اگر مصر حرکت کند...
مردم مصر در اولین واکنش خشمناک خود به کشته شدن پنج نیروی نظامیمصری توسط هواپیماهای رژیم صهیونیستی در هفته گذشته خواستار اخراج سفیر و قطع رابطه سیاسی با این رژیم شده اند. فشار مردمیدولت انتقالی مصر را مجبور کرد تا خواستار عذرخواهی رسمیصهیونیستها از دولت مصر شود. البته صحبت از فراخوانی سفیر مصر از تل آویو نیز مطرح گردید و سخن از تهدید دولت و قطع روابط با اسرائیل در صورت حمله این رژیم به نوار غزه نیز به میان آمد. بیش از چهل سال بود که چنین سخنانی از مصریها شنیده نشده بود و عملا جبهه مصر آرام ترین جبهه عربی در کنار مرزهای فلسطین اشغالی به شمار میرفت.
در واقع به دلیل خاموشی جبهه مصر بود که نظامیان رژیم صهیونیستی فرصت حمله به لبنان و اشغال پایتخت این کشور در سال 1982 را یافتند و به همین دلیل بود که با خیال آسوده بارها به لبنان حمله کردند و آخرین بار سی و سه روز جنگ را به این کشور و در ادامه آن بیست و دو روز جنگ سنگین دیگری را بر مردم غزه تحمیل کردند. اما امروز قضیه در محور مصر متفاوت است. امروز دیگر یک دیکتاتور فاسد و غارتگر اموال مردم در راس نظام این کشور قرار ندارد. غارتگری که گاز مصر را به ثمن بخس در اختیار صهیونیستها قرار داد و در داخل کشور نیز خود، یا یکی از اعضای خانواده اش در تمام قراردادهای تجاری و اقتصادی کلان سهیم بود.
مشخص است وقتی فساد حاکم نباشد مردم و در کنار آن مقامات مصری جرات میکنند خواهان قطع رابطه با اسرائیل شوند یا به طور جدی از فلسطینیها حمایت کنند.
مصر به تدریج جایگاه خود را در منطقه به دست میآورد و به تدریج نقش واقعی خود را در تحولات آینده خاورمیانه ایفا خواهد کرد و جلوتر از بقیه محوریت خواهد یافت. چرا که امکانات ذاتی و بالقوه این کشور در تحولات منطقه قابل اغماض نیست. ظرفیتهای گروگان گرفته شده توسط نظامهای فاسد گذشته، امروز آزاد شده است. بازیگران اصلی این معرکه، امروز مردم هستند، مردمیکه نه تنها جرات یافته اند از دیوار طبقات نمایندگی اسرائیل در قاهره بالا روند و پرچم این رژیم را پایین آورند بلکه به شدت خواستار قطع رابطه سیاسی و اقتصادی شده اند.
تحولات هفته گذشته آن قدر اهمیت داشت که امریکاییها بلافاصله نماینده خود، جفری فلتمن را روانه منطقه کنند تا با مصریها مذاکره کند و خواستههای آنان را تعدیل نماید. اما شاید نکته مهم تر واکنش رژیم صهیونیستی به حرکت اعتراض آمیز مردم مصر علیه این رژیم بود. ظاهرا سران صهیونیستی برای کاهش خشم مصریها که میتواند الگوی سایر تودههای عرب نیز قرار گیرد، سراسیمه با افزایش تعداد نیروهای نظامیمصر در صحرای سینا موافقت کردند. گرچه معاهده صلح کمپ دیوید تعداد مصریها در صحرای سینا را بسیار محدود کرده است اما ایهود باراک وزیر دفاع رژیم اشغالگر قدس اعلام کرد که اسرائیل با ورود و استقرار هزاران سرباز نظامیمصر، همراه با تجهیزات سنگین زرهی و بالگرد، مشکلی ندارد و آنها میتوانند برای مقابله با به اصطلاح تروریستهای صحرای سینا وارد این منطقه شوند.
این امر به معنای اعاده حاکمیت سرزمینی مصر است که از سال 1979 تا کنون با پیمان کمپ دیوید نقض شده بود. این امتیاز دهی و عقب نشینی آشکار صهیونیستها، باید دلیلی فراتر از برخورد با تروریسم داشته باشد. ظاهرا مقامات ارشد اسرائیل درک کرده اند چنان چه خشم مردم مصر و خواستههای آنان فروکش نکند، عواقب وخیمیدر انتظار روابط دیرینه آنها با مصر خواهد بود. لذا این امتیازدهی آشکار و مهم که کمتر در محافل منطقه ای و بین المللی به اهمیت آن پرداخته شد، حکایت از نگرانی اسرائیل از آینده وضعیت روابط خود با طرف مصری دارد.
موضوع مخالفت با اسرائیل نزد مردم مصر بسیار عمیق است. اگر برای انقلاب این مردم مانعی ایجاد نشود، به تدریج موضوع بازیابی کرامت انسانی و هویت اسلامیو برخورد با تحقیر کهنه ناشی از تعامل رژیم اشغالگر قدس تقویت خواهد شد و میتواند به عنوان یک الگو وارد مرزهای دیگر عربی نیز شود.
نظر شما :