تحلیلی بر واکنشها به بیانیه اتحادیه عرب
جناب اسد پیامهای تهران و مسکو را دریابید
دیپلماسی ایرانی: طی ماههای اخیر از شمار همپیمانان نظام حاکم بر سوریه کاسته شده است. از نگاه عربی، اتحادیه عرب از لحظه نخست آغاز بحران خطرناک سوریه به این پرونده اهتمام ورزید. به طور کلی آنچه تا کنون از سوریه خواسته شده، انجام اصلاحات جدی و برقراری یک نظام دموکراتیک که بتواند به آزادیهای عمومی و حقوق بشر احترام بگذارد، است. در آخرین جلسه وزرای امور خارجه عربی توافق شد که به خواسته معترضان سوری توجه شود، رئیس جمهوری سوریه از قدرت کنار رود، اجرای اصلاحات را پیش بگیرد و انتخابات آزاد برگزار شود. همچنین یک شبه اجماع کلی پیش آمد که در صورتی که اتحادیه عرب نتواند راه حلی برای سوریه بیابد، شورای امنیت نیز برای حل بحران این کشور دخالت کند.
این بدان معنا است که 7 کشوری که در ظاهر با اکثریت جامعه عربی همصدا بودند ولی در باطن مواضعی علیه معترضان سوری داشتند و با رفتار دولت سوریه علیه معترضان همراهی میکردند و حتی بیمیل نبودند که اتحادیه عرب به طور مستقیم وارد موضوع سوریه نشود تا مبادا روزی همین اتفاق برای آنها بیفتد چرا که اگر بیفتد از پس آن بر نمیآیند، اکنون در حمایت از نظام اسد متزلزل شدهاند. آنها ترس خود را از این که اعتراضهای مردمی سوریه به مردمشان سرایت کند، پنهان نمیکنند. حکومتهایی که به دلیل فساد و دیکتاتوری مردم خود را به ستوه آوردهاند.
پاسخ منفی دمشق به تصمیمهای اخیر اتحادیه عرب نشان از شکست این اتحادیه در موضوع سوریه دارد. چرا که اتحادیه عرب خواستار کمک همه جانبه با همه امکانات به معترضان حتی از سوی جامعه جهانی شده است.
در بعد منطقهای جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر تنها همپیمان استراتژیک منطقهای نظام اسد محسوب میشود. به ویژه این که ترکیه که در سالهای اخیر نقش منطقهای موثری داشت نیز به جمع تاییدکنندگان اعتراضها علیه نظام سوریه پیوست. قطعا این بدان معنا نیست که سوریه اسد به سقوط نزدیک شده است. چرا که ایران مدتها است که از کشورهای قدرتمند و بزرگ منطقهای محسوب میشود، تازه اگر نگوییم قدرتمندترین کشور منطقه است. دیگر کشورهای قدرتمند منطقه، در راس آنها ترکیه همپیمان پیمان آتلانتیک شمالی هستند و حتی میتوان گفت یکی از اعضای مهم این پیمان محسوب میشوند. در حالی که ایران قدرت ذاتی و متکی به نفس خود را دارد، پیشرفته است و به زودی به یک قدرت برتر هستهای تبدیل میشود. در حال حاضر نیز اگر نگوییم که از پس امریکا بر آمده حداقل از پس همپیمانان آن در منطقه بر آمده است. این را هم باید اعتراف کنیم که ایران به زودی در نتیجه موفقیتش در رویارویی با امریکا و دیگر کشورهای قدرتمند جهان به یک حکومت منحصر به فرد در منطقه تبدیل خواهد شد. دیر یا زود کشورهای قدرتمند منطقهای یا حتی برتر منطقهای مجبور خواهند شد به قدرت برتری ایران اعتراف کنند.
واکنش ایران به تصمیمهای اتحادیه عرب علیه نظام اسد که مجددا خواستار کنارهگیری اسد شد، در خور توجه است. ایران مثل حکومت سوریه به آنها واکنشی نشان نداد. بدین ترتیب که سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در تهران گفت: «گزارش ناظران اتحادیه عرب درباره سوریه فنی و نسبتا متوازن بود.» تهران تاکید کرد، به شرطی تصمیم جدید اتحادیه عرب را تایید میکند که اراده لازم برای اداره بحران سوریه وجود داشته باشد و اصلاحات جدی مطابق با آنچه رئیس جمهوری سوریه در آخرین سخنرانیاش در 15 روز پیش گفت، انجام شود. قطعا این بدان معنا نیست که ایران اسلامی با سوریه اسد اختلاف پیدا کرده است. اما این بدان معنا است که اگر به این مرحله رسید توصیه میکند که راه صحیح را پیش بگیرد و اجازه دهد که ضمن تغییرات مختصر، ارتش و سازمانهای امنیتی همچنان در قدرت باقی بمانند و بتوانند نفوذ و جایگاه خود را در حکومت حفظ کنند.
در سطح بینالمللی نیز مواضع روسیه قابل تامل بود. میخائیل مارگیلوف، رئیس کمیسیون امور بینالمللی مجلس فدارتیو روسیه و نماینده ویژه دیمیتری مدودف، رئیس جمهوری این کشور گفت: «در توان روسیه نیست که بیش از این برای اسد کاری کند. اسد باید یک موضع روشن اتخاذ کند، اصلاحات را به درستی انجام دهد و به خشونتها پایان دهد، این تنها کاری است که رهبران سوریه امروزه میتوانند انجام دهند.» البته قطعا این بدان معنا نیست که روسیه دست از حمایت خود از اسد و نظام او بر داشته است ولی به این معنا هم نیست که مصالح خود را قربانی سوریه کند، به ویژه این که اگر ببیند سوریه به سمت جنگ مذهبی حرکت میکند چرا که قطعا این جنگ فقط محصور به سوریه نخواهد بود.
آیا نظام اسد مواضع عربی، منطقهای و بینالمللی را به خوبی میبیند و تدبیری برای پایان دادن به بحرانش میاندیشد؟ کسی پاسخ این سوال را نمیداند.
نظر شما :