لابی قدرتمند ایرانیها در کویت
دیپلماسی ایرانی: هنگامی که هفته گذشته شیخ صباح الاحمد آل صباح، امیر کویت قدم به فرودگاه هیثرو در لندن گذاشت، نمیدانست همین که پایش را از خاک کویت بیرون بگذارد بحران تازه و دردناکی در کشورش شکل میگیرد. امیر از هواپیما در حالی پیاده شد و به سمت کاخش در اطراف لندن حرکت کرد که نمایندگان پارلمان کشورش بر سر رابطه با ایران به هم فحش دادند و همدیگر را به باد کتک گرفتند و نخستوزیر را هم بر سر استقبال از وزیر امور خارجه ایران مورد بازخواست قرار دادند.
امیر کویت برای استراحت و گذراندن دورههای درمانی به دور از غوغای سیاسی جاری در کشورش به بریتانیا آمده است ولی او خوب میداند که عالم سیاست رعایت حال مریض را نمیکند. امیر کویت اکنون دریافته که اگر قرار است در پی درمان خود باشد باید فکری به حال درمان سیاسی کشورش نیز بکند و از دکترهای حقوق و حکیمان سیاسی بخواهد ضمن بررسی دقیق کالبد سیاسی کشور دارویی برای بیماری آن تجویز کنند.
آنچه در کویت رخ داد بیسابقه بود. تا کنون سابقه نداشته که نمایندگان پارلمان کویت با دست و عقال و چفیه روی سر و صورت هم بکوبند و به هم دشنام دهند تا افکارشان به یکدیگر بفهمانند. از این بدیعتر پس از این اتفاق هزاران کویتی به خیابانها آمدند و با سر دادن شعارهایی علیه نخستوزیر خواستار برکناری وی شدند. اتفاقی که باعث شد کارشناسان مسائل سیاسی بگویند که کویت درگیری نوعی طایفهگری از نوع شیعه و سنی، عرب و فارس، حکومت و ملت و حکومت و حاکمیت شده است.
عوامل داخلی و خارجی
کویت نیز همانند بسیاری از کشورهای دنیا اختلافهای داخلی بسیاری در خود دارد. البته به اعتقاد قاطبه جامعهشناسان و آگاهان علوم سیاسی وجود اختلاف در هر نظامی نشان از پویایی و شادابی آن اجتماع است و در حقیقت از صفات دموکراسی در هر کشوری محسوب میشود که به شهروندان آن کشور امید به حکومت و آینده را تلقین میکند. کویت هم مستثنی نیست. اما مسئلهای که این کشور را مثل هر کشوری دیگر در دنیا با دیگر کشورهای متفاوت میکند، فرهنگ سیاسی کویت است. کویت کشوری است با عادات قبیلهای که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان از کشورهای عرب همسایهاش در شورای همکاری خلیج فارساز لحاظ سیاسی پیشرفتهتر و تکاملیافتهتر است.
بنا به تحقیقاتی که پژوهشگران مستقل کویتی انجام دادهاند وجود برخی سنتهای سیاسی کویت مثل وفاداری به نظام، وجود سازمانهای غیر رسمی و غیر دولتی ولی هدفدار برای هماهنگی میان جریانها و حرکتهای سیاسی بیشترین خدمت را به نظام کویت کردهاند. همچنین انتخاب مستقیم نمایندگان توسط مردم و وجود سازمانهای غیر حکومتی برای نظارت بر فعالیتهای سیاسی اجتماعی جامعه باعث شده تا کویت به الگویی برای دیگر کشورهای حاشیه خلیح فارس تبدیل شود.
حالا اتفاقاتی که در کویت رخ داد، این شائبه را ایجاد کرده که فصلی نوین در آینده سیاسی این کشور در شرف وقوع است. به اعتقاد برخی از ناظران سیاسی کویت، سکوت خانواده پادشاهی در برابر آنچه در روزهای اخیر گذشته، عدم دخالت ولیعهد و محافظهکاری نخستوزیر همگی نشان میدهد که اختلافاتی در درون هیئت حاکمه آن هم در حد رهبری کشور به وجود آمده که ممکن است باعث ایجاد تغییراتی در آینده نزدیک در کشور شود. به ویژه این که امیر کویت نیز بیمار است و این مسئله سرعت احتمال هر گونه تغییری را بیشتر میکند. آنچه در این میان قابل توجه است، احاطه بیشتر افراد خاندان سلطنتی توسط کویتیهای ایرانیتبار است که رابطه حسنه با ایران را در خاندان سلطنتی به شدت تلقین میکنند.
اعلام دستگیری یک شبکه مظنون به جاسوسی برای ایران، آن چنان بازتابی در رسانههای کویتی و منطقهای داشت که دولتمردان کویت ترسیدند که این مسئله باعث شود اتفاقی پیشبینی نشده در کشور رخ دهد و ناگهان همه چیز تغییر کند. به ویژه این که مشاوران ایرانیتبار خانواده سلطنتی بسیار عصبانی شده بودند و فشارهای مضاعفی را به سازمان امنیت و هیئت دولت کویت وارد میآوردند تا فورا سرپوشی بر این ماجرا بگذارند.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان لابی ایرانیها در کویت به اندازهای قدرتمند شده که حتی توانسته از لابی عربستانیها پیش بیفتد و امور جاری در این کشور را بیش از پیش در اختیار بگیرد. به اعتقاد آنها نخستوزیر بیش از همه تحت تاثیر این لابی قرار دارد و با مشاورههای همین لابی است که کاهش تنش در روابط کویت و ایران را در دستور کار قرار داده است.
از سویی در پی وخامت بیماری امیر کویت، جنگ مخفی شاهزادهها برای تصاحب کرسی سلطنت در کویت نیز آغاز شده است. گفته میشود ایران و عربستان بیشترین تاثیر را بر این رقابتها میگذارند.
از سال 1915 درگیری خاندان سلطنتی بر سر تصاحب کرسی سلطنت وجود داشته است. رقابت پس از مرگ مبارک آل صباح بینانگذار کویت، آغاز شد. سالم، جابر و حمد سه فرزندان او برای رسیدن به تاج و تخت سلطنت رقابت تنگاتنگی را آغاز کردند. در این میان حمد خود را از گردونه رقابت کنار کشید و رقابت محدود به سالم و جابر شد که تا کنون نیز همچنان ادامه دارد.
تاریخ تاثیرگذاری ایران در کویت به انقلاب جمهوری اسلامی در سال 1979 باز میگردد. زمانی که جریانهای اسلامی در کویت متولد شدند و ایران نیز به حمایت از آنها برخواست. این جریانها توانستند در جامعه کویت جایگاه در خور توجهی به دست آورند و سپس با شرکت در انتخابات و پیروزی در آنها وارد پارلمان شوند. عمده این تشکلها را شیعیان و اخوان المسلمین تشکیل میدادند. در برابر آنها سلفیها هستند که مورد حمایت عربستانند و در وهلههای مختلف تاریخی، بسته به کم و کیف تنش میان ایران و عربستان و کویت و عربستان از در مخالفت با جریانهای متمایل به ایران بر میآیند.
از سویی تمایل هیئت حاکمه به جریانهای اسلامگرای معتدل در برابر افراطیونی مثل سلفیها ناخودآگاه باعث شده تا رابطه اخوان المسلمین و شیعیان با دربار بهتر از دیگر جریانها باشد. به این عامل باید لابی ایرانیها در دربار که عمده مشاوران نزدیک به آنها را تشکیل میدهند نیز افزود.
از سویی ادعاهای قدیمی که کویت نسبت به اراضی خود در عربستان دارد و معتقد است که در قراردادهای قدیم بریتانیا با دولت عثمانی بخشهایی از سرزمین کویت با بیعدالتی به عربستان داده شده نیز باعث شده تا اختلافهای تاریخی میان دو طرف وجود داشته باشد. البته این اختلافها هیچ گاه علنی نبوده و بیشتر در خفا و در دربار میان درباریها جریان داشته است. کما این که از زمان استقلال کویت تا کنون یک بار هم کویتیها سر این موضوع ادعایی مطرح نکردهاند.
منبع: میدل ایست آن لاین
نظر شما :