روابط ایران ومصر؛ یک گام به جلو

۱۱ خرداد ۱۳۹۰ | ۲۲:۴۳ کد : ۱۳۳۴۸ اخبار اصلی
منیر الدین زارع موسی، رایزن سیاسی سابق نمایندگی ایران در مصر و کارشناس مسائل خاورمیانه در نوشتاری برای دیپلماسی ایرانی با اشاره به ورود یک هیئت پنجاه نفره اخیر از نخبگان و فرهیختگان مصری معتقد است مصالح ملی و منطقه ای و اسلامی ‌مصر و ایران ایجاب می‌کند که هرچه زودتر، روابط فیما بین را از سرگیرند.
روابط ایران ومصر؛ یک گام به جلو
دیپلماسی ایرانی: مصری‌ها یک مقوله جالب و قابل توجهی دارند که می‌گوید: (المصری سنیّ العقل، شیعیّ الهوی) یعنی مصریان از نظر عقل واندیشه، سنی مذهبند امّا به لحاظ عشق وعلاقه وعاطفه، شیعی مذهبند و این مقوله نمایانگر اوج محبّت مردم مصر به اهل بیت است و به این گفتار بسی افتخار می‌کنند. این عبارت زیبا، یکی ازمحورهای مهم اکثر مذاکرات فیما بین مقامات رسمی‌ وغیر رسمی‌ ایرانی و مصری در سطوح گوناگون در چند دهۀ اخیر بوده است و طرفین این مقوله را به عنوان یک عامل و پیوند مشترک میان دو ملت بزرگ می‌دانستند.

عبارت زیبای دیگری بر سقف ضریح مطهّر مقام رأس الحسین (ع) در قاهره به زبان عربی نقش بسته است (هذا المقام، کعبة مصر) یعنی این مقام کعبه مصر است و آنجا زیارتگاه عاشقان اهل بیت است. برخی از علمای گرانقدر ما که روزگاری از مصر و آثار گرانبهای اسلامی ‌آن بویژه آثار دوران حاکمیت فاطمی‌ها، بازدید کرده بودند در وصف حال این مردم می‌گفتند: مصریان، شیعیان شادند و ما شیعیان گریان، چون مردم قدیم مصر به سرور و شادمانی و گشاده رویی شهرت داشتند. به خاطر اینکه مراسم عزاداری نداشتند و هنوز هم ندارند.

البته عموماً مردم شمال آفریقا کم و بیش از این خصلت‌ها برخوردارند، یعنی هم دوست دار اهل بیت هستند وهم ایران و ایرانیان را دوست دارند و برای آنها احترام خاصی قائلند. ولی متأسفانه مردم مصر در دو دهۀ گذشته با رنج و بدبختی و فلاکت و انواع بیماری‌های صعب العلاج و بیکاری و فقر و تهی دستی و آلودگی و.. دست به گریبان بودند و از حاکمان مستبد خود اهانت و مسخ شدند، هم اکنون بیش از دو میلیون نفر تنها در قاهره در قبرستان‌ها با مردگان زندگی می‌کنند، بیش از 40 % مردم زیر خط فقر زندگی می‌کنند، تنها 6 % مردم در رفاه نسبی بسر می‌برند و بقیه، وضع کمتر از حد متوسط دارند.

این وضعیت برای یک ملت هشتاد و پنج میلیون نفری واقعاً دردناک است و قابل تحمّل نبوده و نیست و به همین دلیل رویداد 25 ژانویه 011، یک نقطه عطف و یک تحول عظیم و تاریخی برای ملت مصر، به شمار می‌رود چون مردم با تمام وجود خود قیام کردند و انقلاب بزرگی را به پیروزی رساندند و حسنی مبارک را پس از 30 سال فرمانروائی و خودکامگی و فساد و دروغ و فریب مردم، مجبور به کناره گیری نمودند.

مردم در راه انقلاب وآزادی 840 شهید و 6 هزار زخمی ‌نثار کردند و همچنان حاضرند بهای بیشتری بپردازند. اما انقلاب هنوز در نیمه راه قرار دارد و انقلابیون که غالباً از جوانان هستند در حال حاضر با چالش‌های بسیار بزرگ وخطرناکی روبروهستند. ضد انقلاب بشدّت فعّال شده تا مردم به روزهای سیاه مبارک حسرت بخورند.

گرانی ونابسامانی وضعیت اقتصادی بیداد می‌کند. دستگاه‌های امنیتی ونیروهای مسلح هنوز دست نخورده باقی ماندند و دست پنهان برخی ازآنها در بسیاری از درگیری‌ها و فتنه انگیزی‌ها بخصوص میان مسلمانان ومسیحیان قبطی که این اواخر به اوج خود رسیده، کاملاً آشکار است. سلفی‌ها و وهابی‌ها به شدت فعّال شدند تا جامعه مصر را که در طول تاریخ به لحاظ دینی و مذهبی به اعتدال و وسطیّت و تسامح معروف بودند، به تندروی وتعّصب وافراط گرائی سوق دهند.

سعودی‌ها و اماراتی‌ها پول‌های هنگفتی دارند خرج می‌کنند تا این جریانات را به نفع خود هدایت کنند. توریسم که یکی از درآمد‌های قابل توجه در گذشته بوده بخاطر همین اوضاع ناامن، به حد اقل رسیده است. سرمایه‌های ملی و سرمایه‌های خارجی توسط وابستگان به رژیم گذشته فراری داده شدند. اکثر کارخانجات و مراکز تولیدی به دلیل اعتصاب‌ها وتحصن‌های به جا و بی‌جا از کار وفعالیت افتاده اند.

هنوز بسیاری از مقامات و استانداران سابق و اربابان رسانه‌های گروهی بر مصدر کارند و چوب لای چرخ می‌گذارند وانقلاب را تخطئه می‌کنند. میلیاردها دلار به اقتصاد مملکت آسیب وارد شده. خشم بسیاری از کشورهای غربی و عربی بویژه کشورهای حوزه خلیج فارس از تغییر اوضاع درمصر به اوج و حد اعلا رسیده و حداقل از بهم خوردن توازن قوا در منطقه به نفع ایران و به ضرر اسرائیل به شدت ناراحتند.

از احتمال از سرگیری روابط میان مصر وایران در راستای اظهارات مثبت و امیدوارکننده طرفین واستقبال بسیار گرم ایرانی‌ها در سطح رسمی‌ وغیر رسمی‌ از تحولات انقلابی ومردمی‌مصر، به شدت خشمگین وعصبانی اند و تهدید کردند با اقدامات گوناگون از جمله اخراج کارگران مصری مقیم کشورهای خود ویا متوقف نمودن کمکهای مالی وخاتمه دادن به پروژه‌های سرمایه گذاری خود در مصر انتقام بگیرند.

شکست سفر اخیر عصام شرف نخست وزیر فعلی دولت انتقالی مصر به سه کشور عربستان و کویت و قطر و نیز برخورد إهانت آمیز اماراتیها در به تعویق انداختن دیدار به بهانه‌های واهی در همین راستا بوده ونمونه بارزی از فشار همین کشورها به دولت وارتش مصربوده و هست. انواع فشارها برای عدم محاکمه حسنی مبارک وخانواده اش همچنان ادامه دارد.

از سوی دیگر آمریکا وغرب واسرائیل انواع فشارها را بر دولت مصر اعمال می‌کنند آنها از احتمال شکست روند صلح با اسرائیل و سرنوشت کامپ دیوید به شدت نگرانند و ازهم اکنون شرط و شروطی برای نامزدهای ریاست آینده جمهوری!! از جمله پایبندی به روند صلح وعدم کمک به غزّه گذاشته اند. ولی علیرغم این اوضاع ونابسامانی‌ها، مردم و جوانان انقلابی همچنان برای حفظ دست آوردهای انقلاب شبانه روز فعالیت می‌کنند و روزهای جمعه هر هفته در میدان تحریر حضور میلیونی دارند تا در برابر کج روی‌ها و توطئه‌ها و ترفند‌های ضد انقلاب بایستند و فریاد بزنند و به مردم در جهت حضور مداوم و همه جانبه در صحنه داخلی وخارجی هشدار دهند وندای (هل من ناصر، ینصرنی ) را سر می‌دهند. واقعاً این تحولات چقدر به روزهای اول انقلاب اسلامی ‌ایران شباهت دارد که پس از گذشت بیش از سی واندی سال هنوز با انواع چالش‌ها وتهدیدها و توطئه‌های داخلی وخارجی مواجه است .

به هر حال اکنون با این تغییرو تحولات، یک فرصت طلائی برای ایران ومصر بوجود آمده که هر دو با جدیّت باید به آینده روابط بیندیشند واز این فرصت طلائی حد اکثر استفاده را بکنند واگر دیر شود ممکن است، همچون گذشته حسرت فرصت سوزی‌ها وپشیمانی‌ها را به بار آورد. مصالح ملی ومنطقه ای واسلامی ‌مصر وایران ایجاب می‌کند که هرچه زودتر، روابط فیما بین را از سرگیرند.

ایران در طول دو دهۀ گذشته برای از سر گیری روابط، به حق پیشقدم بوده چون از طرح‌های بیگانگان آگاه بوده اما همواره با موانع وتوجیه‌ها و بهانه‌های مسؤولان مصری و در رأس آنها حسنی مبارک و عمر سلیمان رئیس دستگاه امنیتی روبرو می‌شد، فشار آمریکا واسرائیل وغرب وگروه اعتدال عربی را هم نباید نادیده گرفت. توهّم مبارک و امنیتی‌ها در مورد خطر حضور ایران در صحنه داخلی مصر و تأثیر آن بر گسترش موج اسلامگرائی وگاهی مترسک شیعه گری بیجا بود.

ممکن است نگرانی وناخرسندی مصر از میزان نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه وتأثیرگذاری آن برقضایای مهم عربی همچون فلسطین ولبنان وعراق قابل درک باشد اما برای ادامه قطع روابط توجیه پذیر نیست و الآن همین نفوذ می‌تواند در راستای منافع مصردوران انقلابی باشد. مردم مصر در این شرایط حساس و سرنوشت ساز، نیاز مبرمی‌به کمک‌های معنوی ومادی ایران وتجربه‌های ارزنده آن، را دارند. ایران هیچگاه پیش شرطی برای همکاری‌های خود با کشورهای عربی واسلامی ‌قائل نبوده و نیست و نگاهش به آینده وسرنوشت منطقه است.

دولت مصر نباید در مورد روابط با ایران، اشتباهات گذشته را تکرار کند و به بهانه‌های واهی دوران مبارک، متوسّل شود. زیرا ایران می‌خواهد که مصر، نقش واقعی و جایگاه شایسته خود را بازیابد و با همکاری یکدیگر وکشورهای مهمی‌چون ترکیه یک مثلث بازدارنده و جبهه متحد در برابر چالش‌های منطقه تشکیل دهند و آینده وسرنوشت منطقه را به نفع مردم این منطقه رقم بزنند.

با اظهارات مثبت اخیر دست اندر کاران سیاست خارجی دو کشور ایران ومصر، امیدهای مردم منطقه زنده شده وگام مهمی‌به جلو برداشته شده ومصر وایران باید گامهای دیگری که شایسته انقلاب‌های مردمی‌شان، می‌باشد، سریع تر و قاطعانه تر بردارند تا دل دو ملت بزرگ و مردم داغدیده و آزاد اندیش منطقه را شاد کنند و دل بدخواهان و دشمنان را مأیوس نمایند.

دیدار اخیر وزرای خارجه دوکشور نیز امیدوارکننده بود اگرچه باز مصری‌ها، از سرگیری روابط را به آینده موکول کردند وتصمیم آنرا به پارلمان جدید واگذار نمودند و معلوم است که برخی از اعضای شورای عالی نیروهای مسلح مصر و دستگاه امنیتی هنوز از سیاست دوران گذشته پیروی می‌کنند و به بهانه‌های واهی، از تصمیم جدی در این زمینه طفره می‌روند و ظاهراً این کار همچون کارهای اساسی دیگر نیاز به فشار وحرکت انقلابی جوانان میدان تحریر قاهره را دارد تا مصر بعنوان قلب جهان عرب و ایران به عنوان قلب جهان اسلام در یک جبهه واحد و متّحدی قرار گیرند.

ما ورود یک هیئت پنجاه نفره اخیر از نخبگان و فرهیختگان مصری به جمهوری اسلامی ‌ایران را گرامی‌می‌داریم و این بازدید انقلابی وپیام آور برادری و دوستی ومودّت را به فال نیک می‌گیریم وهمچنان در انتظار گام‌های بلندتری هستیم.

 

نظر شما :