تهران وجهالمصالحه اسلامآباد -واشنگتن است
درباره سفر آقای آصفعلی زرداری به ایران دو شایعه یا خبر مطرح شد که هر دو نیز از منابع غیررسمی بود. برخی گمانهزنیها بر این محور بود که اصولا آقای زرداری برای واسطهگری به تهران میآید که این واسطهگری میان ایران یا با کشورهای عربی است و یا با کشورهای غربی. اگر این نظریه را محور قرار دهیم اسلامآباد و حزب حاکم و دولت فعلی به عنوان Failed State نه قابلیت آن را دارد و نه جایگاه آن را که بتواند بین ایران با هر کشور دیگر عربی و یا غربی واسطهگری کند.
محور دیگری که مطرح شد این بود که سفر آقای زرداری در چارچوب روابط دوجانبه است که در چارچوب روابط دوجانبه دو ارزیابی مطرح بود.
1. اصولا این سفر برای توسعه روابط تهران و اسلامآباد باتوجه به ظرفیتهایی است که وجود دارد. اما از آنجاییکه توسعه روابط دو کشور همسایه نیاز به زیرساخت چه در حوزه انرژی و چه در حوزه اقتصاد و مسایل سیاسی دارد. سفری که کمتر از یک ماه پیش در حاشیه اجلاس ضدتروریست در ایران انجام شد، در چارچوب همین روابط دوجانبه و توسعه زیرساختها بود.
2. به نظر میرسد این سفر اگر حتی در چارچوب روابط دوجانبه هم باشد، بیشتر از نگاه اسلامآباد نگاه ابزاری داشته است. چراکه همانطور که در خبرها آمده و تایید شده، یک سوم کمکهای واشنتگن به اسلامآباد کم شده و اگر این محور مطرح شود که اسلامآباد نگاه ابزاری به روابط با تهران دارد، بدترین وجه ممکن است. به عبارت دیگر پاکستان با ایران کشوری که قابلیتهای اقتصادی زیادی در حوزه انرژی داشته و به لحاظ امنیتی دسترسی فراوان به آبهای بینالمللی دارد و میتواند در آسیای میانه پلی باشد که در نهایت ایران به عنوان کشوری تاثیرگذار در مسایل منطقهای مطرح است. امیدواریم که نگاه اسلامآباد به تهران با ظرفیتهای ژئوپولتیک که ذکر شد، باشد که در نتیجه ایران با توجه به تمامی ظرفیتهای اقتصادی و سیاسی که دارد به بهبود اوضاع اقتصادی، امنیتی و اجتماعی پاکستان کمک خواهد کرد. کشوری که امروز دچار مشکلات فراوانی است. بنابراین میتوان گفت که این سفر هم میتواند امیدوارکننده و مهم باشد و از طرفی هم میتواند اسلامآباد نگاه ابزاری به تهران داشته باشد.
در نتیجه کارشناسان براین باورند که توسعه روابط میان دو کشور همسایه ایران و پاکستان که دارای همکاری مودت هستند و در روابط سیاسی میان دو همسایه کمسابقه است، میتواند با نگاه استراتژیک باشد و برای پیشبرد اینگونه روابط نیاز به زیرساخت است. به نظر میرسد برای توسعه زیرساختها در توسعه این روابط، تهران تلاشهای خود را انجام داده، امتیازهای فراوانی برای اسلامآباد قایل شده از جمله بحث انرژی هم از نظر قیمت و هم به لحاظ امیتازهایی که در خط لوله گاز از طریق مرز میرجاوه انجام داده است. اما در مقابل به نظر میرسد که اسلامآباد برای توسعه این زیرساختها اقدام خاصی انجام نداده است.
مساله مهم دیگر این است که توجه داشته باشند حتی اگر اسلاماباد با نیت خیر درکمتر از یک ماه دو سفر به ایران داشته به دنبال توسعه روابط استراتژیک باشد، توسعه این روابط نیاز به توسعه زیرساختها دارد. باید در توضیح گفت که امروزه روابط کشورها تنها در رفتو آمدهای شکلی تحریر نمیشود.
سفر کلینتون به دهلینو
نگاه دیگری که درباره سفر آقای زرداری دبیرکل یا جانشین دبیرکل حزب حاکم و رییس جمهور پاکستان نیز وجود دارد این است که به نظر میرسد باتوجه به تمامی این تحولات سفر خانم کلینتون به دهلی نو انجام گرفت و اگر فرض را براین بگیریم که اسلامآباد به دنبال تحریک واشنتگن است و چنین سفری را به تهران انجام داده با توجه به بحث بدهیهای دهلی به تهران به نظر میرسد در طول حداقل یک سال گذشته سیاست دموکراتها در منطقه شبهقاره، مدیریت بحران است. بنابراین این سفر دو روزه به دهلی نیز بیشتر بر این مبنا است که بتواند مجموعه تحولات منطقه که یکی آغاز خروج نیروهای امریکایی از افغانستان و دیگری مجموعه تحرکاتی است که پس از کشته شدن اسامه در پاکستان انجام شده و نوع فعالیتهایی که پاکستان انجام میدهد، با این سفر در راستای مدیرت بحران باشد.
نظر شما :