بازگشایی رفح محصول دیپلماسی و دموکراسی

۰۹ خرداد ۱۳۹۰ | ۰۱:۰۴ کد : ۱۳۲۲۰ اخبار اصلی
مصر دیروز گذرگاه مرزی خود را با غزه دوباره گشود و برای اولین بار پس چهار سال مردم توانستند از این طریق آزادانه عبور و مرور کنند. می توان بازگشایی مرز رفح را جلوه ای از تغییر حکومت سابق مصر به سمت دموکراسی و گرفتار شدن اسرائیل در چنبره تغییرات خاورمیانه ای دانست.
بازگشایی رفح محصول دیپلماسی و دموکراسی
دیپلماسی ایرانی: تا پیش از این تصمیمات عمده را درباره رفح، غزه و فلسطینی های محصور، حکومت ها و دولت هایی می گرفتند که بی توجه به خواست عمومی و آرای مردمشان رفتار می کردند؛ حکومت هایی هماهنگ با حاکمان اقتدارگرای منطقه و مصالح غرب که ترجیح می دادند با ایجاد حصر کامل و بستن همه منافذ، فارغ بالانه و بی تشویش حرکت کنند. چشم حاکمانی چون حسنی مبارک آنقدر تنگ شده بود که آتش زیر خاکستر جامعه خود را نمی دیدند و وقتی یکباره شعله ها برکشید و بساط دیکتاتوری را برچید، خواست و اراده عمومی از نهان درآمد و بر صدر نشست.

در شرایط کنونی منطقه که دموکراسی رفته رفته جان می گیرد و حکومت های اقتدارگرا جای خود را به نظام های برآمده از اراده عمومی می دهند، بی توجهی به افکار عمومی درحال رخت بربستن است. اگر تا پیش از این ناهمسویی با غرب و مصالح اسرائیل، تابوی حکومت مصر به شمار می آمد، از این پس روی گرداندن از خواست مردم است که بر مصلحت نیست. همه چیز تا این اندازه تغییر کرده است. حماس با فتح توافقی تاریخی کرده اند. با وجودی که نباید قضاوتی عجولانه داشت ولی می توان به آینده امیدوار بود و به این دو گروه امید بست که هر کدام نماینده بخشی از اراده فلسطینیان هستند و باید بپذیرند که جز در سایه توافق و میانه روی و کنار گذاشتن خودمحوری و مطلق اندیشی به صلح نخواهند رسید.

فتح و حماس رفع مشکلات خارجی و تحقق صلح با غیر خود را مستلزم صلح با یکدیگر دانستند و برای نمایش اراده خود، قدم در مصر گذاشتند و در حضور دیپلمات ها و میانجی گران تاثیرگذاری چون احمد داود اوغلو، امضا پای برگه ای انداختند که سرنوشت رفح را نیز رقم زد. گویی حماس که از سوی غرب تروریست و ایدئولوژیک خوانده می شود قصد دارد دیپلماسی مداراجویانه و خرد سیاسی خود را به رخ دشمنانش بکشد. چه وقتی محمود عباس پشت تریبون رفت و حرف هایی بر زبان ‌آورد که بوی توافق نزدیک و محتمل با اسرائیل را می داد، خالد مشعل صبورانه پا روی پا انداخته بود و تحمل می کرد. حماس و فتح اگر آستانه تحمل و درجه تساهل و مدارایشان را نسبت به یکدیگر بالا ببرند و دیپلماسی پیشه کنند، درجه تب مقام های اسرائیل بالا و بالاتر می رود و چه بسا کنترل از کف بدهد و جهانی را علیه خود بشوراند.

اگر نگوییم بازگشایی رفح محصول گردن نهادن فتح و حماس به توافقی نسبی و ابتدایی بود و اگر نگوییم توافقی طولانی مدت در میان است، می توانیم اذعان کنیم که میزبانی مصر جدید از نشست گروه های مخالف فلسطینی آنقدر خوش یمن بوده و فضای سیاسی مصر جدید آنقدر مستعد کمک به روند صلح بوده که فتح و حماس فرصت سوزی نکرده و دست کم صیغه موقتی خوانده اند.

حالا قاهره می گوید گذرگاه مرزی رفح از این پس همه روزه از هشت صبح برای هشت ساعت باز خواهد بود. رفح تنها راه مرزی است که از طریق اسرائیل نمی گذرد. این گذرگاه مرزی در سال 2007 میلادی پس از آن بسته شد که گروه حماس کنترل غزه را در دست گرفت. اسرائیل همواره ابراز نگرانی می کرد که حماس سلاح و مردان مسلح را از این طریق به غزه انتقال بدهد.

حسنی مبارک رئیس جمهور بخت برگشته مصر که متحد نزدیک اسرائیل و از بازوهای اصلی اجرای تصمیمات ضد فلسطینی در منطقه به حساب می آمد، دستور داده بود این دروازه مرزی تنها در پاره ای اوقات برای انتقال مواد خوراکی و دارو باز شود.

حالا با سقوط مبارک گذرگاه رفح برای شش روز در هفته و روزی هشت ساعت باز شده و این اقدام بیش از همه با استقبال حماس و نارضایتی رژیم صهیونیستی روبرو شده است. درحال حاضر و بر اساس تصمیم مقام های مصر زنان و افراد زیر 18 و افراد بالای 40 سال و فرزندان همراه والدین خود نیازی به دریافت ویزا برای گذر از رفح ندارند.

مسئول گذرگاه‌های غزه در دولت منتخب فلسطین اعلام کرده است که آغاز این اقدام کاملا با وعده مصر منطبق بود و حدود 500 نفر از رفح عبور کردند. پیش از این نبیل العربی در اواخر ماه آوریل اعلام کرده بود که گذرگاه رفح به صورت دائم باز خواهد شد. وی اعلام کرده بود که این اقدام به کاهش شدت محاصره بر مردم غزه کمک خواهد کرد.

اگرچه این گذرگاه کماکان برای تجارت مسدود باقی خواهد ماند ولی آنچه اهمیت دارد این است که رفح به مثابه مهم ترین راه ارتباطی غزه با دنیای خارج، به نمادی از حصر و انحصارگری اسرائیل و سیاستمداران محافظه کار و تمامیت خواهی چون مبارک تبدیل شده بود و شکستن این حصر و بازگشایی مرز، نشانه تغییر آب و هوای منطقه و تاثیر مستقیم تغییرات دموکراتیک منطقه بر مردم آن است. آنچه از این پس اهمیت دارد این است که تصمیمات و سیاست های داخلی و خارجی در این منطقه بی تناسب با گرایش ها و خواست های مردم نخواهد بود و این بزرگ ترین مشکل برای دیکتاتورهای برجا مانده و رژیم هایی است که هنوز بر مدار تمامیت خواهی می گردند و سخت بتوانند خود را با جریان جدید وفق دهند.


نظر شما :