فرانسه؛ روگردانی از اعراب رو به سوی اسراییل؟

۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۶ | ۰۴:۱۰ کد : ۱۳۷ اخبار اصلی
فرانسه محور و مبناى موازنه و ثبات ميان دو سو اقيانوس اطلس به مثابه همتايى براى ايالات متحده مطرح کرده و حامى هويت اروپايى بوده که دونالد رامسفلد وزير دفاع سابق امريکا از آن به عنوان «اروپاى کهن» تعبير کرده بود.در شرايط تازه برخى اعتقاد دارند که فرانسه هرگز از همان قدرت دوره ژاک شيراک برخوردار نخواهد بود.
فرانسه؛ روگردانی از اعراب رو به سوی اسراییل؟

رويکردها و گرايش هاى فکرى و سياسى نيکولا سارکوزى به همراه تبار يهودى وی، بسيارى از محافل سياسى عربى به طور عام و فلسطينى به طور خاص ـ صرف نظر از فرانسويان عرب تبارـ را از به قدرت رسيدن وى در فرانسه بيمناک کرده است.

 

رئيس جمهورى جديد فرانسه که از مدت ها پيش حمايت و پشتيبانى خود را از اسرائيل علنى کرده، پيش از اينکه مذهب کاتوليک را اختيار کند، بر اساس آموزه هاى دينى يهود و اين نگرش که موفقيت و پيروزى از آن يهود است، پرورش يافت و به ويژه آنکه مادرش آندره دختر پزشکى يهودى از سالونيکا يونان مصائب جنگ جهانى دوم را از سر گذراند. اين امر با رأى يهوديان فرانسه به آقای سارکوزى و پيام تبريک و ابراز شادمانى اولمرت نخست وزير اسرائيل نتانياهو، رهبر حزب ليکود، به مناسبت پيروزى سارکوزى در انتخابات علنى تر شد.

 

علاوه بر تأکيد رئيس جمهورى جديد فرانسه در يکى از سخنرانى هاى انتخاباتى خود مبنى بر اينکه هيچ چيزى را که امنيت اسرائيل را به خطر اندازد، تحمل نخواهد کرد ـ که البته اين ديدگاه را نمى توان به اين مفهوم دانست که اسرائيل با به قدرت رسيدن سارکوزى، دوست تازه اى براى خود يافته است ـ وى هرگز در اتخاذ همان مواضع و دفاع از ديدگاه ها و گرايش هاى اسرائيلى در مسائل مختلف منطقه اى خاورميانه و نه فقط صحنه فلسطينى/ اسرائيلى اهمال نخواهد کرد.

 

 

 دو صحنه و دو رويکرد متفاوت

اگرچه تجربه ثابت کرده است ديدگاه هايى که در جريان انتخابات از سوى نامزدان مطرح مى شود، لزوماً با پيروزى آنان به مرحله اجرا درنمى آيد - زيرا شرايط و مصالح متغير و پيامدهاى اين مواضع در سطح بين الملل نقش اصلى را در شکل گيرى سياست هاى خارجى ايفا مى کند ـ اما آنچه در اين ميان قابل تأمل مى نمايد اين نکته است که مواضع و ديدگاه هاى سارکوزى درباره خاورميانه، به خصوص پرونده فلسطينى/ اسرائيلى فقط در خلال تبليغات انتخاباتى وى مطرح نشده است، بلکه رئيس جمهورى جديد فرانسه در طول حضورش در مناصب وزارتى و مديريتى نيز همواره بر آنها تأکيد کرده است.

 

 البته اين موضوع به آن اندازه که جزئى از مبانى اعتقادى و رويکردهاى سياسى وى بوده که در خلال تبليغات انتخاباتى اش نيز ادامه يافته، نيازى انتخاباتى نبوده است. از سوى ديگر اين امر به آن اندازه که به نوعى «گرايش» و ديدگاه وى را نشان مى دهد ـ و چندان با آنچه رهبران متکبر اسرائيل به ويژه راستگراها و راستگراهاى افراطى در پيش گرفته اند، متفاوت نيست ـ فقط براى جلب آراى رأى دهندگان يهود و حاميان اسرائيلى تلقى نمى شود.

 

گواه اين امر انتشار تمبرى در اسرائيل با تصوير سارکوزى، چندى پيش از انتخاب وى به عنوان رئيس جمهورى فرانسه است که نشان دهنده تمايل شديد رژيم اسرائيل در برقرارى ارتباط با وى است. اين تمايل نه فقط به اعتبار حمايت سارکوزى از مواضع آنان بلکه از آن روست که رهبران اسرائيل وى را به حکومتى عبرى منسوب مى دانند. بر اين موضوع نزديکان و دوستان سارکوزى که اغلب اسرائيلى اند و نه فقط يهود، نيز صحه گذاشته اند.

 

از جمله اين افراد مى توان به پى ير لولوش (نماينده مجلس ملى فرانسه، رئيس جمعيت دوستى با اسرائيل، عضو انجمن امور خارجى و مسوول مجموعه مطالعات تسليحاتى در مجلس ملى فرانسه) اشاره کرد که نقش مهمى را در تعامل ميان وزارت دفاع فرانسه و اسرائيل ايفا کرد. بارناو کلارسيفلد نيز رابطه بسيار نزديکى با سارکوزى دارد. وى علاوه بر تابعيت فرانسوى، تابعيت اسرائيلى نيز دارد و يک سال تمام هم در ارتش مرزبانان اسرائيل خدمت کرده و از برجسته ترين رهبران «سازمان دفاع از يهوديت» به شمار مى رود.

اين سازمان به رغم ممنوعيت فعاليتش در ايالات متحده، هم اکنون تنها نيروى دريايى آزاد در آب هاى فرانسه است. چراکه سارکوزى در زمان تصدى وزارت کشور فرانسه نقش مهمى را در ايجاد زمينه فعاليت اين سازمان تروريستى ايفا کرد.

 

بنابراين سياست فرانسه که در طول 30 سال گذشته خود را محور و مبناى موازنه و ثبات ميان دو سو و کرانه اقيانوس اطلس به مثابه همتايى براى ايالات متحده مطرح کرده و حامى هويت اروپايى ـ که دونالد رامسفلد وزير دفاع سابق امريکا از آن به عنوان «اروپاى کهن» تعبير کرده ـ بوده است، هرگز از همان قدرت و توان دوره رياست جمهورى ژاک شيراک برخوردار نخواهد بود.

 

در اين ميان وقوع دو رخداد مى تواند ميزان و ابعاد اختلاف قابل انتظار ميان دو سياست، دو روش و بلکه دو گرايش و رويکرد را آشکار کند. رخداد اول به تاريخ 22 اکتبر 1996 بر مى گردد؛ زمانى که ژاک شيراک رئيس جمهور فرانسه با اعتراض شديد به فرمانده پليس اسرائيل در بيت المقدس اشغالى و اقدامات و ترفندهاى آنان براى عدم بازديد وى از مناطق فلسطينى، به انگليسى خطاب به اين فرمانده مى گويد؛«هدفت چيست؟... مى خواهى که به هواپيمايم برگردم؟... مى خواهى به فرانسه برگردم؟» اما رخداد دوم به سال 2003 مربوط مى شود؛ زمانى که سارکوزى، در مقام وزير کشور فرانسه از اسرائيل ديدن کرده و با افتخار اين مساله را متذکر مى شود که فرانسه شاهد بيشترين محاکمه هاى روشنفکران و سياسيون به اتهام دشمنى با سامى هاست.

 

 اعراب و منافع فرانسه

به اعتقاد برخى، مصالح و منافع استراتژيک کشور دموکراتيک و بزرگى چون فرانسه و جايگاه آن در جهان را نهادها و موسسات تعيين مى کنند. افزون بر آن، همواره ضوابط، قواعد و عوامل عينى مربوط به تاريخ اين کشور در تعيين و جهت گيرى سياست هاى رهبران جهان تاثيرگذار بوده است. به رغم اعتبار و ارزش اين ديدگاه نمى توان منکر اين حقيقت شد که سياست خارجى فرانسه به طور قطع از رويکرد «کاخ اليزه» متاثر خواهد بود، به ويژه اينکه بازتاب مواضع ساکن جديد آن که داراى شخصيت و بلندپروازى هاى خاص خود است، در خيابان هاى پاريس و حتى تمام پايتخت هاى منطقه بر سر زبان ها است.

بر خلاف سياست خارجى فرانسه که به طور مشخص از سوى رئيس جمهورى تعيين مى شود و حتى وزير خارجه تحت هر شرايطى تابع سياست هاى اوست، سياست داخلى فرانسه تابع رويکرها و اقدامات وزيران و نظارت مجلس ملى است و سياست هاى رئيس جمهورى بيشتر اوقات لزوماً تحت نظارت مجلس ملى نيست، از اين رو سارکوزى مجال بيشترى براى تعيين سياست هاى جديد در قبال اسرائيل، بدون مخالفت جدى از سوى مجلس ملى يا حکومت مى يابد.

 

 از سوى ديگر حتى اگر مجلس ملى فرانسه نيز با سياست هاى سارکوزى مخالفت کند، اين احتمال وجود دارد که با برگزارى انتخابات نمايندگان مجلس فرانسه در ژوئن سال جارى، سارکوزى و حزبش حائز اکثريت لازم شده و علاوه بر همسويى مجلس با وى، اين مساله نيز تضمين شود که نخست وزير فرانسه نيز از حزب سارکوزى باشد.

 

بنابراين مى توان گفت در دوره ژاک شيراک سياستى حاکم بوده است که از آن مى توان به عنوان «سياست عربى محور» فرانسه براى تفسير مواضع رياست جمهورى فرانسه در برابر مسائل عربى و به طور مشخص فلسطين و عراق نام برد. البته اين سياست در سال هاى اخير شاهد نوعى عقب نشينى و تغيير بوده که خود معلول نزديک شدن رسمى اعراب به واشنگتن بوده و موجب شده است تا اين سياست عربى محور فرانسه کمرنگ شود.

 

اما در حال حاضر «سياست اسرائيلى محور» فرانسه شاهد متغيرهايى است که جهان عرب را تحت الشعاع خود قرار داده است. اگر در اين شرايط منافع و مصالح کلان فرانسه در تعيين سياست ها و رويکردها عاملى تأثيرگذار و جدى باشد، اين کشور منافع خود را در جهان عرب به اين سادگى ها قربانى نخواهد کرد.

در عين حال اين مساله، به خود اعراب و چگونگى تدبير آنان در تعامل و رويارويى با متغيرهاى احتمالى و پيش بينى پيامدها و تاثيرات اين متغيرها بر منافع و مسائل آنان بستگى خواهد داشت. به عبارت ديگر اگر اين منافع و مصالح در جهان عرب از نگاه فرانسويان تامين نشود، اين فرصت را به آقای سارکوزى خواهد داد تا سياست اسرائيلى محور فرانسه را جدى تر دنبال کند.

 


نظر شما :