بشار اسد با اسلام‌گرایان افراطی چه کند؟

۲۳ شهریور ۱۳۹۰ | ۱۵:۱۴ کد : ۱۶۲۲۲ اخبار اصلی
به گفته دولت سوریه اکثر کسانی که دست به اقدام‌های مسلحانه علیه دولت مرکزی می‌زنند و سربازان و نیروهای امنیتی کشور را می‌کشند، گروه‌های اسلام‌گرای اخوانی هستند که عموما وابسته به جریان‌های سلفی محسوب می‌شوند.
بشار اسد با اسلام‌گرایان افراطی چه کند؟
دیپلماسی ایرانی: دولت سوریه همواره گفته است که آن‌چه در طول ماه‌های گذشته در این کشور رخ داده کار گروه‌های مسلح تروریست بوده است که می‌خواسته‌اند امنیت سوریه را به خطر بیندازند. به گفته دولت سوریه اکثر کسانی که دست به اقدام‌های مسلحانه علیه دولت مرکزی می‌زنند و سربازان و نیروهای امنیتی کشور را می‌کشند، گروه‌های اسلام‌گرای اخوانی هستند که عموما وابسته به جریان‌های سلفی محسوب می‌شوند.

روزنامه النهار، چاپ لبنان در یادداشتی در این باره می‌نویسد: نظام حاکم در سوریه به طور رسمی اعلام کرده است که آن چه از 15 مارس تا کنون جریان داشته کار جریان‌های تروریست و مخرب مسلحی بوده است که از طریق کمین در اماکن مختلف نیروهای امنیتی و نظامی را هدف قرار داده و تلاش کرده است که مردم را علیه حکومت سوریه تحریک کند. به گفته مقام‌های سوری اکثریت مردم سوریه مخالف سرنگونی نظام نیستند. به رغم کشته و زخمی‌ شدن صدها نفر دولت همچنان می‌گوید که گروه‌های اسلام‌گرای تندرو که یا وابسته به سلفی‌ها هستند یا اخوان المسلمین و در عین حال امریکا و اسرائیل را نیز متهم می‌کنند که تلاش دارند نظام حاکم بر دمشق را را به کمک همین جریان‌های افراطی سرنگون کنند. آنچه کمک کرد که نظام اسد به اتهام‌هایی که می‌زند پافشاری کند، دخالت ترکیه به نفع تظاهرکنندگان بود. حزب عدالت و توسعه حاکم در ترکیه وابسته به اخوانی‌ها است و حکومت اسد توانست با استفاده از این ویژگی توجیهی برای اتهام‌هایش داشته باشد.

در ادامه این یادداشت آمده است: حزب اخوان المسلمین حزبی است که در دهه‌های گذشته در سوریه فعال بود، فعالیت‌های آن حتی تا ابتدای سال‌های حکومت بشار اسد نیز ادامه داشت. این حزب قبل از حزب بعث در سوریه تاسیس شده است. حافظ اسد، رئیس جمهوری سابق سوریه تلاش بسیار کرد که آنها را به شدت سرکوب کند و فعالیت‌های آنها را متوقف سازد. با روی کار آمدن بشار اسد، وی دستور به انجام اصلاحات در سوریه داد. در سایه این اصلاحات این جریان توانست مجددا فعالیت خود را از سر بگیرد. در حقیقت اسد تلاش داشت از طریق پیشبرد اصلاحات نظام را به صورت مسالمت‌آمیز انتقال دهد. ولی وجود افراد سرسخت در حکومت اصلاحات مورد نظر او را با چالش مواجه کرد و اصلاحات او به تعویق افتاد. ولی با این حال از فضایی که بشار اسد تلاش کرد مهیا کند سه گروه استفاده کردند. یک دست افراد تحول‌خواه و لیبرال، گروهی افراد دموکرات که حرکت‌های بشار اسد را ایجابی می‌دیدند و سومی جریان‌های اسلام‌گرای افراطی و اخوانی که در این فضا امکان احیای مجدد خود را یافتند.

نویسنده این یادداشت سپس می‌نویسد: عمده نگرانی از قدرت گرفتن جریان سوم است. جریانی که به دنبال تمامیت‌خواهی است و از آنجا که مردم سوریه عموما آدم‌های متدین و مذهبی هستند قصد دارد آنها را با خود همراه کرده و فعالیت‌های افراطی خود را دنبال کند. از سویی چون اخوانی‌ها ریشه در جامعه سوریه مذهبی دارند و از عقبه تاریخی گسترده‌ای برخوردارند احتمال همراه شدن مردم با آنها بسیار است.

در این یادداشت همچنین تاکید شده است: برای همین است که وقتی بشار اسد برنامه اصلاحات خود را ارائه داد ترکیه هم‌زمان هم از آن استقبال کرد و هم مواضع تند گرفت. چرا که از سو نمی‌خواهد دوستی‌اش از سوریه را از دست بدهد و از سوی دیگر هم نمی‌خواهد جایگاه خود را در میان مخالفان نظام از دست بدهد. از این رو می‌توانیم بگوییم که ترکیه صداقت را فدای مصالح خود کرد. در عین حال نظام نیز چیزی از دست نداد. نظام سوریه دائما هشدار می‌دهد اگر بخواهد اصلاحات از مسیر خود منحرف شود تاریکی سراسر راه آتی کشور را خواهد گرفت. بشار اسد به طرف ترکی پیغام داده است، آمادگی دارد که جریان‌های اسلام‌گرای معتدل را در حکومت شریک کند ولی ورود اسلام‌گرایان تندرو از نوع اخوان المسلمین را خط قرمز خود می‌داند.

نویسنده این یادداشت سپس می‌نویسد: آیا واقعا اخوان المسلمین اگر به قدرت برسد تمامیت‌خواهی را سرلوحه کار خود قرار خواهد داد و اعتنا به دیگران نخواهد کرد و تمامی اصول دموکراتیک و آزادی‌ها را زیر پا خواهد گذاشت؟ یکی از کارشناسان سوری در امور اخوان المسلمین در این باره می‌گوید: اخوانی‌های سوریه در دهه‌های پنجاه یا شست شاید چنین رویه افراطی را دنبال می‌کردند و حتی دنباله‌روی جریان‌هایی مثل القاعده امروزی بودند ولی هنگامی که یکی از رهبران آنها موسوم به مروان حدید از مصر به دمشق بازگشت تحولی شگرف در اندیشه‌های آنها ایجاد کرد و چنان اخوانی‌ها را زیر سوال برد که هیچ پاسخی برای سوال‌های او نداشتند.

در پایان این یادداشت آمده است: بی‌شک حرکتی که برخی جریان‌های اسلام‌گرای افراطی در ترور مقام‌ها و سربازان سوری انجام می‌دهند نه تنها قابل قبول نیست بلکه کشور را به بی‌راهه می‌کشاند. قطعا وحشی‌گری‌های بسیاری از آنها بود که سبب شد ارتش به شهرهایی مثل حماه لشکرکشی کند. وقتی که آنها از عمد افراد وابسته به خانواده‌های علوی را هدف قرار می‌دهند و فوج فوج آنها را می‌کشند طبیعی است که حکومت نیز واکنش قاطع نشان داده و آنها را متهم به کارهای تروریستی کند. این دقیقا همان کاری است که صدام حسین و طرفدارانش در عراق کردند و وضعیت را به جایی رساندند که عراق به جنگ داخلی نزدیک شود. پس از آن چه اتفاقی افتاد؟ آیا واقعا اخوان المسلمین و طرفداران افراطی‌شان چنین نقشه‌ای برای آینده سوریه کشیده‌اند؟

 

نظر شما :