یک سال پس از انقلاب؛ مصری ها همچنان معترضند

۰۶ بهمن ۱۳۹۰ | ۱۴:۵۴ کد : ۱۸۹۷۳۵۲ نگاه ایرانی
گفتاری از محمد ایرانی، تحلیل‌گر مسایل کشورهای عربی، درباره تحولات مصر در سالگرد انقلاب این کشور، برای دیپلماسی ایرانی
یک سال پس از انقلاب؛ مصری ها همچنان معترضند

یک سال از انقلاب مصر گذشت. انقلابی که به دومینوی سرنگونی حکومت های دیکتاتور عرب سرعت بخشید. اما با این حال به رغم گذشت یک سال مردم مصر همچنان در میدان التحریر تظاهرات می کنند و معتقدند که اهداف انقلاب محقق نشده است. آنها همچنین شورای نظامی را به ادامه راه حسنی مبارک متهم می کنند. گفتاری از محمد ایرانی، سفیر سابق ایران در لبنان و اردن و کارشناس مسائل خاورمیانه درباره آخرین تحولات مصر.

امروز صحنه مصر شاهد اختلاف میان برخی گروه‌های انقلابی همانند جوانان ۶ آوریل با شورای عالی نظامی به ریاست ارتشبد محمد حسین طنطاوی است. این گروه‌ها بر این باورند اهداف انقلاب نه تنها تحقق نیافته بلکه شورای نظامی تلاش دارد سیطره خود را به بخش‌های مختلف سیاسی، اجرایی و حتی تقنینی گسترش دهد.

این گروه‌ها خواستار بازگشت نظامیان به پایگاه‌ها و واگذاری مدیریت کشور به نهادهای مدنی هستند.اختلاف‌های این دو گروه در قالب درگیری‌های لفظی و خیابانی و اتهام‌زنی‌های متقابل همچنان دیده می‌شود و در مواردی منجر به خشونت و درگیری‌های خونین و کشتار هم شده است. در این فضا جریان اخوان‌المسلمین که جریانی سازماندهی شده و دارای تشکیلات حزبی منظم و با تجربه‌ای است که با بکارگیری تمامی امکانات خود سرانجام توانست با اکثریت نسبی کرسی‌های مجلس و در ائتلاف با حزب سلفی النور در اکثریت مطلق این کرسی‌ها فائق بیاید. بنابراین ریاست این مجلس را نیز در اختیار گرفته است.

اخوان‌المسلین پس از یک سال، با توجه به اینکه در روزهای نخستین در صحنه انقلاب حضور نداشت، امروز نه تنها مجلس را در کنترل خود دارد، بلکه نگاهی جدی نیز در آینده به ریاست جمهوری و رهبری کشور مصر دارد. معنای دیگر این وضعیت این است که فضای اختلاف میان گروه‌های انقلابی و نظامیان، جریان اخوان‌المسلین در پی کشیدن نیروهای انقلاب مصر و برداشت محصولی است که تا کنون و پس از رفتن حسنی مبارک بدست آمده است. بنابراین تلاش دارد با سیاستی متعادل در کنار دولت و شورای عالی نظامی قرار گیرد و هرگز حاضر نیست اوضاع و احوال به سمت وسوی رود که بحران افزایش یافته و منافعی که تا کنون بدست آورده مورد تهدید قرار گیرد. علت همکاری و همسویی اخوان با نظامی‌ها نیز به همین دلیل است.

در این میان دوجریان شاخص در حال تغییر موضع و پوست اندازی هستند: ۱- موسسه الازهر به عنوان مرجع بزرگ دینی در گذشته در کنار رژیم مبارک بود و شیخ آن اصولا از سوی مبارک انتصاب و معرفی می‌گردید و تا کنون مواضع بسیار محتاط و ضعیف و در برخی مواقع متهم به مخالفت با انقلاب و حمایت از سران رژیم گذشته بود. این موسسه از آخرین اظهاراتش از زبان شیخ الازهر شیخ احمد الطیب اعلام داشته که قلبا و غالبا درکنار انقلاب مصر قرار گرفته است. ۲- برخی جریانات انقلابی و چهره‌های سرشناس دوران انقلاب اخیر همانند دکتر محمد البرادعی و برخی رهبران احزاب سیاسی با سابقه اما سکولار یا ناسیونالیست به تدریج در سطح معارضه قرار گرفته و حتی از نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سرباز زدند و با اخوان‌المسلیمن دچار مشکل شدند. البرادعی در آخرین اظهاراتش پس از اینکه اعلام داشت از نامزدی ریاست جمهوری کناره گیری کرده، گفته است هنوز نظام سابق کنار نرفته و دموکراسی واقعی و جوهری در مصر وجود ندارد، بلکه آنچه هست شکلی است. او اضافه کرده کماکان شورای نظامی راس کار است که توسط شخص حسنی مبارک برگزیده و معرفی شده‌اند. این دسته از مخالفان بر این باورند که پیش از انتخابات ریاست جمهوری کشور نیازمند قانون اساسی جدیدی است که در آن شکل اداره کشور و اختیارات سه قوه را تعریف خواهد کرد، نه اینکه تمامی این رخدادها بر اساس قوانین دوران گذشته صورت پذیرد.

تحولات آینده مصر شاخص‌هایی دارد که برای شناخت این انقلاب باید به آن توجه داشت. البته ناگفته نماند که انقلاب مصر هنوز در مرحله گذار است، اما در عین حال به این شاخص‌ها به صورت مختصر اشاره می‌شود:

۱. عدم تکرار سناریوی حکومت‌های موروثی و مادام‌العمر. همانگونه که در دوره مادام‌العمری که در دوره مبارک شاهد بودیم، گرچه نام ‌آن جمهوری نهاده شده بود.

۲.ایجاد فضای جدید سیاسی و فعال شدن گروه‌های مدنی و احزاب را از این به بعد شاهد خواهیم بود.

۳. عدم غلبه یک گفتمان مسلط و فراگیر در آینده مصر. البته نقش اسلام و اسلام‌گرایان به عنوان یک نیروی مهم و تعیین‌کننده تحقق خواهد یافت

۴. بخشی از تحولات مصر به نوع ارتباط این کشور با رژیم صهیونیستی دارد. به ویژه در بحث امنیتی منطقه سینا ، نوار غزه ملاحظات اسراییل و موضوع قرارداد کمپ دیوید با بندهایی از آن که ناقض کامل مصر برصحرای سیناست. در صورت تحقق موارد فوق مصر می‌تواند قدرتمندانه و البته به تدریج به مرکزیت تحولات عرب بازگردد. مصر فی ذاته توانایی مرکزیت تحولات عرب را دارد. بخشی از تلاش انقلاب مصر نیز همین بازگشت قدرتمندانه به صحنه تحولات عربی است که در گذشته تحت عنوان عامل مستقیم غرب عمل می‌کرد. البته تهدیدات و مشکلات عدیده‌ای نیز پیش‌روی مصر قرار دارد:

۱. ترکیب ناهمگون نیروهای سیاسی که به هرحال از طیف‌های لیبرال تا تندرو در صحنه حضور دارند و هرکدام در پی ایفای نقش جریان فکری خود هستند. تداوم اختلاف‌های قومی و مذهبی نیز در این چارچوب یکی از مشکلات پیش‌روی انقلاب مصر است.

۲. نفوذ بالای غرب به ویژه امریکا در کل جامعه مصر طی ۳۸ سال گذشته. نهاد ارتش در مصر کاملا امریکایی است،برخی رهبران سیاسی وابسته به جریان تفکر سیاسی غرب و کمک‌های نقدی سالیانه امریکا به مصر که بیش از یک میلیارد دلار است، عامل مهمی است. موسسات غیردولتی فعال غرب در گذشته همانند موسسه ابن خلدون و موسسه مطالعات عربی همچنان در مصر فعال هستند و نهایتا تاسیس رسانه‌ها و مراکز اطلاع‌رسانی جاری به غربی‌ها در مصر عامل استمرار نفوذ آنها در آینده خواهد بود.

۳. نیازمندی‌های اقتصادی و مالی مردم و به ویژه طبقه فقیر که قشر بزرگی از جامعه مصر را تشکیل می‌دهند، تهدید آینده تلقی می‌شوند، لذا احتمالا یکی از توجهات دولت و نیروهای سیاسی جدید باید کاهش این معزل مهم اجتماعی باشد.

۴. تهدید اسراییل و چنانچه نیروهای جدید سیاسی در پی لغو کمپ دیوید باشند احتمال دخالت نظامی رژیم صهیونیستی در صحرای سینا را نباید از نظر دور داشت.

نتیجه اینکه در شرایط فعلی شورای عالی نظامی بعید است همه مسوولیت‌ها و مدیریت کامل کشور را به موسسات مدنی واگذار کند. برخی از این امتیازات را در اختیار خود نگه می‌دارد. به نظر می‌رسد دیدگاه غرب و ایالات متحده نیز به آینده مصر در همین چارچوب باشد.

منبع: تحریریه دیپلماسی ایرانی  


نظر شما :