سفر اوباما به اروپا همراه با خاکستر آتشفشان

۰۳ خرداد ۱۳۹۰ | ۲۳:۴۶ کد : ۱۳۰۷۲ آمریکا
گفتاری از فرهاد کلینی، کارشناس ارشد مسائل استراتژیک، برای دیپلماسی ایرانی
سفر اوباما به اروپا همراه با خاکستر آتشفشان
دیپلماسی ایرانی: سفر به اروپا از گذشته برنامه‌ریزی شده بود و آقای اوباما امروزه تلاش می‌کند با رفتنش به ایرلند ضدتبلیغاتی را که با توجه به مسایلی که درباره اصالت او مطرح شده را خنثی کند. بنابراین رییس جمهور امریکا به ایرلند می‌رود تا از خانه اجدادی خود دیدن کرده و خود را به عنوان یک انگلوساکسون معرفی کند. باراک و میشل اوباما به خاطر فوران یکی از آتشفان‌های ایسلند و احتمال رسیدن خاکستر آن به آسمان اروپا، یک روز زودتر از برنامه به دیدار خود از جمهوری ایرلند پایان دادند و دوشنبه شب وارد لندن شدند.

روابط انگلیس و امریکا طی دو سال اخیر شرایط مساعدی نداشته و حتی رابطه ویژه تاریخی بین این دو کشور در هاله‌ای از ابهام قرار گرفته بود. با آمدن آقای کامرون در دولت انگلیس نیز هیچگونه فعالیت جدی وقابل توجهی در رابطه دو قدرت امریکا و انگلیس بوجود نیامد. شاید علت این بود انگلیس احساس می‌کرد بحث مشارکت ویژه‌ را ، امریکایی‌ها به فراموشی سپرده و سعی می‌کنند در حوزه‌های دیگری از جهان همکاران خودرا تعریف کنندو نگاه جدیدی به آسیا و همچنین اهمیت موازنه با قدرت‌هایی همچون روسیه جایگزین همکاری با انگلیس شده است. قابل توجه است که روزنامه تایمز، چاپ لندن، مقاله مشترکی به قلم باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، و دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا منتشر کرد که بخشی از آن به تحولات اخیر منطقه خاورمیانه و به خصوص جنبش اعتراضی علیه نظام های حکومتی در تعدادی از کشورهای عرب منطقه اختصاص دارد.

این اقدام طرفین در آغاز جدید جنبه سمبولیک دارد ولی اهمیت آن در چارچوب چشم انداز همکاری ژئوپلیتیکی طرفین است همراهی انگلیس در خاورمیانه و میزان اختلاف طرفین در آسیای غربی چگونه سامان خواهد یافت؟ سوالی است که معیار آن در عمر این همراهی است. در این مقاله طرفین پذیرفته اند تا "رایزنی" خود را در موضوع افغانستان کماکان ادامه دهند و شدت عملیات خود در لیبی را هماهنگ کنند.

بر همین اساس سفر اوباما به لندن هدفی خارج از بحث موضوع اروپا دارد و می‌تواند یک بحث فراآتلانتیکی را رقم بزند و مجددا روابط انگلیس و امریکا در دور جدیدی طرح شود. مواضع آقای اوباما در ارتباط با خاورمیانه به ویژه سخنرانی که اخیرا درباره بحث فلسطین نیز داشته است،با استقبال سریع طرف‌های انگلیسی مواجه شده و در این خصوص ویلیام هگ نیز از صحبت‌های اوباما حمایت کرد.

موضوع دیگر پیرامون اهمیت امنیت مدیترانه است. با توجه به مسایلی که در چارچوب جنگ برخاسته ناتو با لیبی درحوزه جنوب مدیترانه و همچنین تحولات تونس و مصر و از طرف دیگر در شمال مدیترانه، گسترش اعتراض در اسپانیا و حتی پرتغال پدید آمده است عملا مدیترانه از جنوب شاهد خیزش‌های مردمی، در شمال نیز شاهد افزایش نارضایتی عمومی از سیاست‌های ملی و در قسمت غرب نیز شاهد نبرد سنتی در حوزه موضوع رژیم اسراییل و فلسطین هستیم. بنابراین امنیت مدیترانه یکی از اولویت‌هایی است که شاید در گفتگوهای اوباما با طرف‌های اروپایی بصورت یک پارجه مورد توجه قرار بگیرد.

اوباما نگاه قدرت‌های اروپایی را نسبت به هرگونه کیفیت تعامل آتی با روسیه در خصوص سپر موشکی را نیاز دارد و نوع تغییر سیاست های روسیه و آثار ان بر کیفیت ناتو و میزان فاصله جدید اروپا با امریکا بسیار اهمیت دارد لذا در این سفر رایزنی احتمالی در دستور کار اوباما قرار دارد.

از سوی دیگر بحث اتفاقی که در حوزه صندوق بین‌المللی پول رخ داد و آقای استراس کان مجبور شد از صحنه این نهاد اقتصادی جدا شود و جدای از این امر که این مسایل اخلاقی است،یا این موضوع که امریکا با توجه به اقدامی که انجام داد ضربه‌ای به جریان چپ فرانسه زد، به نظر می‌رسد که موضوع بسیار وسیعتر از مسایل جاری است و بحث چگونگی تعریف مجدد و نسبت ارزش دلار و یورو مطرح شده است. صندوق بین‌المللی پول با توجه به بدهی سنگین امریکا ، خواهان گزارش شفاف از جانب این کشور به صندوق بین‌المللی پول شده است وشاید نوع این سوال می توانست هزینه بزرگتری را به امریکا تحمیل کند.

 بر همین اساس امروزه ریاست بر این صندوق و اینکه از کدام حوزه باشد سوال جدی است که مطرح می‌شود. شایان ذکر است که برخی از کشورها همچون ترکیه و یا محور امریکای لاتین تلاش می‌کنند تا بتوانند نمایندگانی را برای آینده این صندوق معرفی کنند. اما بیش از هر چیزی امروزه با توجه به قدرت سهام و قدرت پول در IMF تلاش می‌کنند که کماکان این صندوق در حوزه قدرت‌ها یعنی اروپا و امریکا باقی بماند و فرانسوی ها بر وزیر دارایی خود بعنوان کاندید اروپایی اصرار میورزند.

اقای اوباما در نشست جی8 سعی می‌کند تا با مدودف دیدار کند و میزان تغییر مواضع اآقای مدودف را بعد از سفر بایدن به روسیه بسنجد. از این منظر ما شاهد گفتگوی روسیه و امریکا که اخیرا در خصوص موضوعات متعدد جهانی ومنطقه ای به فاصله‌ها‌ی مشخص رسیده هستیم ،به عبارت دیگر بحث موضوع گرجستان که بین روسیه و ناتو کاملا به یک مواضع ثابت و غیردینامیکی رسیده و همچنین نیاز جدید امریکا به مسیر روسیه برای لجستیک در افغانستان مورد اشاره قرار می گیرد. از سوی دیگر در بحث سپر موشکی و نقشی که رومانی خواهان بازی در آن است که البته همراه با نگرانی روس‌ها است و یا دیگر موضوعاتی که امروزه منجر به همراهی روسیه با آلمان در بحث اجلاس سه جانبه با لهستان است، با عث گردیده تا آقای اوباما در پایان سفر خود از لهستان هم بازدیدی داشته باشد.

امریکا خوب می داند که روس‌ها در بحث هسته‌ای ایران مجددا سیاست تاکتیکی جدیدی را بکار گرفتند و سعی می‌کنند که مواضع خود را نسبت به ایران برای غرب همچنان گران نگه دارند. از این نظر شاهد فاصله‌های مصنوعی ودر ابعادی واقعی هستند.پیوستگی این موضوع با توجیه سپر موشکی در اروپا همواره مد نظر این بازیگران بوده است.

در مباحث دیگری همچون شمال افریقا، روسیه به دنبال حرکت جدیدی و بازی در نقش میانجیگری است و نسبت به شدت عملیات در حوزه لیبی موضع خاص خود را داشته است. باید توجه داشت که روسیه خروج ازانفعال سیاست خارجی خود در خاورمیانه را شروع کرده تا جایی که در بحث فلسطین حماس و دولت خودگردان سفری را نیز به مسکو داشتند . در راستای فعال شدن این سیاست ،روسیه درحوزه عراق نیز تلاش می‌کند تا به معاهده‌های جدید نفتی برسد.

در مجموع باید گفت که روسیه در موضوع سلاح هسته‌ای و بحث مسایل شمال افریقا مواضع خود را دنبال می‌کند. همچنین بحث سپر موشکی نیز کماکان به صورت ژله‌ای و توام با ابهام بین روسیه وامریکا باقی مانده است.حال پس از مذاکراتی که آقای اوباما با آقای مدودف خواهد داشت، باید دید که می تواند همچنان مواضع اوباما و مدودف را به سال 2010 بازگرداند و یا همچنان به صورت ابهام در سال 2011 ادامه خواهد داشت و ماه عسل استارت جدید را پایان یافته تلقی کرد.

در ابعاد دیگر سوال این است که آیا اوباما با این سفر خود قصد دارد که نوعی یارگیری درداخل اروپا دنبال کند و یا همچنان اروپا را به عنوان یک مجموعه واحد در نظر می گیرد. در این خصوص همواره میان جریان‌های اروپایی وسوسه‌های سیاسی در رابطه با امریکا دنبال شده است، بدین معناکه میان آلمان، فرانسه و انگلیس همیشه رقابتی موجود بوده تا بتوانند خود را به عنوان نقطه اتکا استراتژیک امریکا در درون اروپا معرفی کنند. حال باید دید این سفر چه دستاوردی برای آقای اوباماخواهد داشت، به ویژه پس از فاصله‌های مشخصی که میان آقای اوباما با جریان یهودی در داخل امریکا ایجاد شده است.

 

نظر شما :