پوتین و عنصر تدوام قدرت در روسیه
همزمان دیمیتری مدودف رئیس جمهور کنونی روسیه نیز برخلاف سنت رایج دولتمردان، به یک دوره ریاست جمهوری اکتفا و اعلام کرد پس از پایان دوره ریاست جمهوری در دولت این کشور به کار خود ادامه خواهد داد. با این حساب، معادله معکوس پوتین بار دیگر فعال و طبعا کارزار انتخاباتی جدی دراین کشور به راه نخواهد افتاد و همه چیز به سلامت و به دور از تنشهای سیاسی پیش خواهد رفت و روسها شاهد یک یا حتی دو دوره ریاست جمهوری شش ساله مردی برخاسته از ساختارهای امنیت این کشور خواهند بود.
این تحول ابعاد گوناگونی هم برای داخل و هم در ابعاد سیاست خارجی و بازیگری روسیه خواهد داشت. با هم نگاهی به تصویر کنونی روسیه و چالشها و فرصتهای فراروی آن و سپس به چرائی و انگیزههای این اقدام پوتین نظری میاندازیم. اما نخست اینکه روسیه با چه شرایطی در داخل و خارج روبروست:
- روسها در سایه ثبات سیاسی و قیمتهای بالای انرژی وضعیت اقتصادی خوبی پیدا میکنند و این در حالی است که رقبای این کشور در اروپا و آمریکا شرایط خوبی ندارند و با بحران عمیق اقتصادی، دست و پنجه نرم میکنند.
- علی رغم گرفتاری رقبا، کشورهای غربی به روند تهاجمی خود در قبال روسیه ادامه میدهند. تحولات ناشی از بهارعربی، عملا منجر به کنار گذاشتن این کشور از برخی حوزهها مانند لیبی و ایجاد نگرانی در همپیمانانی مانند سوریه گردیده است.
- سپر دفاع ضد موشکی غرب هر چند کمی از مرزهای روسیه دورتر شده اما به کلی متنفی نگردیده و در فاصله نه چندان دوری از روسیه در کشور ترکیه اجرا میگردد.
- و بالاخره موضوع ایران کماکان به عنوان پرونده ای پر جاذبه در سیاست خارجی روسیه در ابعاد منطقه ای و بین المللی خودنمائی میکند. روسها تلاش دارند برای جبران نقیصههای خود در سیاست خارجی خاورمیانه ای خود موضوع ایران را فعال نمایند که رفت و آمدها و تحولات جاری از جمله راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر از نشانه های این رفتار جدید است.
اما در این شرایط، دلائل نشستن پوتین در صندلی اول ریاست بر کشور روسیه نیز نکته مهمی است که پرداختن به آن خالی از لطف نخواهد بود:
روسیه کشوری در حال گذر است. نظر به گستردگی و تنوع موضوعات، دوران گذر این کشور طولانی خواهد بود لذا به زمان بیشتری برای بازسازی و افزایش توان بازی خود نیاز دارد.
- تنوع سلائق و دیدگاه شخصیتها، گروهها و منافع آنان و نوع نگاه آنها به آینده روسیه و مسیر حرکت کشور، زمینههای شکنندگی و آسیب پذیری زیادی برای کشور ایجاد مینماید لذا دوری جستن از اختلاف و تنش لازمه تداوم مسیر قدرت یابی روسیه است.
- با دو موضوع اشاره شده، پوتین اعتقاد به وجود عنصر و کانون قدرت ثابت در روسیه حداقل برای یک دوره بیست ساله است تا این کشور بتواند مراحل مهم نوسازی و قدرت یابی را پشت سر بگذارد. به همین خاطر است که وی پس از دوره ریاست جمهوری خود حتی به نزدیک ترین متحدینش مانند سرگئی اویوانف روی خوش نشان نداده و مردی آرام و مطیع مانند مدودف را جای خود نشاند چرا که اندیشه بازگشت مجدد خود به قدرت را لازمه مصالح و امنیت ملی کشورش میدانست.
- اکنون پوتین با در اختیار داشتن حزب برتر پارلمانی و اکثریت آراء در دومای کشوری و نهادهای امنیتی که خاستگاه پوتین است و برخورداری از پشتوانه نیروهای مسلح این کشور در جایگاه ریاست جمهوری به ایفای نقش برتر خود خواهد پرداخت.
- سخن پایانی اینکه هر چند ممکن است بازگشت مجدد یک دولتمرد به قدرت و نشستن مجدد بر جایگاهی که قبلا دارا بوده است امر چندان جالبی نباشد و مغایر با اصل چرخش قدرت و نخبگان است اما مهم است که این تحول در درون کشور روسیه اتفاق میافتد. روسها علیرغم همه فراز و نشیبها، کماکان جایگاه برتری در جهان برای خود طلب میکنند و تنها یک چهره مقتدر میتواند به احساسات فروخفته آنها پس از فروپاشی شوروی التیام بخشد و لذا معیارهای دموکراسی فرع بر موضوع قدرت یابی آنهاست.
- همه تحولی که در مطلب فوق به آن اشاره رفت تاثیر مستقیم بر حوزههای منافع ملی و توان بازی سازی ایران در ابعاد مختلف: سیاسی، اقتصادی، امنیتی و غیره خواهد داشت که در نوشتارهای دیگر میتوان به آن پرداخت.
نظر شما :