اگر بشار اسد اشتباه ناپلئون را تکرار نکند
مهدی مطهرنیا، کارشناس مسایل سوریه، درباره آینده مسایل این کشور برای دیپلماسی ایرانی توضیح میدهد.
با توجه به پیشنهاد اصلاحات و گفتگوی بشار اسد، چرا جمعه شاهد بزرگترین تظاهرات در کشور سوریه بودیم؟
آنچه که در سوریه امروز شاهد آن هستیم نمایانگر نوعی بحران مشروعیت گسترده و درحال عمقیابی در جغرافیای سوریه است. آنچه که موجب میشود حکومتی بتواند فرمانروایی مطلوبی را در مدیریت بحران برعهده بگیرد وجودمشروعیت سیستم در درون جامعه ملی است. به نظر میرسد بحران مشروعیت در گستره سوریه عمق پذیرفته که به واسطه آن امروز شاهد هستیم که علیرغم عقبنشینیهای مکرر بشاراسد توانایی حل بحران کاهش مییابد. از سوی دیگر باید به این نکته نیز توجه داشت که در خاورمیانه عربی و در جبهه مقاومت اسلامی سوریه جایگاه ویژهای را به خود اختصاص میدهد. تغییر و تحولات کنونی جهان عرب که تحت عنوان بهار عرب از آن یاد میشود، امروزه زمینهساز فضاسازی مناسب برای بهرهبرداری قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای است که هرکدام بتوانند بهتر و شایستهتر به دیدهبانی موضوع نایل آمده و پایش و پویش روند موضوع را به سمت و سوی منافع خود سوق دهند، آنها همچنین خواهند توانست آینده زمان را مدیریت کرده و زمینهساز بهرهبرداری بیشتر از این تحولات شوند.
باتوجه به تحولات موجود در مصر و دوران انتقالی که درواقع در حال عبور است و کمکهای کشورهای عربی همچون امارات، قطر و عربستان در ابعاد میلیاردی به دولت تازه تاسیس مصر و رویکرد جدید اخوانالمسلین در الگوگیری از حزب حاکم ترکیه به نظر میرسد که عوامل بیرونی در منطقه به رهبری کشورهای فرامنطقهای فرادستی برآن هستند که در سوریه نیز دولت اسلامگرای معتدل و مجزا از جبهه مقاومت اسلامی را ایجاد کرده و مثلث سوریه،مصر و ترکیه به مدیریت و هدایت آنکارا زمیهساز و زمینه پرور ایجاد فضای اسلام معتدل و مقاومت سیاسی به جای مقاومت جهادی باشد.
نشست معترضان سوری در ترکیه را چگونه ارزیابی میکنید و طرح ترکیه برای سوریه چیست؟
ترکیه امروز خود را به عنوان پایتخت سیاسی و دیپلماسی خاورمیانه به نمایش گذاشته است که از یک سو روابط خوبی با کشورهای فرادستی فرامنطقهای دارند و رویکرد سیاست خارجی این کشور که پراگمارآلیستی با پوشش ایدئولوژی است موجب شده از یک سو با اسراییل رابطه داشته باشد، از یک سو با ایران ارتباط برقرار کند و از طرف دیگر با کشورهای عربی منطقه روابط خود را تحکیم بخشد. بنابراین ترکیه از این موقعیت بهرهبرداری میکند تا طرحهای فرامنطقهای را برای منطقه به نفع مرکزیت آنکارا در خاورمیانه رقم بزند. امروز آنکارا الگوی عملیاتی شکلدهی به خاورمیانه بزرگ (2003)، یا خاورمیانه بزرگتر (2005) و خاورمیانه مدرن که سال 2006مطرح شده، است.
بنابراین ترکها در این زمینه بسیار فعال هستند وتلاش میکنند که با استفاده از این فرصتها و حتی تبدیل تهدیدهای موجود به فرصت جایگاه ترکیه را درمجموعه خاورمیانه ارتقا بخشد، به گونهای که در آینده ما شاهد شکلگیری مثلث ترکیه، سوریه و مصر خواهیم بود و از سوی دیگر لجستیک این مثلث را از منظر پشتیبانی بیشتر کشورهای عربی منطقه به رهبری عربستان برعهده بگیرد.
با توجه به روند تحولات در کشور سوریه تا چه اندازه میتوان کنارهگیری بشاراسد را پیشبینی کرد؟
پیشبینی سقوط در زمان معین کارچندان سادهای نیست، اما اگر حکومتی دچار بحران مشروعیت شود، دوراه بیشتر وجود ندارد.
1. باید مشروعیت از دست رفته را بازیابد و اصلاحاتی عمیق در رفتارهای سیاسی خود بوجود آورد که در واقع میتوان گفت در حوزه نتیجه و عمل حداقل خواستههای طرف مقابل عملیاتی شده است.
2. در نهایت با زور سرنیزه بر حکومت مستقر گردد که این امر نیز مقاومت های درونی را برمیانگیزد و اگرچه ممکن است فروپاشی را به عقب اندازد اما عملا دیگر آن قدرت حاکم از مشروعیت ذهنی و نظری برخوردار نیست و زمینههای سقوط بدتری رابرای خود درآینده فراهم خواهد کرد.
به طور مثال اگر در سال 2005 حسنی مبارک در مصر میپذیرفت که از کار کنار رود و جانشین مدنظر خود را در این فرایند جایگزین میکرد، آیا آنچه که در سال 2011 به این شکل رخ داده، امکان عملیاتی پیدا میکرد؟
ناپلئون به نکته زیبایی اشاره کرده و گفته است:« بزرگترین اشتباه فاحش من این بود که ندانستم چه زمانی صندلی قدرت را ترک کنم.»
رهبران خاورمیانه، آنهایی که به هر شکل مادامالعمر بر اریکه قدرت تکیه زدهاند، با مشکل روبرو خواهند شد.
نظر شما :