وقتی عربستانی‌ها از دست خودشان به ستوه می‌آیند

۱۰ خرداد ۱۳۹۰ | ۲۳:۰۴ کد : ۱۳۳۱۶ اخبار اصلی
در بحبوحه انقلاب‌های عربی که خاندان آل سعود به آب و آتش می‌زند و به شرق و غرب جهان عرب نیروی سرکوب‌گر می‌فرستد تا مبادا طوفان انقلاب‌های عربی وارد فضای عربستان شود، رفتارهای عجیب و غریب مفتیان و سخت‌گیری‌های غیر معقول مقامات عربستانی علیه شهروندانشان که دیگر از حد و مرز گذشته، خود عربستانی‌ها را هم به ستوه آورده است.
وقتی عربستانی‌ها از دست خودشان به ستوه می‌آیند
دیپلماسی ایرانی: شاید کمی باورش سخت باشد ولی عربستانی‌ها خودشان از دست کارهایشان به ستوه آمده‌اند. در بحبوحه انقلاب‌های عربی که خاندان آل سعود به آب و آتش می‌زند و به شرق و غرب جهان عرب نیروی سرکوب‌گر می‌فرستد تا مبادا طوفان انقلاب‌های عربی وارد فضای عربستان شود، رفتارهای عجیب و غریب مفتیان و سخت‌گیری‌های غیر معقول مقامات عربستانی علیه شهروندانشان که دیگر از حد و مرز گذشته، خود عربستانی‌ها را هم به ستوه آورده است.

روزنامه الشرق الاوسط، چاپ لندن که بر کسی پوشیده نیست نماینده رسانه‌ای عربستان در جهان عرب محسوب می‌شود در سرمقاله روز دوشنبه 30 می خود به قلم عبدالرحمن راشد به آنچه در عربستان می‌گذرد به شدت انتقاد کرده و نوشته است: بر خلاف تمامی جوامع عربی که قرن‌ها با دنیا تعامل دارند، عربستان سعودی کشور قفل شده و کاملا بسته‌ای است که هیچ فکر جدیدی به آن وارد نشده و هیچ نوآوری تازه‌ای را نیز به خود راه نداده است. در بیشتر موارد هنگامی که پدیده تازه‌ای قصد ورود به داخل عربستان دارد، حکومت وارد عمل می‌شود و قبل از این که مشکلی برایش به وجود بیاید، پدیده جدید را به استخدام خود در می‌آورد. مهمترین و سخت‌ترین تجربه‌ای که عربستانی‌ها از سر گذرانده‌اند، اجازه درس خواندن به دختران بوده که پس از فشارها و اعتراض‌های واقعا شدید داخلی و خارجی بالاخره اجازه داده شد تا دختران هم به مدرسه بروند. امروزه جزء افتخارات حکومت این است که به دختران اجازه تحصیل داده و از جوامع انتظار دارد که مورد تمجید و تحسینش قرار دهند.

راشد در ادامه یادداشت انتقادی‌اش که تلاش کرده بوی طنز نیز داشته باشد، می‌نویسد: این ماه حکومت عربستان در اقدامی تازه که خیال می‌کرد شاهکاری در عرصه حکومت‌داری‌اش است، اجازه داد در ریاض که بزرگترین دانشگاه‌ دختران منطقه را در خود جای داده، رشته تخصصی پزشکی راه‌اندازی شود و امکانات و تجهیزات پیشرفته در اختیار دانشجویان دختر قرار بگیرد.

وی سپس می‌نویسد: البته این تبلیغات حکومتی هم چندان دوام نیاورد. در همین ماه یک اتفاق عجیب و غریب در عربستان رخ داد که همه تبلیغات دولت عربستان را به باد داد. پلیس عربستان به یک شهروند زن اجازه نداد که ماشینش را خود براند به این بهانه که عرف اجتماعی اجازه نمی‌دهد زن در عربستان رانندگی کند. جالب آن که در پی جنجال گسترده‌ای که این حادثه به وجود آورد، برخی از مردها نیز به مخالفت با رانندگی زنان برخواستند و گفتند که به دلایل مختلف بهتر است زن‌ها رانندگی نکنند. این در حالی است که زنان به دستور پادشاه چند سالی است اجازه رانندگی دارند. در کشوری که سه میلیون راننده فقط به دلیل ممانعت‌های دست و پا گیر حکومتی مرتکب تخلفات سنگین رانندگی می‌شوند، هنوز عده‌ای از رهبران کشور معتقدند که نباید به زنان اجازه رانندگی داد. یکی از دغدغه‌های جامعه عربستان همواره این بوده که به زنان اجازه رانندگی داده شود. جالب است در حالی که دنیای خارج، حتی در همین جامعه عربی خودمان، به این سمت می‌رود که بیش از پیش حقوق زنان رعایت شود در عربستان رانندگی زنان همچنان مسئله‌ای جنجالی است و برخی آقایان گمان می‌کنند که این موضوع جنبه تجملاتی برای زن دارد و باید آن را به شدت کنترل کرد.

عبدالرحمن راشد در ادامه یادداشتش می‌نویسد: در حالی که جامعه عربی این روزها سرگرم تعامل با تندبادهای تغییر و انقلاب‌ها است، جامعه عربستان هنوز گرفتار حقوق اولیه و ابتدایی زنان است. زن‌ها حق رانندگی دارند یا ندارند؟ نگرانی عربستانی‌ها از این است که وقتی شهروندان عربستانی به کشورهای همسایه می‌روند مبادا بخواهند بسیاری از آزادی‌های آنها را در خاک عربستان پیاده کنند. بسیاری از عربستانی‌ها صدام حسین را به این دلیل نفرین می‌کنند که با حمله به کویت باعث شد تا بسیاری از شهروندان کویتی به عربستان بیایند و هنجار ثابت در خیابان‌های ریاض را بشکنند. آنها به رغم گذشت بیش از 20 سال هنوز حسرت دوران گذشته را می‌خورند غافل از این که جمعیت عربستان از 14 میلیون نفر به 27 میلیون نفر رسیده، تعداد دانشگاه‌های ویژه زنان از 8 دانشگاه به 22 دانشگاه افزایش یافته، بیش از 10 میلیون خط موبایل در اختیار زنان است و بیش از چهار میلیون زن از اینترنت استفاده می‌کنند. آنها هنوز نمی‌خواهند بپذیرند که نه منطقی است و نه شدنی که بخواهند جلوی آموزش زنان را بگیرند، اجازه ندهند زنان در رشته‌های مختلف متخصص شوند و همچنان رهبری و مدیریت آنها را سلب کنند. نقش زنان در ارکان مختلف جامعه ناخودآگاه افزایش یافته است. جای تعجب است که چرا مدافعان منع رانندگی زنان از خود نمی‌پرسند که چگونه می‌شود یک زن جراح قلب بیمارستانی در عربستان شود ولی اجازه رانندگی به او نداد؟

وی در نهایت می‌نویسد: قصه اجحاف در عربستان قصه‌ای طولانی است. کسانی که فهرست بلندبالایی از ممنوعیت‌های اجتماعی تهیه می‌کنند و واقعیات اجتماعی را نادیده می‌گیرند از عواقب رفتارشان خبر ندارند. در حالی که منطقه عربی غرق در تحولات متعددد سیاسی و اجتماعی است، برخی از رهبران عربستان همچنان نسبت به نیازهای ابتدایی و پیش پا افتاده جامعه‌شان به اعتنایی می‌کنند. این درست است که فضای به شدت محافظه‌کار عربستان اجازه بسیاری از هنجارشکنی‌ها را نمی‌دهد ولی این وظیفه حکومت است که مصالح مردمش را درک کند و اجازه ندهد مشکلات پیش پا افتاده اجتماعی به مشکلات بزرگ و دردسرساز تبدیل شوند. 

 

نظر شما :