کلاف سردرگم جدید خاورمیانه
اما قضیه به این سادگی هم نیست. اینجا خاورمیانه است، منبع نفت جهان، ناحیه مهم ژئواستراتژیک و وجود قدس شریف که سه دین ابراهیمی ریشههای هویت خود را در آن میجویند. به همین دلایل توطئههای جهانی برای نفت و سیاست به تعصبات دینی به هم گره خورده و از نو کلاف سردرگم جدیدی را رقم میزنند که خدا میداند چه سرها که بر باد خواهد رفت و چه نیزهها که جنینها را درهم خواهد درید. تلاش بر این است که آزادیهای فردی و اجتماعی تا نهایت خود وجود داشته باشد و بر فقدان آزادیهای سیاسی سرپوش بگذارد. در عین حال گرچه مرکز ثقل زمین لرزه خاورمیانه عربی است اما پس لرزههای آن تا چین و ماچین هم خواهد رفت.
تا آن زمان باید به این اندیشید که هر کشوری پرونده ای جداگانه دارد و اگر سیاستمداری بتواند پرونده کشور خود را حدس بزند از گزندهای کمتری آسیب خواهد دید. در عراق برنامه ماندن ده ساله بود تا زمینههای کلی فراهم شود در حالی که تحولات مصر میبایست شتابان به نتیجه برسد، تا ارتش و نظامیان بر اوضاع مسلط شوند. حوادث لیبی میبایست با خرابیهای زیربنایی همراه باشد در حالی که هیچ تصوری از میزان حمایت یا بیزاری مردم از قذافی وجود نداشت. فقط میدانستند که دیکتاتوریها زود از هم میپاشند. این حکم کلی در هرجا که تشکلهای سیاسی یا اجتماعی وجود نداشته باشد و نظام سیاسی هم به یک نفر وابسته باشد، صادق است.
یکی از بهترین راههای مشروعیت زدایی از رژیمهای سیاسی ایجاد رودررویی با مردم است. به محض آنکه شمار کشته شدگان از مرز صد نفر بگذرد، شمارش معکوس برای مشروعیت زدایی شروع میشود. این همان روشی است که در سوریه به کار گرفته شده و دارد عمل میکند. وقتی نزول مشروعیت به درجه خاصی رسید، دیگر هر عملی علیه آن رژیم مشروعیت خواهد داشت. شگفتا که در این میانه رژیمهای متزلزل در سقوط یکدیگر چنان استوار گام برمیدارند که گویی این قضایا هیچ ربطی به آنها ندارد و وقتی سخن از سقوط رژیمهای دیکتاتوری میشود، خود از همه گویندگان خوش ذوق تر: «خر برفت و خر برفت و خر برفت/ جان من با جان خر یکسر برفت (مولوی)». در این حالت زمان به ضرر رژیم مربوطه و به نفع مداخله گران عمل میکند و برخلاف آنچه پاره ای میاندیشند طولانی شدن روند سقوط موجب هیچ ملالی برای غربیها نخواهد بود.
اما در مورد کشورهایی که از یک جامعه مدنی نیم بند یا خارج نشین برخوردارند سناریو به گونه ای دیگر طراحی میشود. در آنجا روند مشروعیت زدایی با درگیریهای وسیع و کشتارمردم از سوی دولتها و تحریمهای کمرشکن و تقویت سازمانهای معارض و حتی تشکیل یک دولت سایه همراه خواهد بود. حکام خردمند پیش از رسیدن به چنین وضعیتی اصلاحات لازم را شروع میکنند وگرنه وقتی وضعیت به آن حالت رسید باید خود را برای معاینه پزشک و شپش جویی در سرشان آماده کرده و به روح پرفتوح صدام صلوات بفرستند.
نظر شما :