پايان خوش اولین سفر به عراق
نویسنده خبر:
على موسوى خلخالى
محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری ایران، سفرش را به عراق به پایان رسانده است. سفری که در نوع خود بسیار پربار و در صورت بهرهبرداری صحیح، بسیار مفید در آینده روابط خارجی ایران خواهد بود. استقبال گرمی که از محمود احمدینژاد در عراق شد نشان میدهد که سفر وی تا چه اندازه مهم است.
محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری ایران، امروز سفرش را به عراق به پایان میرساند. سفری که در نوع خود بسیار پربار و در صورت بهرهبرداری صحیح، بسیار مفید در آینده روابط خارجی ایران خواهد بود.
استقبال گرمی که از محمود احمدینژاد در عراق شد و ضیافتهای صمیمانهای که برای او ترتیب داده شد، همگی نشان میدهد که سفر وی تا چه اندازه مهم و موفق و در عین حال پر آتیه است.
سید عبدالعزیز حکیم، رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق، در استقبال از احمدینژاد در مقر مجلس اعلا در بغداد گفت:« ما از نقش تاثیرگذار و مثبت ایران در تحولات عراق بسیار سپاسگذاریم و از این که در وضعیت کنونی ایران حمایتهای کامل خود را از دولت و ملت عراق دریغ نمیدارد نهایت سپاس را داریم.»
حسن السنید، نماینده ائتلاف یکپارچه عراق در پارلمان این کشور، نیز در این باره گفت:« سفر آقای احمدینژاد به عراق بهبود اوضاع امنیتی عراق را بوضوح نشان داد. امید میرود این وضعیت تاثیر مثبتی بر رفتار دیگر کشورهای همسایه عراق نیز بگذارد.»
وی در ادامه افزود:« آقای احمدینژاد به اختیار خود خواست که با خودرو از فرودگاه به مقر رئیس جمهوری عراق منتقل شود. در حالی که ما برای حفظ تدابیر امنیتی انتقال ایشان را با هلیکوپتر در نظر داشتیم، اما ایشان رد کرد و خواست که با خودرو به مقر جلال طالبانی منتقل شود.»
وی در ادامه افزود:« وی آزادانه در بغداد تردد میکرد و هیچ خطری را برای امنیت خود احساس نمیکرد. این خود به روشنی نشان میدهد که ما چه پیشرفتهایی در امنیت به دست آوردهایم که میتواند نمونهای برای کشورهای دیگر منطقه باشد.»
البته گفته میشود یکی از دلایلی که آقای احمدینژاد استفاده از هلیکوپتر را رد کرد، اداره آن توسط نیروهای آمریکایی بود.
آقای احمدینژاد پس از دیدار با رئیس جمهوری عراق با شرکت در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت:« آمریکا باید بداند ملت عراق آن را دوست ندارد و علاقهای نیز به حضور نیروهای آن در کشورشان ندارد.»
وی همچنین با رد اتهامهای کاخ سفید علیه ایران در ارتباط با مسلح ساختن گروههای شبه نظامی گفت:« ایراد اتهام تنها بر مشکل آمریکاییها در منطقه میافزاید و آمریکاییها باید حقایق موجود در عراق را بپذیرند.»
در همین حال سفر احمدینژاد ظاهرا دستاوردهای سیاسی مهمی را نیز برای ایران به همراه داشته است. مقامهای عراقی به رئیس جمهوری ایران قول مساعد دادهاند که هر چه سریعتر به مسئله حضور گروهک مجاهدین خلق در خاک کشورشان پایان دهند.
جلال طالبانی در دیدار با رئیس جمهوری ایران تاکید کرد مسئله حضور مجاهدین خلق مشکلات بسیاری را برای عراقیها بوجود آورده و ما تمام تلاش خود را به کار میگیریم تا این موضوع را هر چه سریعتر حل و فصل کنیم و خود را از شر آنها خلاص کنیم.
نوری مالکی، نخست وزیر عراق، نیز پس از دیدار با احمدی نژاد در این باره گفت:« عراق جدید دیگر عراق دیکتاتوری نیست. بلکه کشوری است که بر اساس یک قانون اساسی منطبق با اصول دموکراتیک متحد اداره میشود که به هیچ سازمان تروریستی اجازه نمیدهد از خاکش علیه کشورهای دوست و همسایه عراق فعالیت کند.»
وی در ادامه افزود:« ما تلاش میکنیم به حضور سازمانهای تروریستی همچون القاعده، مجاهدین خلق، حزب کارگران کردستان و هر سازمان یا گروه دیگری که امنیت عراق را به خطر میاندازد و در روابط ما با کشورهای دوست و همسایهمان خلل ایجاد میکند، مقابله کنیم.»
بستن قرادادهای اقتصادی و تجاری که گفته میشود بر اساس برنامههای طراحی شده بزودی حجم مبادلات تجاری ایران و عراق را به بیش از 10 میلیارد دلار خواهد رساند از دیگر دستاوردهای سفر احمدینژاد به عراق بود. همچنین همزمان با حضور رئیس جمهوری ایران در عراق، کلنگ احداث ایستگاه برق نجف اشرف نیز توسط وزیر نیرو ایران به زمین کوبیده شد.
پیامدهای سفر احمدینژاد به عراق
در این نباید شک کرد که سفر رئیس جمهوری ایران یک سفر بسیار موفقیتآمیز بوده است. به ضرس قاطع میتوان گفت این سفر نه تنها صفحه تازهای در روابط ایران و عراق بوجود آورد، بلکه در حقیقت نقطه عطفی نیز در روابط ایران با کشورهای عرب منطقه نیز ایجاد کرد. همچنین میتوان گفت این سفر تاثیر مستقیم بر روابط ایران و آمریکا خواهد گذاشت.
استقبال گرمی که از سفر رئیس جمهور به عراق به عمل آمد، نشان میدهد که این سفر تا چه اندازه برای خود مقامهای عراقی مهم بوده است. اکنون عراقیها در کنار برخورداری از حمایت آمریکا و بریتانیا از حمایت یکی از کشورهای کلیدی و قدرتمند منطقه نیز برخوردار شدهاند.
در حقیقت باید گفت، دولت آقای مالکی و به طور کل نظام عراق نیازمند چنین سفرهایی هستند. زیرا تاکنون به غیر از آمریکا و متحدانش که ظاهرا تاکنون تنها بریتانیا و استرالیا بوده، از حمایت هیچ کشوری برخوردار نیستند و این تزلزل به اندازهای است که سفر مقامهای عالی عراقی به دیگر کشورهای دنیا با چالش مواجه میشود و حتی در برخی مواقع از پذیرش آنها امتناع به عمل میآید. مثلا دولت امارات از سفر نوری مالکی به خاک خود امتناع میکند. یا دولت روسیه نمیپذیرد که در وضعیت کنونی میزبان جلال طالبانی، رئیس جمهوری عراق، باشد.
این وضعیت در کشورهای عرب منطقه و دیگر اعضای اتحادیه عرب به مراتب بدتر است. مثلا از حضور هوشیار زیباری، وزیر امور خارجه عراق، در نخستین جلسه اتحادیه عرب پس از سقوط رژیم بعث امتناع به عمل آمد و از وزارت امور خارجه عراق خواسته شد که ثابت کند، وی عرب است.
هنوز کشورهای عرب نپذیرفتهاند سفارتخانههای خود را در عراق راهاندازی کنند، زیرا هنوز از به رسمیت شناختن نظام جدید عراق سر باز میزنند.
در مقابل، تنها کشور مسلمان منطقه که در عراق سفارت خانه دارد، ایران است. تنها کشوری که مقامهای عالیرتبه خود را به عراق میفرستد و در همین حال میزبان مقامهای عالیرتبه عراقی است، ایران است. گستردهترین روابط تجاری عراق با کشورهای منطقه با ایران انجام میشود و بهترین برخورد با شهروندان عراقی از جانب ایرانیها صورت میگیرد.
گستردگی روابط ایران و عراق به اندازهای است که عبدالعزیز حکیم، رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق، که سالها در زمان سلطه رژیم بعث بر کشورش در ایران بوده، ایران را خانه دوم خود میداند و برای درمان از میان تمام کشورهای دنیا ایران را بر میگزیند. جلال طالبانی، رئیس جمهوری کنونی عراق، ایران را بهترین کشور برای میزبانی از کردها میداند و خود نیز بیش از این، سالها در ایران بوده است.
تمام این عوامل باعث میشود که بگوییم دولت عراق تا چه اندازه به گسترش روابط با ایران اهمیت میدهد.
این موضوع، جنبه قومی و مذهبی نیز دارد. از نگاه شیعیان، ایران تنها کشوری است که بدون هیچ شبههای از آنها حمایت میکند. شیعیان عراق همواره گفتهاند هر چه قدر هم ایران با ما بدرفتاری کند، ما باز هم به آن پناه میآوریم، چون در هر حالت ایران تنها پناهگاه ما است. کشورهای عربی همواره به فکر نابودی ما بودهاند. اما در ایران به هیچ وجه چنین فکری نیست.
کردها نیز بر این اعتقادند که بهترین رفتار با کردها در ایران صورت میگیرد و با آنها همانند دیگر شهروندان ایرانی برخورد میشود.
جلال طالبانی، رئیس جمهوری عراق، بارها در مصاحبههای خود گفته است که کردها در ایران به هیچ وجه در تنگنا نیستند. بزرگراهی در تهران، پایتخت ایران، به نام آنها است. کردها در استان کردستان ایران آزادانه زندگی میکنند و همانند هر شهروند ایرانی از حقوق شهروندی برخوردارند. کردها در مجلس نماینده دارند. امکان حضور در ردههای بالای حکومتی را دارند. (در زمان محمد خاتمی معاون ایشان و سخنگوی دولت کرد بود.) بنا بر این از هیچ مشکلی رنج نمیبرند. در حالی که در تمام کشورهای دیگر منطقه که کردها در آنها به سر میبرند، از حقوق اولیه محرومند.
به همین دلیل میتوان فهمید سفر آقای احمدینژاد به عراق تا چه اندازه از اهمیت قومی و مذهبی برای عراقیها برخوردار است. هم شیعیان و هم کردها اکنون احساس میکنند، نزدیکی به ایران و حمایت تهران از آنها تا چه اندازه بر تقویت جایگاه آنها در عراق و در منطقه تاثیرگذار است. به عبارت دیگر سفر رئیس جمهوری ایران بر قدرت شیعیان افزود و جایگاه آنها را بسیار تقویت کرده است.
سفر احمدینژاد به عراق برای آمریکاییها نیز بسیار مهم است. زیرا بدین ترتیب کشوری دیگر به جمع حامیان نظام جدید عراق پیوسته که گرچه پیش از این ارتباطات گسترده خود را با عراق پس از سقوط صدام گسترش داده بود، اما اکنون این روابط به حد اعلای خود رسیده است.
برای آمریکاییها بسیار مهم است که از نظام جدیدی که خود در عراق مستقر کردهاند، حمایت شود و این نظام روز به روز قدرت بیشتری بگیرد. بویژه این که اکنون هیچ کشوری بویژه کشورهای عربی و دیگر کشورهای همسایه عراق حاضر به حمایت از نظام نوپای عراق نشدهاند و به دلیل دموکراتیک بودن آن و حضور شیعیان و کردها که در کشورشان در اقلیتند و در عراق در هسته اصلی قدرت حضور دارند به عادیسازی روابط با آن بپردازند.
گرچه ایران با آمریکا مشکلات بسیاری دارد، اما نزدیکی روابط ایران با نظام مورد حمایتش میتواند تاثیرات مستقیمی بر موفقیتهای دیپلماتیک آمریکا در آینده، بویژه در عراق بگذارد. پیشبینی میشود، سفر احمدینژاد به عراق، با وجود انتقادهای تندی که دو طرف از یکدیگر داشتهاند، در نزدیکی منافع دو کشور اثرگذار باشد.
اما در این میان، یک گروه، سفر احمدینژاد به عراق را به زیان خود دیده است. سنیان عراق اعتراض خود را با برپایی تظاهراتی در شهرهایی مانند فلوجه، زادگاه صدام، که متاسفانه هنوز در آنجا از محبوبیت گستردهای برخوردار است، نشان دادند. صدام همواره ایران را دشمن شماره یک خود میدانست و این کینه به توهمی در ذهنش بدل شده بود که ایرانیها همواره در صدد نابودی وی هستند و باید آنها را از بین برد. به نظر میرسد، متاسفانه این اندیشه نژادپرستانه همچنان در میان برخی همکیشان و همشهریان صدام رواج دارد.
سنیهای عراق اکنون تصور میکنند که در برابر تحولات جدید عراق بیپناه هستند. زیرا شیعیان به اندازهای قدرت گرفتند که به آنها اجازه نمیدهند فراتر از حقوق و جمعیتشان قدرتنمایی کنند و حمایت کشورهای عربی نیز بواسطه حمایتهای تروریستی جز بدنامی برای آنها چیزی به ارمغان نیاورده است. شیعیان حتی به گونهای رفتار کردند که آمریکاییها نیز نپذیرفتند از سنیان در برابر شیعیان حمایت کنند.
در مقابل سنیان به روشنی میبینند که شیعیان از حمایت کشوری برخوردارند که در مقاومت آنها در برابر تروریسم تاثیر مستقیم داشته و در به دست آوردن پیروزیهایشان نیز بسیار تاثیرگذار بوده است. از این رو احساس غبن میکنند و در برابر هر گونه حمایتی از دولت و ملت شیعه عراق داد اعتراض سر میدهند. اعتراضی که یقینا موجه نیست.
ایران با کشوری همپیمان شده که دوستان و همفکرانش در آن در راس قدرتند. گرچه عراق تا یک دهه پیش دشمنان ایران را در خود جای داده بود، اما اکنون بیشک به خانه امن دوستان ایران تبدیل شده است. مشارکت ایران در بازسازی عراق، حمایتهای بیشائبه از حکومت جدید عراق که اتفاقا نسبت به ایران بسیار دید مثبتی دارد و گسترش روابط اقتصادی با آن، به خوبی نشان میدهد که ایران تا چه اندازه از اهمیت فرصت پیش آمده در خصوص عراق آگاه است.
گرچه این راه مخالفانی همچون کشورهای عربی پایبند به اصول پانعربییستی دارد، اما با اتخاذ تدابیر صحیح و پیشبرد سیاست و دیپلماسی برای رسیدن به اهداف بزرگ میتواند تا اندازه بسیاری این مخاطرات را خنثی کند.
نظر شما :