زمان ایران و مصر را از هم دور می کند
دیپلماسی ایرانی: در هفتههای نخست بهار عرب در خاورمیانه و شمال آفریقا، سرنگونی حسنی مبارک در مصر خبر خوشی برای جمهوری اسلامی بود که تهران را به آینده تحولات منطقه امیدوارتر میکرد. با شورشهای مردمی، حسنی مبارک از ریاست جمهوری مصر بر کنار و دولتی سر کار آمد که در مقایسه با دوران مبارک مواضع متعادلتری را در قبال جمهوری اسلامی به نمایش گذاشت.
ایران و مصر پس از انقلاب اسلامی ایران و اعلام موضع قاهره در به رسمیت شناختن اسرائیل روابط بسیار سردی را در 3 دهه گذشته سپری کردند. تحول در مصر به همان اندازه که برای عربستان ناخوشایند بود، برای ایران نوید دهنده بسط هژمونی در منطقه بود.
در همان روزهای نخستین برکناری مبارک، ایران ناوگان خود را به کانال سوئز گسیل داشت و زمزمه احیای روابط تهران – قاهره به گوش رسید. مقامات دولت جدید مصر اعلام کردند که در صدد احیای روابط با همه کشورها شامل ایران هستند و به سرعت موضوع بازگشایی سفارتخانهها در دو کشور که در دهههای اخیر به سطح دفاتر حافظ منافع تنزل یافته بود، مطرح شد. اما هر چه تلاش تهران برای ایجاد بستر لازم به منظور احیای روابط افزایش یافت، مقامات مصری احتیاط بیشتری را چاشنی موضعگیری های خود کردند. برخی بر این باورند که قاهره یکی از دشوارترین دورهها در تاریخ دیپلماسی خود را تجربه میکند.
مقامات مصری از سویی با شماری از کشورهای عرب در همسایگی خود مواجه هستند که تحرکات قاهره را به شدت زیر نظر دارند و از سوی دیگر وعده احیای روابط با تهران را در شرایطی دادهاند که اعراب و در راس آنها عربستان سعودی، ایران را تهدیدی برای منافع خود ارزیابی میکند.
ریاض بر این باور است که هدف ایران برای صادر کردن انقلاب اسلامی به کشورهای منطقه و اتحاد شیعیان با توجه به تحولات مصر ضمانت اجرایی بیشتری یافته است. در واقع اعراب ادعا میکنند در صورتی که دولت جدید مصر در صدد احیای روابط با ایران برآید، بستر لازم برای نفوذ هر چه بیشتر ایران را فراهم میکند و این در حالی است که در دوران مبارک با چنین نفوذی مقابله میشد. اما آنچه بیش از همه قاهره را تحت فشار قرار داده است اظهاراتی است که در روزهای نخستین پس از سرنگونی مبارک از زبان مقامات قاهره به گوش رسید. آنها فصل تازهای از روابط با همه کشورها را نوید دادند و اکنون با توجه به این ژست دیپلماتیک باید به گونهای عمل کنند که از شعار اصلی خود فاصله نگیرند.
نگرانی اعراب که گاهی به طور علنی مطرح میشود در کنار هشدارهایی که به طور تلویحی توسط مقامات آمریکایی و اسرائیلی به قاهره داده میشود، موجب شده تا علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران برای نخستین بار به صورت روشن فشار خارجی را مانع از سرگیری روابط تهران- قاهره توصیف کند. روابطی که ماه گذشته به دنبال اخراج یک دیپلمات ایرانی از مصر به اتهام گردآوری اطلاعات به بحرانیترین دوره خود در فصل تازه روابط دوجانبه رسید. هرچند بازگشت این دیپلمات به ایران با سفر هیاتی از نخبگان و روحانیون مصری به تهران برای تعدیل پیامدهای این اقدام مصر همراه بود اما نمیتوان انگیزههای این دستگیری و اخراج را نادیده گرفت.
برخی بر این باورند که قاهره در زمانی که چشم انداز احیای روابط با تهران روشنتر از هر زمان دیگری بود با دستگیری دیپلماتی ایرانی پیامی را برای اعراب همجوار خود ارسال کرد. پیامی که از تاکید قاهره بر اتحاد همیشگی با اعراب حکایت داشت. اظهارات نبیل عربی، وزیر امور خارجه مصر نیز پس از این اقدام رنگ و بوی تازهای به خود گرفت به نحوی که وی از امنیت منطقه به عنوان خط قرمز یاد کرد.
صالحی بر این باور است که تهران و قاهره به دنبال احیای روابط هستند اما فشار خارجی بر مصر این روند را تحت تاثیر قرار داده است. وی این نکته را خاطرنشان کرد که مصر به زمان بیشتری برای مدیریت اوضاع و مقابله با فشارها نیاز دارد. این درحالی است که نمودار روابط تهران – قاهره پس از بهار عربی نشان میدهد که بعد زمان بر روند احیای روابط تاثیر منفی بر جا گذاشته است و مشخص نیست در زمانی طولانیتر چشمانداز احیای روابط ایران و مصر با توجه به نفوذ بیشتر اعراب بر دولت جدید مصر چگونه تعریف شود.
در واقع پس از اظهارات مملو از هیجان مقامات مصری پس از روی کار آمدن دولت جدید، آنها اکنون با واقعیتهای تازهای در سیاست خارجی منطقه روبرو شدهاند که با محاسبات اولیه آنها همخوانی ندارد. وعده احیای روابط با همه کشورها شامل ایران در شرایطی ارائه شد که هنوز ادعای عربستان و متحدانش در خصوص دخالت ایران در امور کشور های منطقه مطرح نشده بود. اما اکنون ریاض، شورای همکاری خلیج فارس و ایالات متحده تهران را به حمایت از بشار اسد در سوریه متهم میکند. اتهامی که تهران آن را رد کرده اما اعراب بر آن پافشاری دارند. به این ترتیب مصر در راه از سرگیری روابط با جمهوری اسلامی با موانع متعددی روبرو است که همه ابعاد رابطه با ایران از همکاری در بخش گردشگری تا اقتصاد و سیاست را متاثر میسازد. با وجود امضاء تفاهمنامه جذب گردشگر بین ایران و مصر هنوز این توافقنامه به اجرا در نیامده است و بازگشایی سفارتخانه مصر در ایران و بالعکس نیز همچنان در حال تعلیق به سر میبرد. در چنین شرایطی به نظر میرسد دست کم تا روشنتر شدن شرایط خاورمیانه، گامی جدی در جهت از سرگیری روابط تهران- قاهره برداشته نشود.
نظر شما :