سوریه؛ ایران را به کدام سو میبرد؟
· نقش ایران در ناآرامیهای سوریه؟
در ماه آوریل بود که ایالات متحده ادعایی را مطرح کرد در خصوص کمک تهران به دمشق در سرکوب معترضان. سوریه از آن زمان تا کنون دو دور از تحریمها را متحمل شده است. در دور نخست این سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که تحریم را تجربه کرد و دلیل ان هم ادعای غربیها بود که بدون اندک مدرکی ادعا داشتند ایران در سرکوب معترضان دست داشته است. قاسم سلیمانی و محسن شیرزادی از افراد رده بالای سپاه قدس دو نفری بودند که تحریم را تجربه کردند. غربیها ادعا میکنند که سپاه قدس شاخه ای نظامی از سپاه ایران است که در فعالیتهای برون مرزی دست دارد. غربیها در ادامه جوسازیهای خود ادعا میکنند که نه تنها اعضای سپاه قدس بلکه دیگر نیروهای امنیتی و سرویسهای اطلاعاتی ایران هم در این ماجرا دخالت دارند.
با این همه تجربه نشان میدهد که احتمال دخالت ایران در ناآرامیهای سوریه حداقل به شکل مستقیم بسیار بعید است. شاید بشار اسد در هنگام مواجهه با مشکلات از ایران به عنوان متحدی قدیمی استفاده کند و یا از ایران مشاوره بگیرد اما دمشق در سالهای حکومت حافظ اسد و پس از آن بشار جوان آنقدر بر حجم تواناییهای نظامی خود افزوده است که بتواند برای مهار با مشکلات داخلی از ایران کمک مستقیم نگیرد. بسیار دور از ذهن است که سوریه برای مهار بحرانی داخلی دست به دامان قدرت خارجی حتی ایران با این سابقه از دوستی شود.
· تاثیر ناآرامیهای سوریه بر ایران؟
برای ایران بی شک وداع بشار اسد با قدرت بزرگترین ضربه در حوزه سیاست خارجی در روزهای پس از انقلاب و شاید هم دوران جنگ تحمیلی است. تغییر رژیم در سوریه هم ضربه ای ایدئولوژیک برای ایران است و هم شکستی سیاسی. در جریان 32 سال گشته به جرات میتوان سوریه را پرجرات ترین شریک ایران در منطقه خواند. در دهه هشتاد و نبرد ایران با عراق بود که دمشق نشینها تمام قد کنار تهران ایستادند. در سه دهه گذشته تهران و سوریه را همگان استراتژیک ترین دوستان در منطقه میدانستند.
پیوند و پیمان این دو کشور با حزب الله لبنان هم بر هیچ کس پوشیده نیست. این سه ضلع برای اسرائیل دردسرهای فراوانی ایجاد کردند. دردسرهایی که ایالات متحده هم از آن بی نصیب نبود. گفته میشود که حزب الله لبنان در حال حاضر بیش از 40 هزار موشک در اختیار دارد و البته غربیها هم داعیه دار این بحث هستند که این ایران و سوریه هستند که این تسلیحات را در اختیار حزب الله لبنان گذاشته اند.
· تاثیر بحران سیاسی سوریه بر ایران یا جریان اپوزیسیون در این کشور؟
سقوط بشار اسد این پنانسیل را دارد که کل منطقه را دچار آشوب و ناآرامیکند. از پس همین ناآرامیها است که دولتهای ایدئولوژیک در منطقه در بسیاری از سیاستهای کلان خود تجدید نظر خواهند کرد. حتی پیش بینی میشود که نگاه دولتمردان عربی به مناقشه صلح خاورمیانه هم تغییر کند.این ماجرا میتواند روند نزدیکی ایران به مصر را هم تسریع کند. در مبحث سیاست داخلی هم سقوط حزب بعث میتواند منجر به تقویت جریان مخالف دولت در ایران شود.
· محور ایران- سوریه تا چه اندازه برای منطقه حایز اهمیت است؟
حقیقت این است که در خصوص محور ایران – سوریه در منطقه تا حدی هم اغراق شده است. آنچه که منجر به تقویت این محور شده را میتوان خلا حضور دیگر قدرتها در این میانه دانست. اشغال افغانستان و عراق توسط آمریکا، شکست اسرائیل در مواجهه کامل با حزب الله لبنان در سال 2006 میلادی، نبود پیشرفت در پرونده مناقشه صلح و نوسان در قیمت نفت و بازار جهانی از جمله این موارد است. در عراق دمشق به راحتی توانست نفوذ خود را به رخ بکشد و این در حالیست که ایران هم در عراق و هم در افغانستان حرف بسیاری برای گفتن داشت و دارد. در پیوند میان دمشق و تهران باید اذعان کنیم که ایران شریکی قدرتمند برای سوریه است اما قد و اندازه سوریها هم آنقدر کوتاه نیست که در این دوستی حرفی برای گفتن نداشته باشند.
نظر شما :