ایران از رابطه ریاض- واشنگتن دیوار نسازد
سیاست نفتی ایران در اوپک باید بر چه مبنایی باشد؟
اوپک مجموعه یا تشکلی از کشورهای صادرکننده نفت است. در اوپک اقتدار اصلی با کشورهایی است که ظرفیت تولید مازاد دارند و میتوانند در بازار تاثیرگذار باشند. ایران نیز به اندازه سهم خود از صادرات جهانی در این سازمان بینالمللی نفتی قدرت دارد. مهمترین چیزی که ایران باید برای اقتدار خود در اوپک حفظ کند، توانایی و ظرفیت تولید است. اگر به این امر بیتوجی شود و ظرفیت تولید افت کند، مسلما توانایی ما در اوپک پایین خواهد آمد که متاسفانه طی سالهای اخیر ایران افتی در ظرفیت تولید نفت خود داشته است،که باید بسیار مراقب این پایین آمدنها در ظرفیت تولید خود باشیم.
باید اضافه کرد در اوپک و در موقعیتی که امروزه پیش آمده، ایران باید کوشش کند تا با روابط مناسب با کشورها موقعیت خود را تثبیت و تقویت کند. اینکه ایران با همه کشورها روابط دوجانبه خوبی برقرار کند، باید در سیاست ایران جای مهمی داشته باشد.وزارت نفت نیز به موازات آنچه که در وزارت خارجه انجام میشود،باید با کشورهای اصلی نقشآفرین در بازار نفت جهان روابط دوجانبه برقرار کند. به عنوان مثال همانطور که ایران در برخی کشورها وابسته نظامی دارد، شاید خوب باشد که در کشورهایی که همکاری ایران در حوزههای نفتی با آنها اهمیت دارد، همکاریهای خود را افزایش داده و کسانی را که به عنوان وابسته سرمایهگذار به این کشورها فرستاده شوند که در حوزههای نفتی متخصص باشند.به عبارت دیگر ایران باید این ظرفیت را تبدیل به یک ظرفیت عملی کند.
آیااختلاف میان ایران و عربستان و یا با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، بر سیاستهای نفتی ایران تاثیرگذار بوده است؟
آنچه که باید به آن توجه کرد،این است که ما میدانیم سیاستهای عربستان متاثر از سیاستهای ایالات متحده است، اما همچنان زمانی که منافع ایران با اعضای اوپک باهم مشترک بوده به نظر میرسد که ایران هم باید با این کشورها همکاری کند.
به عبارت دیگر نباید از پیش حکم کنیم که به دلیل آنکه عربستان با ایالات متحده امریکا همپیمان است، پس نباید روابط خود را با این کشور گسترش دهیم. ایران نباید با هیچکدام از اعضا رابطه خود را قطع کند، بلکه باید با هرکدام ازآنها روابط قوی، گسترده و مثبت داشته باشیم. چراکه روابط نفتی ما با کشورها بر این اساس باید باشد که در اوپک چه مسایلی به نفع ایران و صادرکنندگان و واردکنندگان نفت است.
این امر سابقه دارد که در سالهای گذشته ایران توانست با همکاری با دیگر اعضای اوپک نقش تعیینکنندهای در بازار نفت داشته باشد،بنابراین امروز هم میتوانیم. به عقیده من حتی روابط نفتی ایران با کشورهای عضو اوپک باید در سطح بسیار بالاتر و قویتری از سطح روابط وازرتخارجهای ایران با آن کشورها باشد. چراکه روابط ایران با این کشورها در سطح وزارتخارجه بر اساس یک سری موازنههای بینالمللی است، اما مادر اوپک به دلیل منافع نفتی میتوانیم روابط بسیار دوستانهتر و یاقویتری داشته باشیم و حتی به باور من میتوان از طریق نفت به ارتقا روابط سیاسی هم کمک کرد.
تحلیل شما درباره ریاست ایران بر اوپک چیست؟
درباره ریاست اوپک که پس از 36 سال برعهده ایران گذاشتهشده، نیز باید گفت آقای علیآبادی هم همانند آقای میرکاظمی است. به عبارت دیگر نماینده جدید ایران نیز همانند نماینده پیشین آشنا به مسایل نفتی نیست. به عقیده من باید اشخاصی در ستاد وزارتخانه باشند که در طول سال فعالیت کنندو با همتایان خود ارتباط برقرار کرده، روابط دو کشور را نزدیک و زمینهای را فراهم کنند که مقامات نفتی دو کشور دایما بایکدیگر مذاکره و رفت و آمد داشته باشند. بدین معنا که معاون وزیر و یا وزیران نفت دو کشور با هم دیدارهای زیادی داشته باشند. به عنوان مثال وزیرنفت ایران باید بخشی از زمان خود را در جهت ارتباط با وزیران همتای خود صرف کند. به عبارت دیگر لازم به نظر نمیرسد که خود شخص وزیر نفت تجربه زیادی در این مسایل داشته و یا سیاستهای نفتی را تنظیم کند، بلکه اشخاصی در ستاد وزارتخانه هستند که باید به وزیر نفت برای برنامهریزیها و تجزیه و تحلیل مسایل بازار، شناخت اطلاعات همیاری و کمک کنند. شایان ذکر است که در وزارت نفت نهادی وجود دارد با عنوان موسسه مطالعات انرژی، که هدف از تاسیس چنین موسسهای این بوده تا به عنوان نقش یک موسسه مطالعاتی به وزیر نفت برای تصمیمگیری در اوپک کمک کند.امروزه ممکن است از مسیر اولیه خودمنحرف شده باشد، اما هدف اصلی تاسیس آن مسایل مربوط به اوپک بوده است.
مسلم است که یک فرد نمیتواند در تمامی امور متخصص باشد، بلکه باید همین موسسه مطالعات انرژی در وزارت نفت تبدیل به دبیرخانه اوپک درایران شود. به عبارت دیگر نماینده ایران دراوپک همان کسی باید باشد که رییس این موسسه است. درحالیکه امروز روند به این شکل اجرا نمیشود، ما کسی را داریم در وزات نفت که مسایل مربوط به اوپک را بررسی میکند، فردی در راس موسسه مطالعات انرژی داریم که حوزه کاری کاملا متفاوتی دارد که حتی شاید مسایل مربوط به اوپک موضوع اصلی وی نبوده و یا حتی به مسالهای در اولویت بسیار پایین تبدیل شده است. درحالیکه وظیفه اصلی این موسسه ارائه خدمات در زمینه مسایل اوپک است.
نظر شما :