قذافی طرابلس را تسلیم نمیکند
ارزیابی شما از شرایط کنونی لیبی چگونه است؟
شرایط فعلی لیبی، همان طور که بسیاری از کارشناسان پیش بینی میکردند، شرایط پیچیده ایست. به این معنا که جنگ یا فرایند انتقال به آن نحوی که در مصر یا تونس به وجود آمد، در لیبی به دلیل ساختار خاص سیاسی، فرهنگی به وجود نیامد. دولت لیبی، دولت رانتیری بود که مقبولیت آن تا حد زیادی ناشی از توزیع درآمد نفت بود و تا حدود زیادی اطاعتها و مقبولیتهای خود را از این طریق کسب کرده بود. مردم این کشور نیز خصوصا مردم پایتخت از این بهرهها و رانتها استفاده میکردند.
با توجه به این مسائل به نظر میرسد فرایندی که در لیبی در حال وقوع است بسیار پیچیده است و وضعیت و فضای لیبی را با دیگر کشورهایی که در آنها انقلاب رخ داده مانند مصر یا تونس متفاوت است.
از طرف دیگر هم به دلیل این که هنوز هویت شورای انتقالی برای دولتهای غربی مشخص نشده است، کارشناسان معتقدند که این فضا برای شناسایی هر چه بیشتر مخالفان ادامه پیدا کرده است. چرا که ناتو میتواند بلافاصله جای آقای قذافی را پیدا کرده و او را از بین ببرند. در این فضای بی ثباتی و فرسایشی شدن جنگ نه ناتو چندان کاری از پیش میبرد و نه انقلابیون.
از طرف دیگر علی رغم این که چهارپنجم خاک کشور در دست انقلابیون است، اما هنوز عملا فضا به مرحله ای که کار نهایی شود یا مانند تونس و مصر رهبر کشور فرار کند یا به نحوی دستگیر یا تسلیم شود نرسیده است. این هم ناشی از فضای رانتیر است که بیشتر در خود پایتخت حاکم است. حتی آخرین خبری که در دست است این است که اکثر مردم پایتخت با قذافی همراه هستند. در حالی که اگر مردم پایتخت علیه دولت حاکم بودند به طور حتم خود دولت نمیتوانست کنترلی بر اوضاع داشته باشد و تمام هم و غم نیروهای امنیتی و دولت معطوف به پایتخت میشد و انقلابیون میتوانستند سریع تر خود را به پایتخت برسانند و با همراهی مردم پایتخت مسئله را به سرانجام برسانند. در حالی که این فضا عملا وجود ندارد و این خود یکی از مشکلات بزرگ بر سر راه انقلابیون است.
نیروهای ناتو ادعا میکنند که نیروهای قذافی دیگر توان حمله ندارند و الان این مخالفان هستند که در حال پیشروی هستند. خبرهای زیادی هم که از پیشرویهای مخالفان منتشر میشود. به نظر شما این فرسایشی شدن جنگ و تحلیل رفتن نیروهای قذافی و در مقابل حمایتهای بین المللی و حمایتهای ناتو از مخالفان ممکن است باعث تحولی در صحنه جنگ شود؟
این مسئله در جبهههای جنگ کاملا مشهود است. طی ماههای گذشته فضای سرکوب و بمبارانها از طرف دولت علیه مخالفین بسیار زیاد بود. طولانی شدن جنگ باعث شده است که نیروهای دولتی فرسوده شوند. از طرف دیگر شاهد هستیم که اکثر کشورهای غربی انقلابیون را به رسمیت شناخته اند. آخرین خبر در این رابطه این بود که سفارت لیبی در لندن تحویل انقلابیون شده است یا کمکهایی از طرف آلمان به آنها تعلق گرفته است.
بنابراین فضا به نحوی است که جهان به لیبی پساقذافی فکر میکند. یعنی تمام علائم از نظام بین الملل گرفته تا نیروهای داخلی نشان میدهد که لیبی باید جایگزینی برای آقای قذافی باشد. بنابراین فضا به نفع انقلابیون در حرکت است و عملا تحولات یکی دو روز اخیر هم این مسئله را نشان میدهد که علی رغم این که پیشرفت انقلابیون کند بوده ولی به سمت طرابلس در حال پیشروی هستند. نیروهای قذافی نیز هم بر اثر طولانی شدن جنگ و هم بر اثر حملات ناتو تضعیف شده اند و توان دفاعی آنها هم کاهش یافته است و این به نفع نیروهای انقلابی است.
در مواضع روسیه هم تغییر چشم گیری به وجود آمده است. این کشور طی روزهای گذشته به تحریمهای بین المللی علیه لیبی پیوسته است. این تغییر را تا چه حد در اوضاع لیبی موثر میدانید؟
بسیاری از کارشناسان در ابتدا معتقد بودند که روسیه و چین در بسیاری از مواضع بین المللی علیه نظام بین الملل و باقی قدرتها از جمله امریکا موضع گیری میکنند تا برای خود صدای جدیدی داشته باشند تا بخشی از بدنه حاکمیت بین المللی را با خود همراه کنند. ولی تحولات اخیر لیبی این مسئله را نشان داد که روسیه بیشتر به دنبال این است که به اصطلاح بخشی از این کیک را تصاحب کند یا دیگر کشورها بخشی از آن را برای روسیه به رسمیت بشناسند. عملا هم از طریق مذاکره یا دیگر اقدامات جریان کلی نظام بین الملل را به سمتی دید که به سوی لیبی بدون قذافی در حال پیش روی است.
روسیه هم به همین ترتیب در مواضع خود تغییراتی ایجاد کرد به طوری که ابتدا از طریق مذاکرات یا همراهی با سازمان ملل یا همراهی با اتحادیه افریقا سعی در حل بحران داشت اما اخیرا موضع گیریهای جدیدی داشته و در چند روز گذشته رسما به تحریمهای بین المللی علیه لیبی پیوسته است. این خود نشان دهنده این است که روسیه هم به منافع خود در لیبی پس از قذافی میاندیشد.
هرچند که در روزهای اخیر این خبر را داشتیم که روسیه طرح صلحی که از طرف دولت لیبی بوده و از طرف پسرعموی قذافی ارائه شده است را مد نظر داده تا به نحوی خود دولت حاکم بتواند در فرایند صلح و ساختار سیاسی پس از قذافی مشارکت داشته باشد. البته نیروهای مخالفین این مسئله را نپذیرفته اند و معتقدند در حالی که چهارپنجم از خاک کشور را در اختیار دارند نباید دست به چنین معامله ای بزنند. حتی روسیه اعلام کرده است که در حال مذاکره با دیگر اعضا است و ممکن است بتواند نظر دیگر اعضا را جلب کند.
طی روزهای گذشته رئیس دفتر آقای قذافی به مالی و موریتانی سفر کرده است. به نظر شما هدف از انجام این سفر چیست؟ آیا بحث پناهندگی مطرح است یا رایزنیهایی درباره باقی ماندن قذافی در دستور کار بوده است؟
در این سفرها بیشتر رایزنیهایی برای روشن شدن سناریوهای بعدی انجام میشود. مثلا درباره این که آینده قذافی چه خواهد شد سناریوهای مختلفی مطرح است. از پناهندگی به کشورهای افریقایی یا کشورهای امریکای لاتین گرفته تا باقی ماندن او در خود لیبی. هرچند که با رای دادگاه بین المللی عملا قذافی امکان خروج از کشور را ندارد. چرا که ممکن است دستگیر شود.
اما از گفتمانهای مختلف کشورهای غربی میتوان دریافت که حتی این رای هم قابل مذاکره است به شرط این که قذافی تسلیم شود و به مقاومت پایان دهد.
به نظر میرسد سفرهای اخیر بیشتر در راستای همراهی این دو کشور همسایه با دولت لیبی انجام شده باشد. هرچند که عملا کارایی نخواهد داشت. همراهی این دو کشور تا کنون به این دلیل بوده است که قذافی در زمانی به این دو کشور فقیر کمکهایی به این کشورها داشته است. اما به نظر نمیرسد این نوع سفرها چندان تاثیری داشته باشد. شاید این سفرها آخرین تحرکات دولت حاکم بر لیبی باشد.
اما به نظر میرسد حتی اگر قذافی تصمیم بگیرد به کشور ثالثی پناهنده شود، چه انقلابیون و چه ناتو بیشتر به دنبال این خواهد بود که او در کشورهای همسایه پناهنده نشود و به جایی دور از لیبی نقل مکان کند. به این دلیل که اگر در کشورهای همسایه پناهنده شود، به دلیل نفوذی که دارد، هرچند که مقداری از رانتها را در اختیار نخواهد داشت، اما ممکن است اختلالاتی در مزرها یا کشورهای همسایه به وجود آورد. به نظر میرسد این آخرین طرح بوده است تا بتواند این کشورها را با قذافی همراه کند اما از شانس پایینی برای موفقیت برخوردار است.
اما هنوز هم این سناریو روی میز است که به نحوی آقای قذافی را راضی کنند یا مذاکرات طوری انجام شود که نیروهای دولتی و خود قذافی تسلیم شوند و فرایند به صروت مسالمت آمیزی پیش رود. هرچند که در حال حاضر با ریخته شدن خون مردم توسط رئیس دولت شاید دیگر سخن گفتن از راه حل مسالمت آمیز چندان جایگاهی ندارد.
اما این بحث هم مطرح است که طرفهای مذاکره با طولانی شدن جنگ میخواهند معارضین را با این واقعیت آشنا کنند که شما هم باید از بخشی از امتیازات خود بگذرید تا جنگ هر چه سریع تر خاتمه یابد.
نظر شما :