عزالدوله در فرنگ

۲۷ بهمن ۱۳۸۶ | ۲۲:۳۸ کد : ۱۵۱۱ کتابخانه
نگاهى به کتاب سفرنامه عزالدوله فرزند محمد شاه قاجار به اروپا
عزالدوله در فرنگ
عبدالصمد میرزا سالور عزالدوله و دو سفرنامه او به اروپا در سال های 1290 و 1300
 تنظیم و تصحیح : مسعود سالور
 نشر نامک، 1374
 414 صفحه، جلد زرکوب 
 
کتاب حاضر شامل زندگی نامه میرزا عبدالصمد فرزند محمدشاه قاجار و چند سفرنامه از او در سفرهای خارجی است.
 
میرزا عبدالصمد که بعدها از سوی برادرش ناصرالدین شاه به عزالدوله ملقب شد، چهارمین پسر محمدشاه قاجار از همسری به نام اغل بیکه خانم بود. اغلب بیکه خانم از طایفه ترکمن سالور در سرخس بود که در اصفهان به همسری محمدشاه قاجار در آمد.
 
میرزا عبدالصمد عزالدوله در ششم ربیع الاول سال 1360 ه. ق. در تهران به دنیا آمد. در سال 1271 ه. ق. در حالی که تنها 11 سال داشت، به حکومت ظاهری قزوین منصوب شد و در حقیقت از تهران که مرکز حکومت قاجار بود، تبعید گردید.
 
این فرآیند دور نگه داشتن عزالدوله، چنان که خواهیم دید، همواره در زندگی او ادامه داشت. او هفت سال حاکم ظاهری قزوین بود و در اواخر سال 1274 حاج میرزا عبدالله خان علا الملک پیشکار و وزیر او شد. در سال 1278 به تهران آمد و به لقب عزالدوله ملقب گردید.
 
پس از چند ماه حضور در ارگ شاهی، از دربار خارج شد و در محله عودلاجان اقامت گزید. در تهران نقاشی آموخت؛ همچنان که پیش از این زبان فرانسه را آموخته بود. پس از دو سال اقامت در تهران، اواخر سال 1279 حکومت همدان به او سپرده شد.
 
به موجب فرمان مورخ رجب 1279 منصب سرتیپ سومی و نشان و حمایل مخصوص این درجه به او داده شد. پس از یک سال از حکومت همدان عزل شد، اما در سال 1282 مجددا حاکم همدان شد. او در سال های بعد نیز بارها به حکومت همدان منصوب گردید، اما هر بار پس از مدتی از آن مقام عزل شد.
 
در ربیع الاول سال 1290 در سفر اول ناصر الدین شاه به اروپا جز همراهان او بود. در سال 1299 در حالی که حکومت همدان را در دست داشت، برای رفتن به مسکو و شرکت در مراسم تاج گذاری الکساندر سوم تزار روس به آن کشور اعزام شد.
 
در سال 1302 به مدت دو سال وزیر عدلیه شد. در سال 1308 برای پنجمین بار از حکومت همدان عزل شد و تا قتل ناصرالدین شاه در سال 1313 ه. ق.، کاری به او رجوع نگردید و ایام را به شکار و مطالعه گذراند.
 
در دوران مظفرالدین شاه ابتدا حکومت قزوین به او داده شد، اما پس از مدتی و قبل از یک سال از آن مقام عزل شد. آنگاه به حکومت ولایت خمسه منصوب گشت که پس از دو سال از آن مسئولیت نیز عزل گردید. در دوران محمد علی شاه و در دوره استبداد صغیر، عضو " مجلس شورای کبرای مملکتی " بود.
 
او در اواخر عمر این مجلس در آن حضور نمی یافت و پس از مدتی رسما از آن کناره گرفت که این امر مورد قبول محمدعلی شاه قرار نگرفت.
 
در جریان فتح تهران به دست مجاهدین این شورا عملا از میان رفت. عزالدوله از تاریخ 24 جمادی الاول تا 10 رجب 1327، ظاهرا به جهت اختلاف دیرین با برخی سرکردگان مجاهدین، در سفارت روسیه پناهنده بود و پس از آن تا پایان عمر منزوی و به دور از جریانات سیاسی قرار داشت. عزالدوله در سال 1348 ه. ق. ( 1308 شمسی ) در تهران درگذشت.
 
چنان که دیدیم عزالدوله در دوران حکومت چند شاه قاجار حاضر بوده و همواره مشاغل درجه دومی را در اختیار داشته تا به نحوی از عرصه حکومت مرکزی و تلاش برای کسب پادشاهی دور نگه داشته شود؛ امری که وی همواره از آن گله مند بوده است.
 
اولین سفرنامه این کتاب " سفرنامه شاهزاده عبدالصمد میرزا عزالدوله به اروپا در سفر اول ناصرالدین شاه قاجار ( 1290 هجری قمری) " نام دارد.
 
این سفرنامه توسط یکی از خدمتکاران عزالدوله و با نظارت او به رشته تحریر درآمده و پس از نگارش مورد بازبینی و تصحیح وی قرار گرفته است. از آنجا که این سفرنامه توسط یکی از همراهان تقریبا دور از قدرت ناصرالدین شاه نوشته شده، می تواند در روشن شدن ابعاد این سفر مورد استفاده قرار گیرد و اطلاعات خوبی را درباره ساحت های مختلف این سفر ارائه نماید.
 
توجه راقم این سفرنامه بیش از همه به آداب و تشریفات دیپلماتیک دولت های اروپایی و کیفیت تعامل آنها با ناصرالدین شاه و هیئت همراه است. نگارنده این سفرنامه همواره به اظهار نظر و تعجب پیرامون پیشرفتهای ممالک غربی پرداخته و عمدتا به تجلیل از این پیشرفت ها و نیز اخلاقیات مردم اروپا می پردازد. از این حیث میتواند در روشن شدن ابعاد آشنایی ایرانیان با اروپای قرن نوزدهم مفید واقع شود. چنان که سفرنامه های بعدی این کتاب بیشتر به ابعاد و نتایج سیاسی سفرها اشاره داشته اند.
 
درابتدای سفرنامه اول " معارف ملتزمین رکاب مبارک " ناصرالدین شاه معرفی می شوند. از آن پس شرح منازل سفر از تهران به بندر انزلی شرح داده می شود.
 
در انزلی هیئت همراه شاه سوار کشتی شده و پس از سه شبانه روز از طریق رود ولگا وارد روسیه می شوند. نویسنده در مسکو از بناهایی سخن می گوید که «هیچ چشمی از اهل ایران ندیده بلکه نشنیده » (ص 188) هیئت همراه در این مرحله وارد کرملین می شوند و ظاهرا میان ناصرالدین شاه و تزار روسیه ملاقاتی روی می دهد.
 
سپس به وسیله " کالسکه بخار " عازم سنت پترزبورگ می شوند و از آنجا با قطار به آلمان می روند. در آلمان از برخی شهرها از جمله ویزبادن و فرانکفورت بازدید می کنند و از آنجا به بلژیک می روند. هیئت ایرانی پس از گذر از شهر " اسپا " به بروکسل وارد می شود و مورد استقبال پادشاه " لئوپولد " قرار می گیرد. نویسنده در اینجا شرح جالبی از تشریفات دیپلماتیک دولت بلژیک در استقبال از هیئت ایرانی ارائه می دهد که برای محققان و علاقه مندان این زمینه قطعا قابل استفاده است.
 
هیئت ایرانی پس از بلژیک عازم دیدار از انگلستان می شود. آنها در بدو ورود به انگلستان مورد استقبال رسمی اعیان آن کشور قرار می گیرند و در روز جمعه 20 ژوئن ( 24 ربیع الاول ) با ملکه انگستان دیدار می کنند.
 
نویسنده در ادامه به شرح بازدید هیئت ایرانی از هایدپارک و باغ وحش لندن می پردازد. برنامه بعدی هیئت ایرانی، سفر به بندر پورتموث و دیدار با ولیعهد انگلستان بوده است. در پورتموث و نیز ترنتام، هیئت ایرانی در ضیافت های اعیان و اشراف حاضر می شوند. هیئت ایرانی در 26 ژوئن به لیورپول وارد می شود. نویسنده لیورپول را " شهر بزرگ و تجارت گاه انگلیس .....با ینگی دنیا [آمریکا] وغیره " ( ص 202) توصیف می کند.
 
هیئت ایرانی پس از چند روز به لندن باز می گردند و این بار به بازدید از برج لندن و کلیسای سنت پل می پردازند و پس از دیدار با گلادستون، رئیس الوزرای انگلستان، به پارلمان انگلیس می روند. از دیگر برنامه های هیئت ایرانی بازدید از موزه بزرگی بوده که احتمالا می باید همان " موزه بریتانیا " (British Museum) بوده باشد.
 
هیئت ایرانی نهایتا در دوم جولای برای خداحافظی از ملکه ویکتوریا به «ویندزر» می روند. از جمله نکات جالب بازدید از انگلستان آن است که دو پسر پادشاه روسیه نیز در این سفر همراه هیئت ایرانی بوده اند.
 
هیئت ایرانی با کشتی از طریق پورتموث وارد بندر «بورغ» در فرانسه می شوند و با تشریفات رسمی وارد پاریس می گردند. هیئت ایرانی در پاریس نیز بازدیدهای متعددی داشته است.
 
پس از آن هیئت ایرانی به سمت جنوب فرانسه حرکت می کند و وارد شهر تورین در ایتالیا می گردد. ویکتور امانوئل و پسرش امبرت ولیعهد و اِمِد پادشاه اسپانی [اسپانیا] نیز در این مسیر از سفر به همراه هیئت ایرانی بوده اند.
 
در تورین به بازدید از باغ وحش این شهر می پردازند و پس از دیدار با پادشاه ایتالیا، در شهر میلان مورد استقبال ولیعهد ایتالیا «اومبرت» (Humbert) قرار می گیرند و از برخی ابنیه تاریخی این شهر از جمله یک کلیسا بازدید می کنند.
 
سپس ایتالیا را به مقصد اتریش ترک می کنند و پس از برخی بازدیدها برای بازگشت به ایران به ایتالیا باز می گردند.
 
هیئت ایرانی ایتالیا را با کشتی به مقصد عثمانی ترک می کنند و از مسیر دریای مرمره وارد اسلامبول می شوند. بازدید از اماکن تاریخی این شهر از جمله مسجد ایاصوفیه و شرکت در ضیافت شام پادشاه عثمانی از جمله برنامه های هیئت ایرانی در اسلامبول بوده است.
 
هیئت ایرانی اسلامبول را از طریق دریای شمال و بوسیله کشتی به مقصد باکو ترک می کند و پس از گذر از رود ولگا به باکو و از آنجا نیز با کشتی وارد بندر انزلی می شود و از مسیر امام زاده هاشم، قزوین و کرج در «سلخ رجب المرجب 1290 [هجری قمری] و 23 سپتمبر 1873» وارد تهران می گردد. در تمام این سفر عزالدوله جزء همراهان نزدیک ناصرالدین شاه قاجار بوده است.
 
بخش دوم این کتاب " سفرنامه شاهزاده عبدالصمد میرزا عزالدوله، سفارت فوق العاده برای تاجگذاری الکساندر سوم به انضمام دو سفرنامه از همراهان او، 1300 هجری قمری " نام دارد. در این سفر عزالدوله به درخواست ناصرالدین شاه به عنوان " سفیر فوق العاده " ایران برای شرکت در مراسم تاجگذاری پادشاه روسیه عازم این کشور می شود.
 
انتخاب عزالدوله برای این ماموریت، ظاهرا به علت توانایی های او ( از جمله تسلط به چند زبان خارجی) و نیز اعتمادی بوده که ناصرالدین شاه به برادر خود داشته است. از این سفر، سه سفرنامه برجای مانده که یکی از عزالدوله و دو دیگر از همراهان او است.
 
علت نگارش این سفرنامه ها، ظاهرا تاکید ناصرالدین شاه بر نگارش سفرنامه و تهیه گزارش سفر از سوی ماموران و فرستادگان او بوده است. این سفر در سال 1300 هجری قمری ( 1882 میلادی ) صورت گرفته و در جهت روشن شدن تاریخ روابط ایران و روسیه و نیز برخی مسائل مرزی بسیار مفید است و به خوبی می تواند مورد استفاده علاقه مندان و پژوهشگران این زمینه قرار بگیرد.
 
در این سفرنامه همچنین چندین نامه تاریخی از ناصرالدین شاه به امپراطور روسیه و از میرزا سعید خان وزیر خارجه ایران به موسیو کرس وزیر خارجه روسیه وجود دارد که همین امر بر اهمیت این سفرنامه می افزاید.
 
مسیر حرکت هیئت ایرانی به سرپرستی عزالدوله از تهران به امام زاده هاشم، رشت و انزلی بوده است. در انزلی هیئت ایرانی با کشتی به طرف شمال حرکت کرده و در رود ولگا ادامه مسیر می دهند و پس از توقف در چند شهر حاشیه رود ولگا از طریق شهر ریازان به مسکو می رود. هیئت ایرانی یک روز دیرتر به مراسم تاجگذاری وارد می شوند.
 
علت این امر را میرزا سعید خان، وزیر خارجه ایران، در نامه ای به وزیر خارجه روسیه چنین توضیح داده بوده است:" ....شاهزاده [عزالدوله ] در کلیسا کلاه برنمی دارد و از جانب اعلیحضرت شاهنشاه ایران هم ماذون به کلاه برداشتن نیستند." (ص 288 - 289) در این سفرنامه نیز گزارش مفصلی از تشریفات استقبال و تاجگذاری امپراتور روسیه ذکر گردیده است.
 
عزالدوله در مسکو با تجار ایرانی مقیم آن شهر دیدار می کند و شرح دیدار خود با مسیو کرس «وزیر دول خارجه» روسیه و نیز برخی مناسک فرهنگی در مسکو را ذکر می کند. هیئت ایرانی به سرکردگی عزالدوله در 22 شعبان همان سال به تهران باز می گردند.
 
در ادامه این سفرنامه شش نامه از عزالدوله به ناصرالدین شاه درباره مسائل سفر روسیه، ازجمله مسائل سیاسی و مخارج سفر وجود دارد. پس از آن " سفرنامه میرزا حسن خان منشی " و " سفرنامه طاهرخان افتخار نظام به مسکو " دو تن از همراهان عزالدوله در این سفر آمده که هر دو مختصر و دارای مضامینی مشترک با سفرنامه عزالدوله هستند.

( ۶۳ )

نظر شما :