بیمعنایی انتخابات بحرین، نماد دوران پساسرکوب
حکومت آل خلیفه با همکاری آل سعود و متحدان سعودی در منطقه، دست به هر کاری زدند تا التهابات اجتماعی و تظاهرات خیابانی مخالفان را فروبنشانند. نه التهابات فروخوابید و نه مخالفت ها به پایان رسید. به نظر می رسد تنها چاره حکومت هایی نظیر آل خلیفه در بستن گوش ها و چشم بستن بر واقعیت هاست.
دوران پساسرکوب حتی از دوران سرکوب و قلع و قمع مخالفان نیز برای حکومت ها مهلک تر است. دیکتاتورها در چنین شرایطی و برای تطهیر سیمای خود دست به خوش رقصی ها و ظاهرسازی های داخلی و خارجی می زنند اما تنها کاری که از دستشان ساخته نیست، بازگرداندن اعتماد و روحیه به بدنه جامعه است. همین مساله که شکاف میان حکومت و ملت (یا بخش معترض جامعه) را سبب می شود، همه سرمایه اجتماعی نظام سیاسی را عریان در برابر همگان قرار می دهد و تلاش های متظاهرانه و فریب کارانه حکومتی را در داخل و خارج جلوی چشم می آورد.
دیروز خبرگزاری فرانسه و سایر رسانه ها از استقبال بسیار پایین مردم بحرین از دور دوم انتخابات میان دورهای در این کشور خبر دادند. جالب اینجاست که سیاسیون بحرین با چه اعتماد به نفس منحصر به فردی دست به برپایی انتخابات زودهنگام زدند و حتی آن را به تاخیر نینداختند تا بلکه در یک فاصله زمانی بتوانند بخشی از سرمایه اجتماعی و اعتماد زایل شده مردم را بازگردانند.
استقبال مردمی از شعبه های اخذ رای آنقدر ضعیف بوده که دانش آموزان و دانشجویان می توانستند کتاب های درسی خود را به شعبه ها ببرند و در سکوت و آرامش به مطالعه بپردازند. شیعیان که اکثریت جمعیت بحرین و قاطبه معترضان ماه های اخیر در این کشور را تشکیل می دهند، انتخابات روز شنبه را تحریم کرده بودند. هرچند انتخابات مجلس بحرین تنها در سال های اخیر کمی از حالت تشریفاتی خارج شده و رنگ و بویی از آزادی و دموکراسی حداقلی را به خود دیده بود، ولی با این وجود همین انتخابات نیم بند نیز شیعیان را امیدوار کرده بود که بتوانند قدم به قدم به برخی خواسته های مشروع خود دست پیدا کنند.
این انتخابات به دنبال استعفای نمایندگان معترضی برگزار شد که چندی پیش به علت خشونت حکومت علیه مردم استعفا و مجلس را ترک کرده بودند. قرار بود در این رای گیری ۱۸ نماینده به جای نمایندگان مستعفی جمعیت الوفاق انتخاب شوند و به مجلس راه یابند. بسیاری از بحرینی ها با سکوت و خانه نشینی معنادار خود در روز شنبه آب پاکی را روی دست حاکمان ریختند و به انتخابات وقیحانه و توهین آمیز روز شنبه دهن کجی کردند.
کار برای حاکمان بحرینی از پیش دشوارتر شده است. آنها فهمیده اند که سرکوب و شکنجه و زندان و حتی اختناق پس از سرکوب، آرامش و امنیت پایدار محسوب نمی شود و از دست رفتن اعتماد اجتماعی و کنار کشیدن جامعه از عرصه سیاسی بلای مهلک دیگری است که درمان آن نه سرکوب است و نه تداوم اختناق.
این شرایط سبب شده است تا نظام سیاسی بحرین نظامی نامشروع جلوه کند. این رژیم پیش از وقوع تحولات خاورمیانه و آغاز اعتراضات خیابانی در منامه، دست به اصلاحاتی اندک در ساختار سیاسی خود زده بود و محتاطانه و هدایت شده در مسیر جلب اعتماد عمومی گام برمی داشت. اما ترس از کشیده شدن آتش تغییرات به بحرین آنها را واداشت تا سرکوب و اختناق را یگانه راه مقابله با اعتراضات تلقی کنند و در این راه قدمی به عقب نگذارند. متعاقب آن جامعه روز به روز با حکومت فاصله گرفت و نمودی از این فاصله عمیق را در جریان انتخابات روز شنبه به نمایش گذاشت.
آل خلیفه پس از این مسیر دشوارتری پیش رو خواهد داشت. حاکمان این کشور حاضر به پذیرش پیشنهادات و اصلاحات نشدند و سعی کردند اکثریت را با زور و فریب به تسلیم وادارند. جنبش اعتراضی شیعیان بحرین حالا در زیر پوست جامعه تنیده شده و بی اعتمادی و دولت گریزی را به خصلتی عمومی تبدیل کرده است. آیا آل خلیفه به انتخاباتی از جنس آنچه روز شنبه برگزار شد راضی و قانع است؟ اگر چنین انتخاباتی در نظام سیاسی بحرین سبقه تزئینی داشته است، آیا همچنان می تواند با صندوق های خالی جنبه زینتی آن را حفظ کند و اهداف صوری و فریبکارانه حاکمان را جامه عمل بپوشاند؟ آیا اساسا چنین کشوری به انتخابات نیازی دارد؟
نظر شما :