بی‌خردترین حکومت‌های تمام اعصار

۰۳ خرداد ۱۳۹۰ | ۱۸:۱۷ کد : ۱۳۰۵۷ اخبار اصلی
در مورد حاکمان بی خرد جهان امروز می توان آمیزه ای از چهار عنصر را مشاهده کرد؛ استبداد، بی کفایتی، جاه طلبی و به خصوص اصرار مفرط در کژاندیشی.
بی‌خردترین حکومت‌های تمام اعصار
دیپلماسی ایرانی: می توانیم بگوییم حسنی مبارک و زین العابدین بن علی حاکمان چندین ساله مصر و تونس کتاب "تاریخ بی خردی" باربارا تاکمن را نخوانده بودند و نمی دانستند در سیاست چه چیز بی خردی است و چه چیز خردورزی. شاید هم خوانده بودند و بیش از همه خود را سیاستمدار می دانستند اما محال است بگوییم خردمندی تعریف شده خود را با شرایط روز تطبیق داده و خردورزی را مطابق با عصر و زمانه خویش در خود نهادینه کرده بودند.

اگر تسامح به خرج دهیم و فرض را بر این بگیریم که مبارک و بن علی با مصادیق تاریخی خردورزی و بی خردی در تاریخ سیاست آشنا بوده اند و تنها اسیر قدرت و پایبند سنت هایی بوده اند که تصور می کردند مادام المعر خواهد بود و هیچ گزندی به آن نخواهد رسید، با سرهنگ قذافی و علی عبدالله صالح و بشار اسد و امثالهم چطور باید سخن بگوییم. این سه و اندی نفری که تاریخ معاصر و کاملا زنده خود را مستقیما مشاهده و لمس کرده و ریشه ها و پیامدها و عواقب حوادث اخیر را هم دیده اند، همچنان بر مدار بی خردی و خشک مغزی سیر می کنند و حیثیت تاریخی خود، خون مردم و منابع سرزمین شان را چون کاه در برابر باد گرفته اند.

شاید حساب سرهنگ را هم بتوان از دو دیگر سوا کرد. چه خیلی ها پیش از آغاز اعتراضات در لیبی بر جنون و خصائل خاص روانی او صحه گذاشته بودند و روی همین اصل رفتارهای امروزین او را با خلقیات دیروزین اش چندان مغایر نمی دانند. می ماند فعلا علی عبدالله صالح و بشار اسد که تلاش دارند اوضاع نابسامان کنونی شان را با خرد خود تطبیق دهند. اینها درواقع می خواهند مردم و جهان اطرافشان را به سطح و نوع خردورزی خویش عادت دهند.

باربارا تاکمن در کتاب خود "تاریخ بی خردی" سخن نغزی را پیش می کشد. او می گوید ظاهرا انسان در ساحت حکومت بیش از هر ساحت و بیش از هر فعالیت دیگر بشری بی کفایتی نشان می دهد. به راستی چرا زمامداران این همه برخلاف عقل و منافع خردمندانه خویش عمل می کنند؟ چرا عقل و شعور چنین به ندرت وارد کار قدرتمندان می شود؟

بشر در همه زمینه ها – جز حکومت – شگفتی آفریده است. ساخت ابزارها و اختراعات، سفر به ماه، مهار باد و باران، درمان بیماری ها و... نمونه هایی بارز از شگفتی های فکر و دست بشر است اما چه بسیار حکومت هایی را می توان برشمرد که ذره ای خرد به خرج نداده و خود، مردم و سرزمین شان را به قهقرا و زوال کشانده اند. جان آدامز دومین رئیس جمهور ایالات متحده امریکا گفته بود: "درحالی که همه علوم دیگر پیشرفت داشته است، علم حکومت متوقف مانده و امروز بهتر از سه یا چهار هزار سال پیش اعمال نمی شود."

در مقدمه "تاریخ بی خردی" حکومت های غیرخردمند به چهارگونه یا آمیزه ای از چهار گونه ذیل تقسیم شده اند: 1. استبداد یا ظلم و فشار که تاریخ چنان آکنده از نمونه های مشهور آن است که نیازی به ذکر شواهد نیست 2. جاه طلبی بیش از حد مانند جد و جهد آتن برای فتح سیسیل در جنگ پلوپونزی یا تلاش فیلیپ دوم برای فتح انگلستان به اتکای ناوگان جنگی اش، یا دو بار تکاپوی آلمان برای تسلط بر اروپا به پیروی از پندار خودساخته سیادت نژادی، یا تقلای ژاپن برای تشکیل نوعی امپراتوری آسیایی 3. بی کفایتی یا انحطاط مثل داستان امپراتوری روم باستان و آخرین تزارهای رومانف روسیه و واپسین دودمان امپراتوری چین 4. و بالاخره بی خردی یا اصرار در کژاندیشی، یعنی پیروی از سیاست های مغایر با مافع مردم و کشور خود.

در مورد حاکمان بی خرد جهان امروز می توان آمیزه ای از هر چهار عنصر را مشاهده کرد. استبداد، بی کفایتی، جاه طلبی و به خصوص اصرار مفرط در کژاندیشی. عمده این حاکمان که خود را قدر قدرت و حق مطلق می پندارند، هرکس و هر اندیشه غیر خود را باطل و بی خرد می شمارد و می کوشد خرد جامعه را بر بنیادی تفکر و تصور خویش نگه دارد.

بی خردی زمان و مکان نمی شناسد، جهان شمول است و ارتباطی به نوع نظام سیاسی ندارد. مضحک یا مشکل اینجاست که تاریخ حی و حاضر است و دروغ پردازی و افسانه سازی نیست و هربار هم که گوشه ای از تاریخ تکرار می شود، بازهم چنین افرادی از قله بی خردی پایین نمی آیند و تصور می کنند فروافتادن از قدرت و از چشم مردم از جمله محالات است.

تاکمن در همان کتاب خود عنوان می کند که خشک مغزی عامل دیگر انحطاط حکومت هاست. خشک مغزی به معنی سرپیچی از عبرت گرفتن از تجربه. تجربه هم می تواند بس دور باشد و هم مثل وقایع امروز پیش چشم. اگر برای مبارک و بن علی تخفیف قائل شویم و فاصله آنها را با تجربه های تاریخی گذشته زیاد بدانیم و دلیل بی خردی شان را فراموشی تاریخی فرض کنیم، درباره قذافی و صالح و... که بر عهد "ماندن به هر قیمت" استوار مانده اند، از چه صفت و اصطلاحی باید استفاده کنیم که حق مطلب را ادا کند؟

شایبد آینده نزدیک بر تجربیات تاریخی سیاستمداران و حاکمان بیفزاید و محتوای بیشتری در اختیار نویسندگانی چون باربارا تاکمن بگذارد و کتاب های آینده بتوانند به چهار نوع بی خردی حکومت ها، عامل یا عوامل دیگری را هم الصاق کنند. شاید در عصر اطلاعات و رسانه ها، گناه ارتکاب چنین بی خردی ها و حماقت هایی بیش از گذشته باشد. به هرحال در گذشته نه چندان دور حاکمان می توانستند پنبه در گوش فرو کنند و صدای مردمشان را نشنوند. می توانستند چشم ببندند و رنج های ملت و منافع بر باد رفته کشورشان را نبینند یا کتمان کنند. اما امروزه حتی با گوش و چشم بسته نیز واقعیت پیش روی همگان است و گریز از واقعیت ناممکن. در عصر امروز هیچ عذر و حرجی پذیرفته نیست. بنابراین می توان حکومت های بی خرد عصر حاضر را بی خردترین حکومت های تاریخ در همه اعصار خواند.

 

نظر شما :