یادبود دیپلماسی احمدی در دوران دیپلماسی صالحی
دیپلماسی ایرانی: از روزی که علی اکبر صالحی سکان وزارت خارجه ایران را برعهده گرفت و منوچهر متکی تجربه های دیپلماتیک خود را به قالب سخنرانی و مصاحبه تقلیل داد، این وزارتخانه مهم کشورمان مسیری متفاوت را طی کرده و فعال تر و یکدست تر از گذشته عمل کرده است.
یکی از فاکتورهای مهمی که موجب افزون شدن فعالیت ها و ذکاوت در دیپلماسی وزارت خارجه طی یک سال اخیر شده است، مرتفع شدن دوگانگی ها و دوپارگی های پیشین در این دستگاه و همسویی بیشتر آن با شورای عالی امنیت ملی و منویات رهبری بوده است. البته زمانی که علی اکبر صالحی سکان دار وزارت خارجه شد، هم موقعیت داخلی ایران و هم شرایط منطقه کاملا متفاوت از دوران پیش از آن بود.
صالحی پس از آن بر صندلی وزارت خارجه نشست که اختلاف های متکی و احمدی نژاد بالا گرفته و وزیر محترم خارجه به طرز مبتکرانه ای از سوی احمدی نژاد برکنار شده بود. صالحی در این میان گزینه ای مناسب برای وزارت خارجه در جهت عملکرد مساعدتر و قوی تر این نهاد در راستای منویات رهبر انقلاب بود تا در جریان تغییرات بزرگی که در خاورمیانه درحال وقوع بود، مدیریتی متفاوت از جانب ایران اعمال کند و دوره سیاست خارجی "متکی - احمدی نژاد" در انظار و اذهان بین المللی و منطقه ای به فراموشی سپرده شود.
طی حدود پنج سالی که احمدی نژاد با دست باز و سینه سپر و زبان سرخ، در زمینی فراخ و نامحدود و با تعریف و تمجیدهای بی پایان، مسئولیت اصلی حرکت سیاست خارجی ایران را برعهده داشت، فشارها و تحریم های غرب، اجماع غرب و شرق علیه ایران و صدور قطعنامه ها و بیانیه های ضد ایرانی در سازمان ملل و حاشیه خلیج فارس و... روندی رو به قله داشت و سیاست موسوم به "تهاجمی" دولت، تنها برسازنده و نموددهنده سیمای بیرونی ایران به حساب می آمد.
به وضوح قابل مشاهده است که از زمان سرپرستی و وزارت صالحی در وزارت خارجه، سیاست تهاجمی پیشین کنار گذاشته شده و احترام و اعتقاد به دیپلماسی، چانه زنی و هوش و فراست سیاسی جایگزین رویکرد سابق شده است.
یکی از دلایل این امر، کوتاه شدن دست احمدی نژاد و نگرش های وی از پاره ای مسئولیت ها و وظایف بین المللی بوده است. او در دو سال گذشته و به خصوص پس از بروز اختلافات با نهادهای فرادستی اش، بیشتر هم و غم خود را بر مسائل داخلی متمرکز کرده و خواسته و ناخواسته به مسئولیت های داخلی خود بیش از وظایف بین المللی توجه کرده است. درواقع می توان گفت وزارت خارجه کنونی بویی از مشی سیاسی و نظرگاه های دولت احمدی نبرده و در وادی دیگری سیر می کند.
اگرچه تلاش های صالحی برای بهبود روابط با اعراب، روسیه، ترکیه و حتی برخی قدرت های اروپایی مثال زدنی و قابل توجه بوده است، ولی حضور موانعی بزرگ در این میان مانع از آن شده است تا کوشش و کیاستی که ظرف یک سال و اندی پیش با هدف تنش زدایی و تلطیف فضای ضد ایرانی به کار گرفته شده، به نتیجه منجر شود.
طی هفته گذشته نشست هایی میان روسای نمایندگی های سیاسی و سفیران خارجی ایران در تهران برگزار شد که هدف از آن، القای همسویی بیشتر میان سفارتخانه ها و نمایندگی ها و نیز ابلاغ سیاست ها و راهبردهای کلان نظام در قبال هجمه ها و ائتلاف های منطقه ای و بین المللی علیه ایران بوده است. یکی دیگر از اهداف این اجلاس تلاش در جهت احیای روابط دیپلماتیک و ارتقای سطح مبادلات با سایر کشورها در زمینه های اقتصادی و سیاسی بوده است.
بدون شک دیپلماسی ایران ظرف دو سه سال گذشته، بدترین روزهای خود را در تاریخ حیات جمهوری اسلامی پشت سر گذاشته و سطح آن را حتی پایین تر از دوران آغاز انقلاب و جنگ هشت ساله عنوان می کنند. از دلایل این نزول، یکی بدرفتاری های اغیار در قبال پیشرفت های تسلیحاتی و هسته ای ایران و دیگر، بداخلاقی ها و بی تدبیری های رایج در عرصه سیاست ایران طی چند سال گذشته بوده است.
حالا در این میان، تصمیمات تازه ای برای تسهیل اجرای ماموریت های نمایندگی های خارجی کشورمان و اوامر و راهکارهایی برای بهبود روابط با دیگر کشورها – جز رژیم صهیونیستی – در اختیار نمایندگان و سفرا گذاشته شده و اینان می بایست در چارچوب دوره تازه ای که در دستگاه دیپلماسی کشورمان آغاز شده و نگاه تنش زدایانه و خنثی سازنده را جایگزین نگاه تهاجمی کرده است، بکوشند تا شرایط موجود را تا حد ممکن تغییر دهند.
در این میان محمود احمدی نژاد به یکی از معدود سفرهای خارجی خود در یک سال اخیر خواهد رفت و بازهم راهی آمریکای لاتین و ملاقات با رهبران ضد امریکایی مبتلا به سرطان خواهد شد. حتی اگر دست احمدی نژاد از تصمیم گیری ها و تصمیم سازی های خارجی کشورمان کوتاه شده و بسان سال های اولیه دولتش، به اعلام نظر درباره اسرائیل و اعراب و اوباما و... نمی پردازد، آغوش ونزوئلا همواره برای او گشوده است و زمینه های اقتصادی و بازرگانی بسیاری برای تداوم رفاقت او و چاوز موجود است.
نظر شما :