انتخابات،عامل محافظه کاری امریکا در سوریه
آمریکا با توجه به درگیری که در منطقه به خصوص در افغانستان و عراق و اخیرا در لیبی دارد از یک سو و با توجه به مشکلات داخلی از سوی دیگر در تلاش است که اگر بتواند از طریق اقدام دسته جمعی در قبال سوریه موضع بگیرد. این که کم کم مبارزات انتخابات کلید میخورد، شرایط داخلی آمریکا را به نحوی شکل میدهد که به دولت این کشور اجازه نمیدهد به تنهایی وارد معادلات سوریه شود. با این وجود شرایط موجود در سوریه و وخامت اوضاع و کشتارهای اخیر در رزوهای گذشته در این کشور به هیچ وجه شرایط مطلوبی نیست و دولت آمریکا نسبت به این شرایط به جد اعتراض کرده است و برای اولین بار در ماههای گذشته بشار اسد را سر منشاء بی ثباتی در سوریه دانسته و خواستار رفتن او از سوریه شده اند. اما این که به تنهایی بتواند با مسائل سوریه را برخورد کند هم به واسطه شرایط داخلی آمریکا و هم به دلیل شرایط محیط بین الملل، امکان پذیر نیست.
مستله دیگری که موجب میشود آمریکا نسبت به تحولات سوریه با تامل بیشتری برخور کند این است که تاکنون یک جایگزین مناسبی برای این که اگر برفرض بشار اسد ساقط شود پیدا نکرده اند. برای آمریکا و به طور کلی غرب این نگرانی وجود دارد که اگر بر فرض دولت اسد ساقط شود، چه شخص و جریانی میتواند جایگزین او شود. در حال حاضر بحث حضور اخوان المسلمین در سوریه شدت گرفته است و آمریکا نگران این است که اگر دولت اسلام گرایی در سوریه بر سر قدرت بیاید یقینا تحولات خاورمیانه به نحو دیگری رقم خواهد خورد. به خصوص روابط سوریه و اسرائیل از اهمیت برخوردار است و نگرانی که آمریکاییها در مورد امنیت اسرائیل دارند موجب میشود در مورد تحولات سوریه با دقت برخورد کنند. آنها به جد نگران هستند که نکند با شکل گیری یک دولت اسلام گرا در سوریه اوضاع اسرائیل از شرایطی کنونی نیز بدتر شود.
چنانچه اشاره شد اوضاع داخلی آمریکا نیز عامل دیگری است که دست سیاستمداران آمریکایی را در مواجهه با مسائل سوریه میبنند. فضای داخلی آمریکا ناخودآگاه وارد فاز انتخابات شده و در حال حاضر کنشگران سیاسی و به خصوص دو حزب قدرتمند در آمریکا هر اقدامیکه میکنند یک سوی دیدشان نگرش به مسائل انتخابات است. هر تصمیمیکه سیاستمداران آمریکایی در ارتباط با مسائل بین المللی از جمله تحولات سوریه میگیرند، با این فرض است که تاثیر منفی در وضعیت حزبشان در انتخابات آینده نداشته باشد.
آنچه به نظر میرسد این است که در شرایط فعلی هر دو حزب از لحاظ برخورد با تحولات سوریه حداقل در گفتار با یکدیگر اختلافی ندارند؛ هر چند، جمهوری خواهان همواره در سیاست خارجی تندروتر بوده اند، به خصوص از زمانی که جنبش تی پارتی هم شکل گرفته است. این جنبش نسبت به تحولات سوریه رایکال تر است. اما صرف ادعا و سخن گفتن کفایت نمیکند چرا که تواناییهای آمریکا دربرخورد با سوریه آنها را محدود میکند. یقینا موضوع انتخابات از مسائلی است که آنها باید بسنجد که شرایط حزب و جناحشان را به هم نریزد. کما این که شاهد هستیم که علی رغم قولهایی که اوباما در موضع افغانستان، عراق و حتی مورد صلح خاورمیانه و فلسیطین اسرائیل داد، عملا این سیاستها چندان پیش نرفته و باعث نارضایتی افکار عمومیداخل آمریکا شده است.
حتی موضوع لیبی نیز نارضایتیهایی در این کشور به دنبال داشته است. مردم آمریکا چندان خواهان این نیستند که با توجه به بحران داخلی و شکنندگی اقتصادی این کشور آمریکا چندان در جنگ دیگری درگیر شود. امریکا به دلیل افزایش بدهیها و کسری بودجه و همچنین بیکاری با نابسامانی اقتصاد مواجه است. از این رو همانطور که در مورد لیبی دست آمریکا برای ورود به جنگ چندان باز نبوده است و با احتیاط در این مورد برخورد کرده است در مورد سوریه نیز چنین است. اوباما باید کاملا شرایط داخلی را بسنجد که مواجهه آمریکا با سوریه به نحوی نباشد که موجب ریزش آرای او شود.
نظر شما :