منحنی سینوسی در سیاست خارجی آذربایجان
با توجه به اینکه دولتهای متعددی در جمهوری آذربایجان پدیدار شدند،بنابراین ایران تجربیات مختلفی از رفتارهای دولتها در این کشور دارد. پس از فروپاشی، دولتهای موقتی که برسرکار آمدند و پس از آن نیز پدیده ایلچی بیگ و سیاست ضدایرانی وی ظهور پیدا کرد که با شعارهای تند مسایلی رابرای برهم زدن آرامش منطقه دنبال میکرد و در نهایت نیز عاقبت چنین سیاستهایی را شاهد بودیم. اقای حیدر علیف در ان زمان در نخجوان بود و از وضعیت موجود در باکو دائم گلایه می کرد و خواستار توجه بیشتر کشور های همسایه به تحولات داخلی آذربایجان بود . ایشان نگران بود که با سیاست های موجود دولت وقت آذربایجان این کشور بسمت فروپاشی جدید وعمیق سوق یابد.
"باید اضافه کرد که در زمان آقای الهام علیاف باتوجه به تجربیات وی که از زمان شوروی مانده بود، روابط دو کشور ایران و آذربایجان به سمت و سوی مناسبی سوق پیدا کرد. از این جهت شاهد بودیم که در آن دوران روابط از شکل شعاری و کلیشهای خود به تدریج خارج شده و وارد عرصه جدید یا روابط همهجانبهای شد. امروز هم به نظر میرسد که برخی از جریانها تلاش در تخریب روابط دو کشور دارند و با دامن زدن به مسایل سکولاریستی در آذربایجان، در حقیقت دولت ان کشور را در برابر ملت قرار میدهند و تلاش می کنند تا دولت آذربایجان رفتار ضد قانون اساسی داشته باشد و این موضوع عاملی برای بهم زدن ثبات ان کشور شود."
از این جهت شاهد هستیم که در دوران آقای الهام علیاف، جریانهای متعددی سعی کردند تا با نفوذ برنامهای و همچنین تلاش برای ورود آذربایجان به سناریوهای جدید، اقداماتی انجام دهند. این حرکت سبب شد که جامعه مسلمان این کشور پیرامون مسایلی همچون حجاب و یا مساجد در این کشور حقوق اولیهای را درخواست کنند. این نارضایتیها سبب ناخشنودی بسیاری از هموطنان ما نیز با توجه به پیوندها و ریشه اسلامی شده است. بنظر می رسد امنیت ملی یعنی "تا توانی دلی بدست آور دل شکستن هنر نمی باشد" و این سر لوحه بزرگی برای تمام جهان است.
از طرف دیگر انتخاب رویکردهای نامتعادل در حوزه سیاست خارجی عملا موجب برخی از نوسانات در رفتارهای سیاسی آذربایجان شد. بسیاری از کشورها انتقاداتی را به آنها نسبت به منافع و موضعی که دنبال میکردند، داشتند. در موضعگیری برخی کشورها همچون ترکیه، کشورهای غربی و یا مسکو را شاهد بودیم.
جمهوری آذربایجان هنر مدیریت در سیاست خارجی و در نظر گرفتن کیفیت تناسب استراتژیک و ژئوپولتیک را نباید نادیده بگیرد گاهی همین امر سبب شده که باسرعت دادن به برخی از مسایل عملا منجربه واکنشهای اشتباه در سیاست خارجی خود شود. به عبارت دیگر ما شاهد هستیم دیپلماسی آذربایجان در خصوص حل مشکلات خودش و داشتن امتداد مثبت با همسایگان خود از تدابیر قویتری محروم شده است.بی دلیل نیست هنگامی که موضوع مذاکرات قره باغ از شدت بیشتری برخوردار می شود بلافاصله سناریوی روانی برای تخریب چهره روایط اصیل دو کشور پدید می اید و باکو باید بداند که این موضوع تنها برای انزوای بیشتر سیاست های ان کشور طراحی می شود.
برهمین اساس در خصوص چگونگی انتخاب یک مانیفست مناسب در حوزه سیاست خارجی آذربایجان، اگرچه در گذشته و در دوران آقای علیاف تلاشهای صورت گرفته و دکترین "امنیت ملی" تهیه شده، اما به نظر میرسد طرح موضوعات کنگره ای و حجیم کردن تبلیغات تنها باعث کوچکتر کردن همین دکترین امنیت ملی جمهوری اذربایجان می گردد. که لزوم بررسی و بازشناسی صحیح سیاست رسانه ای در طرح امنیت ملی کمک میکند که آذربایجان به آینده بهتری فکر کند.
از طرف دیگر با توجه به شرایطی که در منطقه خاورمیانه اسلامی شاهد هستیم و این امر که بسیاری از کشورهای اسلامی در منطقه امروزه در تکاپوی جدیدی برای آینده سازی قرار گرفتهاند، با پدیده مصنوعی ودست ساز انقلاب های رنگین متفاوت است دولت آذربایجان بخوبی مطلع است که در گذشته نزدیک برخی سعی میکردند با تحریکات مصنوعی موضوعاتی را همانند انقلابهای رنگی در حوزه ان کشور و CIS (جامعه کشورهای مشترکالمنافع) دامن زنند.
اما آنچه امروزه درباره جمهوری آذربایجان قابل توجه است، این است که پدیده اعتراضهای اجتماعی در آذربایجان نه از جنس انقلابهای رنگی است و نه از نوع بهار عربی است، بلکه خواستههای فروخفته است که دولت آذربایجان باید نسبت به این موضوع توجه بیشتری کند تا بتواند استانداردهای لازم را داشته باشد. آذربایجان امروزه تلاش میکند تا بتواند راه جدیدی را با اتحادیه اروپا در چارچوب همسایگان جدید داشته باشد. برهمین اساس به نظر میرسد جمهوری آذربایجان برای رسیدن به استاندارد لازم باید در این چارچوب حقوق اجتماعی نیاز جامعه مذهبی خود را نیز رعایت کند. این استاندارد مسالهای صرفا در چارچوب مسایل قومیتی نیست، بلکه جمهوری آذربایجان برای داشتن شرایط آیندهدار باید به برخی از ملاحظات در حوزه امنیت ملی به ثبات و تعادل بیشتری توجه کند.
مقامات اذربایجان می دانند که دستاورد شرایط جدید ناشی از تحمل پذیری و شرایط ثبات بوده است ودر صورتیکه وضعیت موجود تبدیل به منازعه شود کل سیاست های توسعه ای وخصوصا انرژی ان کشور به یکباره تحت تاثیر قرار می گیرد. در این راستا توجه آذربایجان به مسائل اساسی خصوصا چگونگی انعطاف هوشمندانه در حل مسائل منطقه ای از قبیل قره باغ حیاتی است و از هرگونه موضوعات فرعی خودداری نماید.
درباره بحث چگونگی سیاستها در مورد بحران قرهباغ نیز باید توضیح داد که تلاشهایی از جانب گروه مینسک صورت گرفته است. این تلاشها در برخی موارد شاهد مواضع مشروط از جانب باکوست که با ناامیدی به "سیاست سه جانبه "نگاه میکند. همانطور که میدانید روسیه نیز سرعت بیشتری در خصوص حل بحران قرهباغ دارد و تلاش میکند که نگاه طرفین را به ترکیب جدیدی سوق دهد. و اقدامات خود را در چارچوب طرح 1+3 دنبال میکند. از این منظر کاملا مشخص است که جمهوری آذربایجان برای داشتن تعادل و تعریف دقیق از آینده لازم است که بتواند مناسبات خود را از محیط پیرامونش با ثبات بیشتری تعریف کند. اهمیت حل عادلانه قره باغ را فراموش نکند و نباید با توجه به برخی از توصیه ها و «اعلامیهها» روابط خود را مخدوش کند و یا منجر به نگرانیهایی نسبت به دوستان و همسایگان نزدیکش شود.
نظر شما :