وقتی که امنیت اسرائیل به محاق رفت/ پرونده 2011
سال سیاه برای تل آویو
دیپلماسی ایرانی: روزنامه یدیعوت احرونوت، تحلیلی را به نقل از بن یشای، کارشناس اسرائیلی که از افراد نزدیک به تصمیمگیران امنیتی این رژیم است منتشر کرده که در آن به تحلیل مفصل تحولات سال 2011 و پیشبینی اوضاع جاری در منطقه برای سال 2012 پرداخته است. وی در این تحلیل مینویسد: سالی که گذشت سالی سیاه برای اسرائیل بود. وضعیت امنیتی اسرائیل سیاهتر از آن چیزی شد که تصور میرفت. در حال حاضر دیگر به مدد موشکهای ایران، سوریه، حزب الله و نوار غزه دیگر هیچ نقطهای از اسرائیل نماند که در تیررس موشکهای آنها نباشد. به ویژه این که در سال 2011 نیروهای جنبش مقاومت اسلامی، حماس توانستند موشکهای زمین به هوای دور برد به دست آورند که از طریق لیبی به شبه جزیره سینا قاچاق شد و به دستش رسید.
این تحلیلگر مسائل امنیتی در ادامه میافزاید: لیبی در سال 2011 در حدود 100 هزار موشک پیشرفته دور برد زمین به هوا در اختیار داشت که یک سوم آنها موشک و خمپارهاندازههای سنگین با برد متوسط بودند که همگی آنها روانه منطقه شدند. اکنون آنها میتوانند قلب اسرائیل را هدف قرار دهند. از سویی در این سال حزب الله و دیگر جریانهای فلسطینی در غزه توانستند توان دفاعی زمینی خود را با موشکهای ضد تانک پیشرفته توسعه دهند. آنها با این امکانات توانستند توان تهاجمی خود را در برابر اسرائیل تقویت کنند و این در حالی بود که اسرائیل هر کار کرد که توان نظامی حزب الله را در جنوب از کار بیندازد یا نوار غزه را با سرنگونی حماس به نفع خود امن کند، نتوانست.
به اعتقاد این تحلیلگر اخباری که از ایران میرسد نیز چندان امیدبخش نیست. به گفته او اخبار بد بسیاری در سال 2011 از جبهه ایران به گوش اسرائیلیها رسید که از مهمترین آنها تداوم غنیسازی اورانیوم و ذخیرهسازی اورانیومهای غنیشده و کسب تجارب بیشتر هستهای توسط ایران بود. به ادعای او ایران بیش از هر زمان دیگری به ساخت بمب هستهای نزدیک شده و این در حالی است که جهان از اتخاذ سیاستی قاطع در برابر برنامه هستهای ایران ناتوان ماند.
وی درباره بهار عربی نیز مینویسد: جهان عرب تغییرات شگرفی به خود دید، تغییراتی که باعث شد که اسرائیل در حالت بیثباتی قرار بگیرد و نتواند افقی پیش روی آینده خود ببیند. در راس این تحولات وضعیت سوریه و مصر بود که پیشبینی میشود اوضاع آْنها بسیار بدتر از وضعیت سال 2011 شود. همه اینها در سایه بحران اقتصادی شدیدی بود که اسرائیل نیز از آن متاثر شد و بازتاب آن را در خیابانهای شهرهای مختلف اسرائیل دیدیم. در این سال نقش ایالات متحده امریکا کاهش یافت و به تبع آن اسرائیل بیش از همیشه در انزوی منطقهای و جهانی قرار گرفت که یکی از مهمترین دلایل آن به بن بست رسیدن روند صلح بود.
بن یشای همچنین مینویسد: سال 2011 امید همه اسرائیلیها را ناامید کرد. سالی که وضعیت اسرائیل به دلیل بحرانهای منطقهای ناشی از بهار عربی و انقلابهای آن به بدترین وضعیت خود رسید ولی پیشبینی نمیشود که این بهار به زمستان اسلامی برسد. پیشبینی میشود در سال 2012 از قدرت منطقهای ایران کاسته شود، مصر روی آرامش به خود ببیند و پس از فروپاشی نظام اسد حزب الله نیز متحمل خسارتهای سنگین شود.
وی در ادامه مینویسد: با همه این احوال نباید فراموش کرد که اسرائیل در برابر 100 هزار موشک قرار گرفته است و چون از یک سو توسط دریا محصور شده است در انزوای شدید به سر میبرد. آنچه امروز میتوان گفت این است که تحولات منطقه در سال 2011 به اندازهای شدید بود که به جرات میتوان گفت وضعیت امنیت استراتژیک اسرائیل در این سال به شدت ضعیف شد و پیشبینی نمیشود که در میان مدت و طولانی مدت بهبودی خاصی حاصل شود. در این سال محور ایرانی به شدت تقویت شد و کشورهای سنی عرب حاشیه خلیج فارس نیز به شدت تضعیف شدند. از این رو میتوان گفت رویارویی با تهدیدهای سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران در ماههای آینده اجتنابناپذیر است. اگر چه این وضعیت در کشورهای انقلابی عربی متفاوت است. در این کشورها که احزاب و جریانهای اسلامی به قدرت رسیدهاند، پیشبینی میشود که به دلیل مشغولیت آنها در بحثهای اجتماعی و اقتصادی فرصت کمتری برای انجام عملیات جهادی علیه اسرائیل وجود داشته باشد. این اتفاق به نظر میرسد که به یک رویارویی میان احزاب اسلامی معتدل و پراگماتیک در برابر جریانهای سلفی بینجامد.
بن یشای درباره وضعیت سوریه و حزب الله نیز مینویسد: سرنگونی نظام اسد میتواند دشمنان اسرائیل به ویژه در لبنان را ضعیف کند. از سویی اسرائیل که تلاش کرده در این همپیمانی استراتژیک که تا سوریه و ایران امتداد دارد اختلاف ایجاد کند اگر چه تا کنون موفق نبوده است، پیشبینی میشود در سال 2012 باز هم به این سیاست خود ادامه دهد. علاوه بر آن اسرائیل هر چه تلاش کرده همپیمانیهای اتصالی ایران با حزب الله را بشکند نیز ناتوان بوده است. حزب الله در حال حاضر برای هر گونه پاسخی به اسرائیل حتی در صورتی که به ایران حمله نظامی شود، آماده است.
وی درباره اوضاع سوریه نیز مینویسد: سوریه در سال 2011 به عرصه رویارویی ایران با کشورهای سنی خلیج فارس و در راس آنها عربستان سعودی، قطر و حتی ترکیه سنی تبدیل شد. آنها میدانند سرنگونی اسد میتواند به توان استراتژیک ایران ضربات مهلکی وارد کند. از همین ناحیه است که جامعه عربی وارد موضوع سوریه شده و مسائل انسانی را بهانه کرده است.
او همچنین مدعی میشود، در پی همین تحولات بود که ایران کمکهای مالی خود به حماس که از جریانهای نزدیک به اخوان المسلمین است و تا کنون از ایستاد در کنار نظام اسد خودداری کرده، قطع کرده است.
بن یشای درباره اوضاع فلسطین مینویسد: در سال 2011 هر چه تلاش شد که حکومت خودگردان فلسطینی به میز مذاکره باز گردد میسر نشد و حتی در ماههای اخیر با تحرکات اخیر این حکومت در سازمان ملل انجام هر گونه مذاکرهای میان اسرائیل – فلسطین به محاق رفت. مسالهای که اگر به راه حلی میرسید میتوانست اسرائیل را از تنگنای سخت انزوای جهانیاش نجات دهد.
وی در پایان هر گونه حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران را فاجعهآمیز میداند و به بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر و ایهود باراک، وزیر دفاع اسرائیل هشدار میدهد: در سال گذشته چندین بار صحبت از حمله نظامی به ایران زدید ولی فراموش کردید به این پرسش پاسخ دهید که آیا شجاعت کافی برای انجام چنین اقدامی را دارید؟ آیا جرات دارید به ایران حمله کنید و در مقابل در برابر فلسطینیها کوتاه بیایید و به میز مذاکره باز گردید؟ به نظر میرسد که خیلی بعید باشد چنین جراتی داشته باشید.
نظر شما :