چرا نباید با ایران رابطه داشته باشیم؟
آیا الفقی بزرگترین تهدید جاری در جامعه عربی را چه میدانید؟
فقر و بیکاری. مهمترین مشکلات جامعه عربی که نقشی به سزا در تحولات اخیر ایفا کردهاند. ضرورت دارد تا قبل از این که اتفاق بدتری بیفتد مسئولین دست به کار شده و به نفع فقرا دست به کار شوند. اصلاحات اقتصادی گستردهای را آغاز کنند، امنیت غذایی را تامین کنند و حداقل در بحث مواد غذایی به خودکفایی برسند. متاسفانه بیشتر مواد غذایی از خارج تامین میشود. میانگین داد و ستد بین کشورها به شدت کاهش یافته و وضعیت اقتصادی در بسیاری از کشورهای عربی به شدت نا به سامان است. بیکاری در میان جوانان موج میزند، مسئلهای که یکی از اسباب انقلابهای اخیر منطقه را رقم زده است. احساس به آینده وجود ندارد. جوانان نسبت به آینده کاملا ناامیدند چرا که هیچ افقی را نمیبینند. اکثر کشورهای عربی زیر خط فقر به سر میبرند. باید یک حرکت جمعی برای از بین بردن فقر در تمامی کشورهای عربی از جمله مصر صورت بگیرد.
آیا در اتحادیه عرب به عنوان یک سازمان عربی برنامهای برای کاهش بحرانهای اقتصادی و اجتماعی جامعه عربی وجود دارد؟
البته من برای اتحادیه عرب برنامهای تدارک دیده بودم و در سفرهایم به سوریه، اردن، عربستان و لبنان درباره آن با مقامات آن کشورها مذاکرات مفصلی داشتهام. حالا امیدوارم در کنار آقای نبیل العربی بتوانم کاری از پیش ببرم. من بر ضرورت ایجاد تحول در اتحادیه عرب به عنوان یک اتحادیه منطقهای که باید رشد داشته باشد، تاکید دارم. علاوه بر آن معتقدم که این سازمان باید مسئولیتهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تازهای را تقبل کند. مثلا اتحادیه عرب از عدم برخورداری از سازمانهای تخصصی به شدت رنج میبرد. برای همین نه رشد و نه آموزش در جهان عربی رشد چندانی ندارد. مثلا من نمیدانم چرا در بخشی از برنامههای فرهنگی ادغام صورت نمیگیرد. اکنون اتحادیه عرب در هر کشوری یک یا دو سازمان دارد که عموما کارایی چندانی هم ندارند. به اعتقاد من باید یک سری از این سازمانها حذف شوند و به جای آنها یک سری سازمانهای کارآمد تاسیس شوند.
آیا واقعا اتحادیه عرب در حال حاضر قادر است که مشکلات جامعه عربی را حل و فصل کند؟
خیر، اگر بنا باشد با همین شکل و سیاق به کار خود ادامه دهد به هیچ وجه توان حل مشکلات جامعه عربی را ندارد. ما باید بپذیریم جامعه عربی تغییر کرده است. انقلابهای عربی سراسر جامعه عربی را دگرگون کردهاند. از تونس و مصر گرفته تا لیبی، عراق، لبنان، سوریه، یمن، اردن، بحرین، کویت، مغرب همگی در حال تغییرند و این مسئله ناخودآگاه ماهیت و کارکرد اتحادیه عرب را نیز متحول میکند. ما باید بپذیریم که نسل تازهای از جوانان در پایتختهای غربی پرورش یافتهاند که خواستار تغییرند. اتحادیه عرب باید این هوشیاری را داشته باشد که به این تغییرات تمکین کرده و آن را بپذیرد. مردم عرب اکنون خواستار تغییر یا اصلاح هستند و یک لحظه هم از این خواسته کوتاه نمیآیند و حاضر به درگیری هم نیستند. اگر چه در برخی جاها مثل لیبی و یمن مجبور به درگیری شدهاند. اتحادیه عرب نیز باید به این تغییر یا اصلاح تن دهد و گر نه از حرکت اجتماعی عقب میافتد و کارایی خود را از دست میدهد.
در بعد سیاست خارجی، شاهدیم که کشورهای عربی خلیج فارس از نزدیکی مصر به ایران گلایه کردند، نظر شما در این زمینه چیست؟
این اشتباه است که عدهای گمان میکنند که چون ما میخواهیم با ایران روابط خود را عادی کنیم پس قصد داریم از دیگر کشورهای عربی فاصله بگیریم. اگر چه من شخصا از مواضع عربستان سعودی حمایت میکنم. عربستان واقعا حامی قضایای عربی است. مصر به طور تاریخی به کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه عربستان بیش از هر جای دیگری نزدیک بوده است. ما واقعا به دنبال حفظ و گسترش روابط با کشورهای عرب منطقه خلیج ]فارس[ هستیم.
نظرتان درباره اظهارات آقای نبیل العربی برای نزدیکی به ایران چیست؟
به نظر من متاسفانه تفسیر اشتباهی از اظهارات او شد. آقای نبیل العربی خود از خبرگی کافی در مجامع بینالمللی برخوردار است و میداند که آن چه بر زبان رانده چه معنا و تفسیری دارد. او نگفت که تلاش میکند که با ایران رابطه برقرار کند. بلکه گفت صفحه تازهای در رابطه با تمامی کشورها از جمله ایران میگشاید. این حرف اشتباهی نیست. من از کسانی که از ایشان سر این مسئله انتقاد میکنند، میپرسم آیا درست است که ما تنها کشور منطقه باشیم که روابط دیپلماتیک کامل با ایران نداشته باشیم؟ ما وقتی میبینیم ایران خود تمایل به برقراری رابطه با ما دارد و در این رابطه نیز گامهای عملی برداشته چرا نباید از این حرکت استقبال کنیم؟
ایراد کشورهای عربی این است که در حالی که ایران در امور داخلی دیگر کشورهای عربی دخالت میکند چرا در چنین فضایی مصر قصد دارد با ایران رابطه برقرار کند؟
من هم موافقم، اگر ثابت شد ایران در امور داخلی کشورهای دیگر دخالت میکند ما هم اعتراض میکنیم. این مسئله را به اطلاع مقامات کشورهای عربی خلیج ]فارس[ نیز رساندهایم. ولی مسئله این است که وقتی همه کشورهای منطقه با ایران رابطه دارند چرا ما نباید داشته باشیم؟ یک رابطه ساده دیپلماتیک در حد سفارتخانه حق ما است. بله ما هم نسبت به بسیاری از سیاستهای ایران در منطقه اعتراض داریم، سر بحرین، امارات و جزایر سه گانه و تلاش برای نفوذ در منطقه ما نیز معترضیم ولی میگوییم که باید سر تمامی مسائل گفتگو و مذاکره کنیم. باید با ایرانیها وارد مذاکره شویم و مشکلاتمان را حل و فصل کنیم.
برخی میگویند برای آینده منطقه این ایران و امریکا هستند که حرف آخر را میزنند، نظر شما چیست؟
چه کسی این حرف را زده. ما کشورهای بزرگ منطقه هستیم و نسبت به آینده منطقه عربی احساس مسئولیت میکنیم. فراموش نکنیم کل این منطقه عربی است و کسانی که درباره آینده منطقه عربی صحبت میکنند اعراب هستند نه ایران. ما باید در تمامی زمینهها با ایرانیها وارد مذاکره شویم حتی سر مسائلی که نسبت به آنها ترس داریم.
آقای نبیل العربی گفتهاند که امنیت ملی مصر و شورای همکاری خلیج فارس با یکدیگر رابطه مستقیم دارند. آیا شما هم موافقید؟
بله کاملا موافقم. ولی در عین حال نباید نسبت به برخی از فکرهایی که توسط آقای عمرو موسی مطرح شد نیز بیاعتنا باشیم. او بر ضرورت برقراری رابطه سازنده کشورهای عربی یا اتحادیه عرب با تمامی کشورهای همسایه تاکید کرد. او گفت که باید با تمامی آنها مذاکرات عمیق و قابل قبولی انجام دهیم. برخی ایدههایی که موافقیم را بپذیریم و سر آنهایی که مخالفیم نیز با طرفهای مقابل به بحث و تبادل نظر بنشینیم. حال چه ایران چه ترکیه چه کشورهای آفریقایی باشند.
بسیاری میگویند، همکاری شما با نظام قبل و مناصب بالایی که در آن دوران داشتید باعث بروز مشکلات بسیاری برای شما شده است. مثلا نتوانستهاید که پست وزارت خارجه را بگیرید؟
بله، متاسفانه در حق من خیلیها اجحاف کردند. من سالها در روزنامهها به عنوان منتقد مطلب مینوشتم با آقای عصام شرف ]نخستوزیر مصر[ نیز دست کم 10 سال است که رابطه نزدیک دارم. رابطه نزدیک ما به زمانی که او وزیر حمل و نقل بود، باز میگردد. او در آن موقع یک بار به من گفت، اگر جایگاهی باشد که نتواند بیش از حدش بالا رود تو دست به کار میشوی و آن جایگاه را به حد اعلا میرسانی. او در حق من لطف داشت و البته هنوز هم دارد ولی کمتر کسی به این مسائل توجه کرد، متاسفانه عبارتها و حرفهای خلاف واقعی را در حق من زدهاند. بسیاری تلاش میکنند به حثیت من ضربه بزنند.
عدهای شما را به دلیل عضوت در حزب ملی حسنی مبارک مورد سرزنش قرار دادهاند و میگویند به همین دلیل برای رسیدن شما به مناصب بالا مشکل ایجاد شده است؟
من در سال 2004 به دلیل این که قبول نکردم به اسرائیل بروم از حزب ملی مصر اخراج شدم. پس تمامی این حرفها فقط برای تخریب وجهه من است.
چه شد برای ریاست اتحادیه عرب انتخاب نشدید؟
حقیقت این است که من رایزنیهای بسیاری در این زمینه انجام دادم. با برادارانمان در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، عربستانیها، سوریها حتی با مقامات مصر از جمله آقای طنطاوی سر این موضوع به توافق رسیدیم ولی در نهایت تصمیم بر آن شد که من منصرف شوم و آقای نبیل العربی انتخاب شود.
نظر شما :