غرب تمایلی برای مذاکره ندارد
چند هفته پس از این مذاکرات کاترین اشتون، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا که نمایندگی گروه 1+5 در مذاکره با ایران را بر عهده دارد نامه ای خطاب به سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی و نماینده ایران در مذاکرات نوشت. هرچند متن این نامه منتشر نشد ولی گفته شد که چیزی بیش از بیانیه پایانی اشتون در مذاکرات استانبول در نامه نبوده است.
چنین واکنشی هم از جانب غرب به پاسخ ایران نشان داده شد. آنها چیز تازه ای در پاسخ ایران نیافتند که مذاکرات را ضروری سازد. از این رو به نظر میرسد فعلا از مذاکرات خبری نخواهد بود. به نظر میرسد غرب هم چندان از این وضعیت گله مند نیست. یعنی چندان تمایلی به برقراری مذاکرات مجدد ندارد.
یکی از دلایل این مسئله را باید در وضعیت هسته ای ایران جستجو کرد. آنطور که از گفتههای مقامات غربی بر میآید از نظر آنان در پیشرفت برنامه هسته ای ایران کندی حاصل شده است. این کندی گاه به تحریمهای اعمال شده علیه ایران ربط داده میشود و گاه در گمانه زنیها آن را تحت تاثیر تخریبهای ویروس استاکس نت میدانند. به هر حال، چه تحت تاثیر تحریمها و چه به واسطه عملیات سایبری، از نظر غرب سرعت برنامه هسته ای ایران کاهش یافته است و از این رو تمایل آنها برای مذاکره در این مورد نیز تخفیف یافته است.
علاوه بر این، به نظر میرسد تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا نیز در رویکرد غرب به مواجهه با ایران را نیز تحت تاثیر قرار داده است. از یک سو تحولات اخیر خاورمیانه موجب شده که موضوع حقوق بشر و دموکراسی در سطح جهانی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
از این رو مشاهده میشود که شتاب بیشتری در فشارهای حقوق بشری به ایران در رویکرد غرب ایجاد شده است. تحولاتی که در شورای حقوق بشر به وقوع پیوسته است و تعیین نماینده ویژه برای وضعیت حقوق بشر در ایران از سوی شورای حقوق بشر یکی از این تحولات است. تحریم 32 تن از مقامات ایرانی توسط اتحادیه اروپا با اتهام نقض حقوق بشر نمونه ای دیگر از این تلاشها است. به نظر میرسد پروژه حقوق بشر در مورد ایران در حال سرعت گرفتن است و ممکن است به تحریمهای بیشتر و گسترده تر منجر شود.
در کنار این تحولات کنونی در منطقه نیز چندان به سود ایران پیش نمیرود. وضعیت سوریه به عنوان یکی از متحدان منطقه ای ایران چندان مناسب نیست. ناآرامیها در این کشور علی رغم سرکوب گسترده ادامه مییابد و این کشور تحت فشارها و تحریمهای بین المللی قرار گرفته است. از سوی دیگر اتحاد فتح و حماس از سوی برخی تحلیل گران به کاهش نفوذ ایران بر حماس تعبیر شده است. در کنار این به افزایش چالش میان ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس نیز اشاره میشود. به طور کلی به نظر میرسد از نظر غرب تحولات دموکراسی خواهانه در خاورمیانه و شمال آفریقا به سود ایران پیش نمیرود و ایران را بیشتر در تنگنا قرار میدهد.
علاوه بر تاثیر تحریمها در پرونده هسته ای ایران، به نظر میرسد غرب از تاثیر تحریمها بر اقتصاد ایران نیز خرسند باشد. آنها بر این باورند که تحریمهای شورای امنیت و تحریمهای یکجانبه آمریکا و اروپا فعالیتهای تجاری ایران را با مشکلاتی مواجه کرده است و ایران مجبور است برای انجام امورد تجاری خود هزینههای بیشتری بپردازد و این موضوع به اقتصاد ایران ضربه وارد میکند.
بنابراین غرب، با توجه به مجموعه شرایط، وضعیت فعلی را چندان مناسب برای مذاکره نمیداند و راه خود را میرود. غرب با پیشرفت در مسیر تحریمها و دامن زدن به پرونده حقوق بشری ایران، به دنبال ایجاد فضایی است که ایران از موضع حل مشکلات پرونده هسته ای، پای میز مذاکره حاضر شود تا به خواستههای غرب توجه نماید. پاسخ ایران به نامه اشتون به غرب نشان داد ایران هنوز از موضع قدرت سخن میگوید.
نظر شما :