جمعه آزادی در سوریه
البته از همان ابتدا مشخص بود که حکومت سوریه – حتی اگر در وعدههایش صادق میبود – نخواهد توانست به مطالبات چهل ساله مردم این کشور در عرض مدت کوتاهی جواب بدهد. زیرا اصلاحات سیاسی – اقتصادی نیازمند زیر ساختهای مناسب با آن است. کادرهای امنیتی که مدت چهل سال است آموزش سرکوب یافتهاند، نمیتوانند در عرض مدت کوتاهی پرچمدار آزادی شوند و یا حتی پاسدار آزادی باشند.
در آخرین جمعه اردیبهشت ماه مردم سوریه به خیابانها آمدند و دست نوشتههای جالبی با خود داشتند. بر روی این پارچه و یا مقواها به سه زبان عربی، فارسی و لاتین نوشته شده بود: حریة، آزادی، AZADI، البته کلمه آزادی به زبان فارسی را کردهای ساکن این کشور به کار میبرند که بیش از 40 سال است فاقد شناسنامه میباشند و به همین دلیل از ابتدائیترین حقوق انسانی محروم هستند.
جالب است که در اینترنت و فضای مجازی و نیز در تلویزیونهای ماهوارهای نظیر الجزیره، بی بی سی عربی و کانالهای دیگر کشورهای عربی، صحنههای تظاهرات مردم و کشتار ایشان به دست نیروهای امنیتی سوریه پخش میشود و عالم و آدم از این مسائل خبر دارند، اما سیمای جمهوری اسلامی ایران بعد از نشان دادن تظاهرات و سرکوب در بحرین و یمن و لیبی، ناگهان راه اروپا را در پیش میگیرد و به اخبار آن دیار میپردازد که بیداری اسلامی بعد از سرنگونی بن علی و مبارک، اکنون به اسپانیا و پرتغال راه یافته و مردم این دو کشور با پیروی از مسلمانان در میدان اصلی شهر متحصن شده و مطالبات خود را پیگیری میکنند. جالب اینکه تلویزیون سوریه به تظاهرات امروز مردم این کشور اشاره کرد و یاد آور شد که نیروهای امنیتی از خود خویشتنداری نشان دادهاند. البته این تلویزیون تعداد کشتهها و زخمیهای امروز را بیان نکرد. با این وجود به درستی معلوم نیست که چرا سیمای جمهوری اسلامی این گونه به کتمان واقعیت موجود در کشور سوریه میپردازد و حتی کاتولیکتر از پاپ شده و از خود سوریها هم بیشتر حقایق را کتمان میکند. این مسئله سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را در آینده دچار مشکلات شدیدی میسازد!
دیروز اوباما رئیس جمهور آمریکا سخنان مهمی در مورد سوریه بیان کرد. وی گفت: "آقای بشار اسد یا باید جریان اصلاحات در این کشور را رهبری کند و یا اینکه کنار برود". این سخن از رئیس جمهور کشوری مثل آمریکا بعید است، زیرا تنها راهی که جلوی بشار اسد مانده، کناره گیری از قدرت است. او طی دو ماه گذشته نتوانست به حداقل قولهائی که در مورد اصلاحات گسترده داده، پایبند بماند و به جای آن راه سرکوب را پیش گرفت. به عبارت دیگر اساسا دیکتاتورها برای انجام اصلاحات آموزش داده نشدهاند و این کار از ایشان ساخته نیست. به قول بزرگان ما:
ذات نایافته از هستی بخش
کی تواند که شود هستی بخش
به هر حال شعارهای ضد صهیونیستی جناب بشار اسد و یا کمک وی به جریان مقاومت در لبنان و فلسطین، مجوز سرکوب و کشتار مردم این کشور نیست و هر قطره خونی که به ناحق بر زمین ریخته شود، دامن مسببان آن را خواهد گرفت. این گفته خداوند است: و من قتل مظلوما فقد جعلنا لولیه سلطانا. هر کس مظلوم کشته شود – در اینجا حتی صحبت از اینکه مظلوم مسلمان و یا کافر باشد نیست، بلکه مظلومیت او مورد نظر است – خداوند جانشینان او را قدرتمند میسازد. به قول معروف: در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.
نظر شما :