ندارند.»

آدونیس همچنین مطرح کردن موضوعات طایفه‌ای را قویا رد کرد و گفت: «به هیچ وجه اندیشه طایفه‌ای از عناصر اندیشه من نیستند ولی من به عنوان یک شاعر با بسیاری از افراد تفاوت دارم.»

شاعر مشهور عرب از این اظهار نظر خود که می‌گوید انقلاب‌ها نباید رنگ و بوی اسلام‌گرایی داشته باشند دفاع کرد و از این که عده‌ای او را به انتقاد دیرهنگام از نظام اسد متهم می‌کنند، گفت: «انتقاد جایی دارد کما این که اگر بنا باشد از راه دموکراسی اسلام‌گرایان افراطی به قدرت برسند من به مخالفت با این دموکراسی بر خواهم خواست.»

آدونیس 82 ساله درباره انقلاب‌های عربی موسوم به بهار عرب نیز گفت: «انقلاب عربی ربوده شد. جوانان عرب کسانی بودند که خود بهار عربی را بنا کردند و برای نخستین بار نیز از غرب تقلید نکردند، و این اتفاقی بسیار عالی و منحصر به فرد بود. اما به رغم این خلاقیت دقیقا در لحظه‌ای که می‌بایست میوه انقلاب‌های عربی چیده می‌شدند، بازرگانان، اسلام‌گرایان و امریکایی‌ها وارد میدان شدند و انقلاب را از جوانان ربودند.»

وی تاکید می‌کند، مواضعش از نگاه یک شاعری است که در خانواده سیاسی بزرگ شده و هیچ شرطی او را مقید نمی‌سازد. به همین دلیل نیز گفت: «میل بسیاری نزد شاعران و هنرمندان در جهان عرب وجود دارد که درگیر مسائل سیاسی شوند. افراد بسیاری نیز برای حقوق بشر، حقوق فلسطینی‌ها، علیه استعمار، دیکتاتوری عربی و اندیشه بنیادگرایی افراطی بسته کشته شده‌اند. من مخالف این راه و روش هستم، علیه آنها نیستم ولی مثل آنها هم نیستم. من می‌گویم که مبدع باید همیشه با هر انقلابی باشد ولی نباید مثل انقلابیون باشد. او نمی‌تواند عین آنها سخن بگوید یا همانند آنها فعالیت‌های سیاسی‌اش را پیش بگیرد. من انقلابی هستم ولی نه طرفدار انقلابی که از خشونت برخاسته باشد. من ضد خشونتم، من طرفدار گاندی‌ام نه چه‌گوارا. من مثل انقلابیون نیستم، با آنها هستم اما به زبان آنها سخن نمی‌گویم.»

آدونیس بر این که خود یک انقلابی مخالف دیکتاتوری است، تاکید کرد و گفت: «من از سال 1965 سوریه را ترک کردم و از آن موقع تا کنون که بیش از 50 سال می‌گذرد من با حکومتم درگیر بوده‌ام. من تا کنون نه با رئیس جمهوری فعلی و نه با پدرش دیدار نداشته‌ام. من از کسانی بودم که از همان روز نخست به انتقاد از حزب بعث برخواستم چرا که مخالف هر گونه ایدئولوژی یک‌جانبه‌گرایانه هستم.»

وی خطاب به مخالفان گفت: «اپوزسیونی که تحمل نقد نداشته باشد در نهایت مجددا دیکتاتوری را باز می‌آفریند و بار دیگر کشتار به راه می‌اندازد. آن‌چه اکنون عده‌ای از مخالفان بر زبان می‌آورند به این دلیل است که گرد اندیشه خودمحوری می‌گردند. متاسفانه همه سنت ما مبتنی بر خودمحوری است و تا زمانی که چنین ذهنیتی در ما وجود داشته باشد نمی‌توان به دموکراسی رسید. چرا که دموکراسی مبتنی بر درک دیگران است و کسی نمی‌تواند بگوید من حقیقت را می‌دانم و در اختیار دارم و کسی غیر از من آن را نمی‌داند.»

این شاعر مشهور عرب درباره نظام حاکم بر سوریه گفت: «نظام فعلی باید کنار برود. همچنین حزب بعث نیز باید کنار رود و جای آن را یک نظام جدید سکولار دموکراتیک تکثرگرا بگیرد. ولی مساله این است که چنین چیزی قرار است چگونه حاصل شود. با تفنگ و مداخله خارجی این مشکل حل نمی‌شود. اگر بنا باشد هر کس برای خود سلاح داشته باشد جنگ داخلی در کشور در می‌گیرد.»

وی درباره طرفداران مداخله خارجی نیز گفت: «مداخلات خارجی دیدیم چه کردند، آنها عراق و لیبی را ویران کردند. کسانی که صحبت از مداخله نظامی برای حمایت از شهروندان می‌زنند در حقیقت به دنبال سرپوشی برای رسیدن به طمع‌های استعماری‌شان هستند. چنین بهانه‌هایی به هیچ وجه صحیح نیست بلکه فقط توجیهی برای استعمار است. اگر غرب واقعا بر دفاع از حقوق بشر پافشاری می‌کند و برای آن حرص می‌خورد باید قبل از هر چیز به دفاع از حقوق فلسطینی‌ها برخیزد. آن دسته از کشورهای عربی که حرف از مداخله خارجی می‌زنند به هیچ‌وجه خیرخواه و منطقی نیستند. چگونه می‌توانیم به دست کسانی که قبلا ما را به استعمار گرفته بوده‌اند حکومت بسازیم؟ مگر ندیدیم امریکایی‌ها در عراق چگونه بر روی جنازه‌ عراقی‌ها قدم می‌زدند، آنها همان کسانی هستند که ادعای آزادسازی جهان عرب را دارند و اکنون نیز می‌خواهند بر بازماندگانشان گند بزنند.»

وی بار دیگر بر مواضع سابق خود مبنی بر این که نباید اسلام‌گرایان به قدرت برسند، تاکید کرد و گفت: «من مخالف بن علی، اسد و جریان‌های اسلامی هستم. چرا که نمی‌خواهم برای دیگران در برابر دیکتاتوری بایستم. اگر به دنبال محدود ساختن زنان باشیم و احکام سخت اسلامی را پیاده کنیم، دیکتاتوری جدیدی شکل خواهد گرفت. آن‌گاه دیکتاتوری نظامی به وجود خواهد آمد و افرادی تندرو بر عقل و دین ما حکومت خواهند کرد. این که اسلام‌گرایان از طریق صندوق‌های رای به قدرت می‌رسند به معنای معیاری از دموکراسی نیست. اگر این گونه باشد باید در اندیشه دموکراسی تجدید نظر کرد. حقیقت همیشه کنار دموکراسی نمی‌ایستد. در این صورت باید چه کرد. آیا باید به مظاهر دموکراسی با همه کوتاهی‌‌ها و نقصانش تن داد تا حداقل بر این خیال باشیم که از دیکتاتوری فاصله گرفته‌ایم. این را باید بدانیم که اسلام‌گرایان در چارچوب دموکراسی به قدرت می‌رسند ولی پس از آن خود علیه آن خواهند شد.»

 


( ۲ )

نظر شما :