قطع کمکهای امریکا عباس را منصرف نمیکند
امریکا اعلام کرده است که کمکهای خود را به تشکیلات خودگردان فلسطین قطع میکند. آیا قطع این کمکها میتواند محمود عباس را وادار به پس گرفتن این طرح کند؟
کمکهای امریکا به عنوان یک برگ فشار روی بحث درخواست عضویت فلسطین در سازمان ملل چندان تاثیر گذار نیست. چرا که اساسا این بحث با موضوعیت عباس ارتباط مستقیم پیدا کرده است. یعنی راهبرد عباس در خصوص این مسئله مبتنی بر گفت و گو است و چون مبتنی بر گفت و گو و راه حلهای سیاسی و نه مقاومتی است، به همین دلیل به بن بست میرسد. کما این که در حال حاضر هم رسیده است. لذا محمود عباس در جهت احیا و بازتولید راهبرد گفت و گو ناگزیر است به سازمان ملل مراجعه کند و با این ابزار فشار سعی کند شرایط خود را بهبود دهد و دشمن را وادار به حاضر شدن پای میز مذاکره کند.
لذا این مسئله چون به طور مستقیمیبه راهبردهای اصلی عباس ربط دارد، کمکها و فشار در این زمینه چندان نمیتواند تغییری در این سیاست ایجاد کند.
اساسا طرح در سازمان ملل در چه مرحله ای است؟ انتظار میرفت بحث در یکی دو جلسه به نتیجه برسد اما به نظر میرسد قرار است مدت زمان طولانی تری در این خصوص بحث شود.
دو کانال برای بحث در این مورد وجود دارد. یکی بحث از طریق شورای امنیت است. در شورای امنیت عضویت کامل به کشورها داده میشود. در این خصوص امریکا اعلام کرده است که اگر بتواند نه عضو را به عنوان مخالف تامین کند، این طرح را از رده تصمیم گیری خارج خواهد کرد و با آن مخالفت خواهد شد. اگر نتوانست این کار را انجام دهد از حق وتو استفاده خواهد کرد و این طرح را لغو خواهد کرد. لذا الان در مرحله اول یعنی در شورای امنیت است.
اما اگر در شورای امنیت به نتیجه نرسید، محمود عباس این طرح را به سمت مجمع عمومیخواهد برد. البته اساسا از اختیارات مجمع عمومینیست که مسئله عضویت کامل کشورها را بررسی کنند. اما مجمع عمومیمیتواند دولت ناظر را که مرتبه پایین تری از عضویت است، مورد بررسی قرار دهد و در آن جا اکثریت از این طرح حمایت میکنند و در همین چارچوب، عملیاتی شدن این طرح امکان پذیر است.
به نظر میرسید در ماه سپتامبر که قرار بود این طرح به سازمان ملل ارائه شود، گروههای فلسطینی در این خصوص هم نوا هستند، اما در حال حاضر اختلافاتی دیده میشود. دلیل این اختلافات چیست؟
جامعه فلسطینی یک جامعه دو قطبی است. یک قطب آن مقاومت است که راه حل بحران را با مقاومت میبیند. قطب دیگر طرفدار سازش است و راه حل را از طریق گفت و گو قابل دستیابی میداند. الان محمود عباس به عنوان نماینده جریان سازش این پیشنهاد را مطرح کرده است. بدون این که به طرف مقابل رجوع کند و موافقت آنها را هم جلب کند. به همین دلیل یکی از دلایل اعتراضات و اختلافاتی که میان گروههای فلسطینی پیش آمده است، همین است. چرا که محمود عباس به طور یک جانبه این کار را انجام داده و در چارچوب فکری و راهبردی خود چنین طرحی را داده است. اما این طرح در چارچوب نیاز و توافق جامعه فلسطینی نبوده است.
تا چه حد میتوان خوش بین بود که محمود عباس با این طرح به اهداف مد نظر خود برسد؟
من تصور میکنم محمود عباس میداند این اقدام به جایی نخواهد رسید. حتی ممکن است چنین طرحی به آرمان فلسطین ضربههایی هم وارد آورد. به دلیل این که اجرای این طرح هم فرصت است و هم چالش، اما میزان چالشهای این طرح بیشتر از فرصتهای آن است و در همین چارچوب تصور من بر این است که محمود عباس با این اقدام شرایط فلسطینیها را پیچیده تر و سخت تر کرده است تا این که گامیدر جهت تحقق اهداف آنها بر داشته باشد.
نظر شما :