ترس از ایران و زیر پا گذاشتن خطوط قرمز

۰۶ تیر ۱۳۹۰ | ۱۸:۲۶ کد : ۱۴۱۱۳ اخبار اصلی
با بررسی آنچه در ریاض و دیگر پایتخت‌های عربی می‌گذرد به این نتیجه عمیق و قاطع می‌رسیم که سیاست‌ها و استراتژی کشورهای عربی تغییر کرده است.
ترس از ایران و زیر پا گذاشتن خطوط قرمز

دیپلماسی ایرانی: افزایش اعضای شورای همکاری خلیج فارس که تا اردن و مغرب رسیده، همچنان محل بحث و جدل روزنامه‌های عربی است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان استراتژی شورای همکاری در پی تحولات اخیر اولویت‌های سیاسی شورا تغییر کرده و این رویکرد جدید باعث شده است تا اهداف تازه‌ای برای شورا تعریف شود.

روزنامه الاخبار، چاپ لبنان در یادداشتی به قلم عریب الرنتاوی، روزنامه‌نگار اردنی به این موضوع پرداخته و می‌نویسد: با بررسی آنچه در ریاض و دیگر پایتخت‌های عربی می‌گذرد به این نتیجه عمیق و قاطع می‌رسیم که سیاست‌ها و استراتژی کشورهای عربی تغییر کرده است. آنها می‌خواهند برای حفظ امنیت و ثبات خود و حفظ جایگاه و نقش استراتژی‌شان تعریف تازه‌ای در بعد سیاست خارجی به ویژه در بعد منطقه‌ای و عربی ارائه دهند. کشورهای شورای همکاری این روزها بیش از هر زمان دیگری از وضعیت جاری در منطقه احساس خطر می‌کنند. این خطر زمانی برایشان بیشتر ملموس می‌شود که می‌بینند حسنی مبارک در مصر سقوط کرده و این باعث شده تا بیش از پیش احساس انزوا کنند. از سویی وضعیت در پاکستان نیز روز به روز بیشتر متشنج می‌شود اگر چه اسلام‌آباد پیش از این تعهد داده بود که نقشی متوازن در این استراتژی به نفع شورای همکاری بازی کند. از سویی شورای همکاری این روزها احساس می‌کند که توازن استراتژیک منطقه با قدرت گرفتن ایران بیش از پیش به هم ریخته است. در کنار این موضوعات باید انقلا‌ب‌ها و حرکت‌های اعتراضی عربی به ویژه در یمن و بحرین و اوضاع عراق و علاوه بر آن احتمال افزایش نفوذ القاعده و جریان‌های سلفی جهادی را به خصوص در برخی کشورهای منطقه نیز جدی گرفته شود.

در ادامه این یادداشت آمده است: شکی نیست که عربستان سعودی از مواضع اخیر واشنگتن در قبال تحولات منطقه واقعا ناخرسند است. عربستان معتقد است که تحولات منطقه و انقلاب‌های عربی باعث شده تا پرونده هسته‌ای ایران از اولویت مسائل جهانی خارج شود و امریکا آن را به گوشه‌ای بفرستد در حالی که ریاض ادعا دارد بیشترین تهدید را از جانب برنامه‌های هسته‌ای ایران احساس می‌کند. همچنین امریکا تلاش کافی برای متوقف کردن فعالیت‌های هسته‌ای ایران صرف نمی‌کند و تصمیم‌های عملی کافی برای جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه به ویژه در قلب کشورهای حاشیه خلیج فارس اتخاذ نمی‌کند. حتی در لبنان هیچ مانعی برای عدم تسلط حزب الله بر دولت صرف نکرد. به اتهام‌های عربستان علیه ایران سر حوثی‌ها نیز کوچک‌ترین توجهی از خود نشان نداد.

نویسنده سپس به نارضایتی عربستان از سیاست‌های واشنگتن در مصر اشاره می‌کند و می‌نویسد: ریاض از این که ایالات متحده پشت هم‌پیمانانش در مصر و تونس یعنی مبارک و بن علی را به سرعت خالی کرد و حتی در سرنگونی آنها به رغم هشدارهای عربستان سهمی داشت به شدت عصبانی است و می‌گوید این حرکت امریکا این پیام را به ریاض رسانده که امریکا هم‌پیمان مطمئنی نیست و نمی‌توان در طولانی مدت بر روی آن حساب کرد. با توجه به همین اتفاقات بسیاری می‌گویند که روابط عربستان و امریکا تضعیف شده و به گرمی سابق نیست به گونه‌ای که عربستان به فکر اتخاذ استراتژی‌های تازه به جای تکیه بر ستون رابطه با امریکا افتاده است.

در ادامه این یادداشت آمده است: شواهد و خبرهایی که از درون عربستان به بیرون درز کرده نشان می‌دهد که تغییرات گسترده‌ای در عربستان در شرف وقوع است. غیر از توزیع عمومی 40 میلیارد دلار کمک مالی حکومت در میان مردم که خود پادشاه برای راضی کردن مردم دستور به توزیع آن داد، تغییرات وزارتی گسترده‌ای نیز در شرف وقوع است. به گفته برخی منابع دیپلماتیک مستقر در اردن رقابت سختی میان شاهزادگان برای حفظ کرسی‌های ریاست آغاز شده است که شدت این رقابت تا اندازه‌ای است که تهدید امنیتی جدی برای حکومت عربستان به حساب می‌آید. از سویی عربستان به شدت از سوی انقلاب بحرین و تحولات امان احساس خطر می‌کند از این رو در صدد کاهش اختلاف‌های مرزی خود با کشورهای مجاور بر آمده و تلاش دارد در رقابت اقتصادی خود با امارات (بر سر پول واحد شورای همکاری و بانک مرکزی این شورا) تا آن جا که ممکن است از حجم تنش‌ها بکاهد. مسئله سوم، از مغرب و اردن به این دلیل خواسته که به جمع کشورهای شورای همکاری بپیوندد چرا که بدین ترتیب جمعیت مجموعه اقتصادی امنیتی – نظامی شورای همکاری به 80 میلیون نفر خواهد رسید که بدین ترتیب از ایران 70 میلیونی پیش خواهد افتاد. البته در این میان بر کسی پوشیده نیست که پذیرفتن انضمام اردن به این شورا تلاشی برای جبران زیان‌های امنیتی و نظامی ناشی از انقلاب بحرین و حوثی‌های یمن است.

نویسنده سپس به مسئله چهارم این موضوع اشاره می‌کند و می‌نویسد: تغییر رویکرد برای ایجاد یک هم‌پیمانی قدرتمند با چین، هند و پاکستان به جای حفظ هم‌پیمانی با غرب چهارمین هدف توسعه شورای همکاری خلیج فارس است. این پیشنهادی بود که بندر بن سلطان که خبرگی خاصی در مسائل امنیتی دارد، داده و حتی توصیه کرده که 40 تا 50 هزار نیروی امنیتی پاکستانی به عضویت سازمان‌های امنیتی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در آیند. مسئله پنجم، عربستان تلاش دارد با گسترش این شورا به نوعی انقلاب‌های عربی را از کشورهای عربی منطقه دور کند. در عین حال قصد دارد به نوعی جلوی احیای جریان سلفی را بگیرد. از سوی دیگر تلاش دارد تا با تحریک جریان سلفی در سرزمین شام سوریه را وادار کند تا از هم‌پیمانی با ایران و حزب الله دست بر دارد حتی اگر شده نظام حاکم بر آن سرنگون شود. هدف ششم از این کار انتقال جایگاه شورا از یک موقعیت تدافعی به یک موقعیت هجومی در تعامل با ایران است چرا که در حال حاضر بزرگترین و جدی‌ترین حریف خود را ایران می‌داند.

نویسنده در پایان می‌نویسد: عربستان از قدرت گرفتن شیعیان به شدت می‌ترسد و بر این باور است که ایران با حمایت از شیعیان قصد دارد منظومه امنیتی خلیجی – عربی را بشکند. از این رو قصد دارد قوه ایذایی خود را در مرزهای ایران نیز احیا کند. در این میان پرسشی وجود دارد که معلوم نیست رهبران شورای همکاری به ویژه عربستان چگونه می‌خواهند به آن پاسخ دهند، هنگامی که خطوط قرمز زیر پا گذاشته شود طرف مقابل نیز به خود اجازه می‌دهد که خطوط قرمز را زیر پا بگذارد، آیا آنها به فکر عواقب این به هم ریختن برگه‌های بازی نیز هستند؟ 


نظر شما :