وداع دشوار با بین النهرین
در نوامبر 2008 نمایندگان جرج بوش، رئیس جمهور سابق امریکا و نوری المالکی نخست وزیر عراق موافقتنامه ای را درباره وضعیت نیروهای امریکایی در عراق (SOFA) امضا کردند. بر اساس بند 24 این موافقتنامه، آخرین نظامیان امریکایی باید تا قبل از 31 دسامبر 2011 خاک عراق را ترک کنند. باراک اوباما، رئیس جمهوری فعلی امریکا، چند ماه بعد التزام خود را به این زمان بندی اعلام کرد و گفت بیشتر نیروهای امریکایی قبل از این تاریخ خاک عراق را ترک خواهند گفت. او به این وعده وفا کرد و در نیمه سال 2009 تعداد نیروهای امریکایی را از 166 هزار به حدود 50 هزار نفر رساند.
با نزدیک شدن پایان سال 2011 و انتظار عراقیها برای خروج کامل نظامیان باقی مانده، سوالات و ابهامات زیادی بر سر وضعیت آینده مطرح شده است؛ از جمله این که: آیا امریکاییها به وعده خود عمل خواهند کرد یا بر اساس شواهد و قرائن ماههای اخیر سعی خواهند نمود تعدادی از نظامیان خود را در عراق نگه دارند؟ آیا دولت عراق قادر خواهد بود پس از خروج اشغالگران امنیت این کشور را تامین کند؟ آیا سیاسیون عراق موفق خواهند شد در جامعه پر از اختلاف این کشور دستاوردهای سیاسی سالهای اخیر را حفظ کنند و نظام تازه پای عراق را از خطر فروپاشی مصون بدارند؟ آیا امریکاییها پس از هشت سال حضور نظامیمستقیم در عراق و بیست و یک سال درگیر بودن (Engagement) نظامیو سیاسی با موضوع عراق ( از سال 1990 و اشغال کویت توسط عراق تا پایان سال 2011) و صرف هزینه ای بالغ بر نهصد میلیارد دلار و تحمل چهارهزار و پانصد کشته طی هشت سال اخیر، به اهداف خود در عراق رسیده اند؟ مهم ترین دستاورد اشغال عراق توسط امریکا چه بود؟
قبل از پرداختن به این سوالات باید به اظهارات رئیس کمیته امنیت و دفاع پارلمان عراق آقای حسن السنید در روزهای اخیر درباره آخرین ترتیبات خروج نیروهای امریکایی اشاره شود: «موافقتنامه عقب نشینی امریکا هنگامیکه امضا شد، 145هزار نظامیامریکایی در عراق به سر میبردند. این موافقتنامه دارای جداول زمانی برای عقب نشینی نیروها، تخلیه اماکن نظامیو بازگرداندن ادوات و قطعات نظامیمیباشد. کمیتههایی در سطح وزرا، بر سیر عملیات نظارت میکنند. تا کنون بیش از نود در صد ادوات و قطعات نظامیخارج شده و بیش از صدهزار نظامیامریکایی به پایگاههای خود خارج از عراق منتقل شده اند و بیش از نود درصد اماکن و پادگانها تحویل دولت عراق شده است. کلیه فعالیتهای نظامیبا هماهنگی مسئولین عراقی انجام میشود.» مقام عراقی مذکور که عضو ائتلاف دولت قانون و از جناح آقای مالکی میباشد میافزاید: « امریکاییها در عقب نشینی طبق جدول زمانی جدی هستند و تا این لحظه تاخیری نداشته اند و برای تمدید ماموریت نیروها رسما درخواستی نداده اند. باید قبول کرد که عقب نشینی نیروهای امریکایی واقعی و اجتناب ناپذیر است و سخن گفتن از تمدید ماموریت چه به شکل غیرعلنی و چه تحت فشار بی اساس است.»
اما از اردوی طرف مقابل اخبار دیگری به گوش میرسد که از تمایل امریکاییها برای نگه داشتن یک نیروی چندهزار نفری در عراق بعد از سال 2011 حکایت میکند. طی ماههای اخیر، نظامیان بلند پایه امریکایی سفرهای متعددی به بغداد داشته اند و علنا اعلام کرده اند در دیدار با مقامهای عراقی خواستار تمدید ماموریت بخشی از نیروهای خود شده اند و نهایتا ماه گذشته وزیر دفاع امریکا اعلام کرد که بالاخره پاسخ مثبت عراق را دریافت کرده اند. البته دولت عراق این مطلب را رد کرد. هم چنین مقتدا صدر نیز که پس از انتخابات 2010 با مالکی ائتلاف کرده، تهدید کرد که در صورت باقی ماندن امریکاییها در عراق علیه آنها دست به اسلحه خواهد برد. این اظهارات نشان میدهد که آقای مالکی با چه دشواریهایی برای تصمیم گیری راجع به باقی ماندن بخشی از نظامیان امریکایی رو به رو خواهد بود.
آقای مالکی به خوبی میداند که ائتلاف با مقتدا صدر باعث شد که او پس از ماراتن نه ماهه چانه زنیهای سیاسی پس از انتخابات 2010 بتواند کرسی نخست وزیری عراق را به دست آورد. لذا خروج مقتدا صدر از این هم پیمانی موجب سرنگونی دولت خواهد شد.
تنها گروهی که در عراق علنا خواستار باقی ماندن امریکاییها میباشد، اکراد هستند. جلال طالبانی رئیس جمهور عراق از احزاب این کشور خواست تا درباره ماندن بخشی از نیروهای امریکایی پس از سال 2011 به مشورت بپردازند. اما این مشورتها بدون نتیجه ماند. مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان نیز هفته گذشته خواستار ماندن بخشی از نیروهای امریکایی در عراق پس از سال 2011 شد.
در میان امریکاییها به خصوص مقامات بلندپایه نظامیبر سر ماندن بخشی از نیروهای امریکایی در عراق اتفاق نظر وجود دارد. تنها اختلاف آنها بر سر تعداد نیروها است. وزیر دفاع، لئون پانتا از طرح ماندن سه تا چهار هزار نیرو امریکایی در عراق پس از سال 2011 برای آموزش نیروهای امنیتی این کشور حمایت میکند. سایر نظامیان بلندپایه امریکایی از جمله ژنرال لوئیز استون، فرمانده نیروهای امریکایی در عراق، خواهان باقی ماندن 14 تا 18 هزار نظامیامریکایی برای مدت زمان نامحدود در عراق میباشند. نظامیان و سیاستمداران امریکایی وقتی در توجیه علت و ضرورت ماندن نیروهای خود در عراق بحث میکنند، علاوه بر ماموریت آموزش نیروهای امنیتی در عراق بر روی چند نکته دیگر تمرکز میکنند: اول؛ جلوگیری از خطر نفوذ نظامیو سیاسی ایران. دوم؛ خطر درگیری قومیو فرقه ای در عراق و احتمال درگیری بین اکراد و اعراب بر سر مسائل حل نشده از جمله وضعیت کرکوک. و سوم؛ مبارزه با تروریسم القاعده.
اما همان گونه که امریکاییها در سال 2003 برای اشغال عراق به دلایل واهی متوسل شده اند، اکنون نیز برای ماندن در عراق از منطق ضعیفی پیروی میکنند. جرج بوش در سال 2003 به هنگام حمله به عراق سعی کرد بین عاملین انفجارهای یازده سپتامبر 2001 و دولت عراق ارتباط برقرار کند. هم چنین مدعی گسترش مخفیانه سلاحهای کشتار جمعی توسط صدام بود. ادعاهایی که نه تنها ثابت نشد، بلکه اکنون مشخص شده است که کاملا بی اساس بوده است.
ادعای امریکاییها برای ماندن در عراق جهت مقابله با نفوذ ایران نیز اکنون در بین خود نخبگان امریکایی طرفداران زیادی ندارد. از جمله (Micah Zenko) در سرمقاله ای در شماره ماه جولای سال 2011 نشریه فارن افرز مینویسد: « اگر امریکاییها با 166 هزار نیرو نتوانسته اند جلوی ایرانیها را بگیرند، چگونه با 10 هزار نیرو میتوانند این کار را انجام دهند؟ نظامیان امریکایی ادعا میکنند نیروهای امریکایی مانع از آن خواهند شد تا ایران برای شبه نظامیان شیعه سلاح بفرستد تا آنها امریکاییها را هدف قرار دهند. اگر این گونه است، بهترین راه جلوگیری از خونریزی این است که شما اهداف را از دسترس شبه نظامیان خارج کنید. اگر همه نظامیان امریکایی از عراق خارج شوند، دیگر هدفی برای شبه نظامیان شیعه باقی نخواهد ماند.» وی میافزاید: « و اما اگر منظور نظامیان این است که ایران از نفوذ خود برای تاثیر در جامعه و دولت عراق استفاده میکند، این مبارزه، مبارزه ای دیپلماتیک است و به جای نظامیان باید دیپلماتها ماموریت خود را به درستی انجام دهند.»
نظر شما :