ادامه تغییر رفتار اعراب با ايران در جریان یک حج سیاسی

۲۸ آذر ۱۳۸۶ | ۱۹:۳۲ کد : ۱۲۲۲ اخبار اصلی
نویسنده خبر: على موسوى خلخالى
«محمود احمدى‌نژاد» رئيس جمهورى ايران به عربستان سعودى رفت تا نخستين رئيس‌جمهورى ايران باشد که به دعوت پادشاه عربستان سعودى براى انجام مناسک حج به صورت رسمى و با تشريفات ويژه به مکه سفر مى‌کند.
ادامه تغییر رفتار اعراب با ايران در جریان یک حج سیاسی
«محمود احمدى‌نژاد» رئيس جمهورى ايران به عربستان سعودى رفت تا نخستين رئيس‌جمهورى ايران باشد که به دعوت پادشاه عربستان سعودى براى انجام مناسک حج به صورت رسمى و با تشريفات ويژه به مکه سفر مى‌کند.
 
به نظر مى‌آيد اخيرا کشورهاى عربى سياست خود را نسبت به ايران تغيير داده و به نوعى در تلاش براى نزديکى روابط با ايران هستند. شايد اين تغيير رفتار که ناگهانى به نظر مى‌آيد، ماحصل گزارش سازمان‌هاى امنيتى آمريکا مبنى بر متوقف شدن فعاليت‌هاى هسته‌اى نظامى ايران از سال 2003 است. گزارشى که به اعتقاد بسيارى از ناظران حتى در خود ايالات متحده آمريکا و حتى رد کاخ سفيد نيزدگرگونى عمده و اساسى ايجاد کرده است.
 
در اين ميان تمايل ناگهانى کشورهاى عربى به نزديک‌تر کردن روابط خود با ايران که طى سى سال دوران ايران بعد از انقلاب سابقه نداشته، پرسش‌هاى بسيارى را در اذهان کارشناسان و صاحب‌قلمان بوجود آورده است.
 
شگفتى‌ها زمانى افزايش مى‌يابد که مى‌بينيم تمام کشورهاى عربى که بيشتر آنها متحدان بلامنازع ايالات متحده محسوب مى‌شوند، به طور ناگهانى خواستار گسترش روابط با ايران شده‌اند و هر کدام از آنها با آغوش باز رئيس‌جمهورى ايران را مى‌پذيرند.
 
با وجود اين که نگرش ايران با روى کار آمدن محمود احمدى‌نژاد به منصب رياست جمهوري  تندوروانه‌تر از سه سال پيش شده و در عين حال مواضع کشورهاى عربى نسبت به چند سال پيش نيز تغيير چندانى نيافته است. پس علت اين تقاضا براى گسترش بيشتر روابط و پذيرا شدن از رئيس‌جمهورى ايران آن هم با آن همه استقبال گرم چيست؟ چرا با وجود اين که ظاهرا مواضع کشورهاى عربى با ايران ضديت دارد، اعراب ايران مرتب و پشت سر هم ميزبان رئيس‌جمهورى ايران هستند؟
 
هفته گذشته  آقای احمدى‌نژاد به دوحه رفت تا نخستين رئيس‌جمهورى باشد که براى شرکت در اجلاس شوراى همکارى خليج فارس در اين نشست شرکت کرده است. پس از آن کشورهاى بحرين و قطر متناوبا از فعاليت‌هاى صلح‌آميز هسته‌اى ايران حمايت کرده و اعلام کردند، به هيچ وجه به صلاح منطقه نمى‌دانند که برخوردى تند و غير متعارف با ايران انجام شود.
 
پس از آن دولت بحرين از ايران دعوت کرد تا در کنار مقام‌هاى عالى رتبه جهان در نشست امنيتى منامه شرکت کند. اين دعوت گرچه از سوى مقام‌هاى ايران رد شد اما وزير امور خارجه بحرين در نطق خود بر گسترش روابط با ايران تاکيد کرد و خواستار حل مسالمت‌آميز پرونده هسته‌اى ايران شد. وى همچنين يادآور شد، بحرين به هيچ وجه اجازه نخواهد داد، خاکش محلى براى حمله احتمالى به ايران باشد.
 
پس از آن به فاصله کمتر از سه روز، هيات بلندپايه مصرى به تهران آمد تا براى نخستين بار پس از پيروزى انقلاب اسلامى ايران زمينه‌هاى گسترش روابط ايران و مصر را مهيا کند. مصر تنها متحد آمريکا بود که پس از پيروزى انقلاب اسلامى تا کنون با ايران رابطه نداشت. اما اين کشور نيز از هفته گذشته به طور رسمى تصميم گرفت با ايران رابطه برقرار کند. اين بار نيز محمود احمدى‌نژاد گفت: «اگر دولت مصر از من دعوت رسمى کند، حاضرم در اولين فرصت به قاهره سفر کنم.»
 
اما هنوز موضوع عادى‌سازى روابط ايران و مصر بحث نخست محافل رسانه‌اى بود که پادشاه عربستان براى نخستين بار پس از پيروزى انقلاب اسلامى از رئيس‌جمهورى ايران دعوت کرد، براى انجام مناسک حج به مدينه و مکه سفر کند.
 
در اين جا يادآورى يک نکته الزامى است. بسيارى خرده مى‌گيرند که مقام‌هاى ايرانى قبل از آن که دعوتى صورت گيرد، از کشورهاى عربى مى‌خواهند که ميزبان آنها باشند. از اين رو انجام چنين سفرهايى را نمى‌توان چندان جدى گرفت. در پاسخ بايد گفت، خير موضوع به همين سادگى‌ها هم نيست. شايد مقام‌هاى ايرانى خود، خود را از قبل به اين کشورها دعوت مى‌کنند اما آنچه اهميت دارد، پذيرفتن کشورهاى عربى براى ميزبانى رئيس‌جمهورى ايران است و مضافا بر آن استقبال گرم و شايان توجهى که از آنها بويژه رئيس‌جمهورى ايران مى‌شود بر اهميت اين ديدارها مى‌افزايد و انتقادهاى موجود را تحت تاثير قرار مى‌دهد. اين جا است که همه مى‌پرسند، آيا خبرى شده؟!
 
اگر بر تمام اينها ارسال سوخت هسته‌اى از روسيه به ايران و به بندر بوشهر آن هم با چراغ سبز ايالات متحده آمريکا که وزير امور خارجه آن گفته بود ما هيچ مشکلى با نيروگاه هسته‌اى بوشهر نداريم و حمايت رئيس‌جمهورى آمريکا از اين اقدام را اضافه کنيم، شگفتى‌ها دو چندان مى‌شود.
 
استقبال از احمدى‌نژاد در عربستان
 
در همين رابطه «عبدالرحمن العطيه» دبير کل شوراى همکارى خليج فارس دعوت پادشاه عربستان از رئيس‌جمهورى ايران براى شرکت در مناسک حج را تاکيدى بر همبستگى اسلامى دانست و گفت: «حضور رئيس‌جمهورى ايران از آن جهت اهميت دارد که بزرگترين تجمع رهبران و ملت‌هاى مسلمان جهان در عربستان انجام شده است.»
 
دبير کل شوراى همکارى خليج فارس همچنين گفت: «اهميت اين دعوت زمانى بيشتر مى‌شود که اين دعوت پس از حضور محمود احمدى‌نژاد در نشست سران شوراى همکارى خليج فارس در دوحه صورت گرفته است.»
 
کارشناسان سفر احمدى‌نژاد به عربستان را عاملى مهم در گسترش روابط ايران و عربستان مى‌دانند و در عين حال پيش‌بينى مى‌کنند، همکارى‌هاى اقتصادى ايران با کشورهاى عربى بويژه عربستان بيش از پيش افزايش يابد.
 
تا کنون خبرى مبنى بر اين که کدام يک از رهبران کشورهاى اسلامى براى حج امسال به عربستان سفر کرده‌اند، منتشر نشده است. اما اظهار نظرهاى متفاوت و گوناگونى درباره حضور رئيس‌جمهورى ايران در حج امسال انجام شده است.
 
برخى‌ از کارشناسان حضور رئيس‌جمهورى ايران را به نوعى تلاش عربستان براى انجام مصالحه در تقسيم منافع موجود منطقه‌اى تفسير کرده‌اند.
 
هفته گذشته «موفق ‌الربيعى» دبير شوراى امنيت ملى عراق در نشست سه روزه امنيت منطقه در منامه بحرين گفت: «ايران و عربستان بر سر منافع خود در عراق با يکديگر رقابت تنگاتنگى دارند.»
 
اظهارات ربيعى شايد با واکنش تند مقام‌هاى عربستانى مواجه شد اما اين شائبه را بوجود آورد که دولت عربستان تلاش دارد با ايرانى‌ها بر سر عراق، فلسطين و لبنان که از قضا هر دو کشور در آنها منافع کلان دارند، به نوعى دست به معامله يا مصالحه بزند. تمام کارشناسان بر اين باورند که حمايت ايران از دولت عراق و کمک به استقرار امنيت در اين کشور تاثير به سزايى در بازگشت آرامش به عراق داشته است. عربستانى‌ها به اين نکته واقفند و مى‌خواهند از آن بهره‌هايى نيز به نفع خود ببرند.
 
در لبنان نيز اوضاع بر سر انتخاب رئيس‌جمهورى به شدت متشنج است. دو گروه 8 مارس که مورد حمايت ايران هستند و گروه 14 مارس که از حمايت عربستان سعودى بهره مى‌برند تا کنون نتوانسته‌اند بر سر رئيس‌جمهورى آينده کشور به توافق برسند.
 
در فلسطين نيز استيلاى حماس بر غزه ادامه دارد و سياستى بر خلاف سياست‌هاى محمود عباس در آن منطقه حاکم است.
 
شايد عربستانى‌ها به اين فکر افتاده‌اند که با نزديک کردن خود به ايران بتوانند با اين کشور به منافع مشترکى در عراق، لبنان، فلسطين و ديگر مسائل مورد دغدغه‌شان برسند.
 
ظاهرا اين طرز فکر فقط مختص به عربستانى‌ها نيست، کشورهاى ديگر عربى نيز به چنين ديدگاهى رسيده‌اند.
 
«عماد غد» متخصص سياست منطقه‌اى مرکز مطالعات الاهرام در قاهره در اين باره معتقد است که قطر نمى‌توانسته بدون اين که نظر ايالات متحده را بداند، محمود احمدى‌نژاد رئيس‌جمهورى ايران را براى شرکت در کنفرانس دوحه دعوت کند.
 
وى همچنين مى‌گويد: «گمان نمى‌کنم مصر بدون چراغ سبز ايالات متحده گروه ديپلماتيک به ايران فرستاده باشد.»
 
به اعتقاد وى تمام اينها بخشى از استراتژى است که آمريکايى‌ها به خوبى از آن آگاهند.
 
وى موضوع نزديکى روابط ايران و اعراب را به استراتژى متخاصم آمريکا عليه ايران پيوند مى‌دهد و مى‌گويد: «آمريکايى‌ها تلاش دارند فضا را به گونه‌اى به نفع خود دوستانه کنند تا بتوانند آسان‌تر به سمت تعليق فعاليت‌هاى هسته‌اى ايران حرکت کنند.»
 
عماد غد معتقد است که اين استراتژى با استراتژى بازهاى آمريکايى در برابر عراق دوران صدام بسيار مشابه است. نيرنگى که بازهاى آمريکا قبل از جنگ عراق دنبال کردند. يکى از برنامه‌هاى اين استراتژى توسعه محدوديت‌هاى ديلماتيک تا زمان مهيا شدن وضعيت براى جايگزين زور به جاى تهديد بود.
 
عماد غد در ادامه به گزارش سازمان‌هاى امنيتى آمريکا درباره فعاليت‌هاى هسته‌اى ايران که چندى پيش منتشر شد، اشار مى‌کند و مى‌گويد: «به گزارش دستگاه‌هاى امنيتى آمريکا ايران تلاش‌هايش براى رسيدن به سلاح هسته‌اى را در سال 2003 متوقف کرده است، يعنى شش ماه پس از اشغال عراق. آمريکايى‌ها در مورد ايران به دنبال بهانه‌اى براى رو در رويى هستند. اگر مشاوران بوش به وى بگويند تلاش‌هاى ايران براى رسيدن به سلاح‌هاى هسته‌اى دوباره از سر گرفته شده، دوباره سياست آمريکا در برابر ايران تغيير خواهد کرد.»
 
برخى از تحليلگران با اظهارات عماد غد چندان موافق نيستند و آن را بدبينانه تصور مى‌کنند. به اعتقاد آنها پس از اين گزارش بود که «هنرى کسينجر» تئوريسين سياسى مشهور آمريکايى که جايگاه ويژه‌اى در ميان دولتمردان آمريکايى دارد، توصيه کرد، مقام‌هاى آمريکايى بهتر است از اين به بعد به جاى تهديد به مذاکره با ايران البته به شيوه مذاکرشان با روسيه و چين روى بياورند.
 
شايد هنرى کسينجر در اين پيشنهاد به عادى سازى روابط با ايران اشاره نکرد و حتى نوع مذاکره با ايران را نيز به يک چارچوب ويژه محدود کرد اما رويکرد مذاکره با جاى ادامه مخاصمه رويکرد تازه‌اى است که پيش از اين وجود نداشته است.
    
گرچه با وجود انتشار اين گزارش و توصيه‌هايى که بر سر آغاز مذاکرات رو در رو با ايران در آن شده، وزارت امور خارجه آمريکا همچنان ايران را يک کشور خطرناک مى‌داند و آلمان و فرانسه متحدان اروپايى آمريکا نيز بر ادعاى آن صحه مى‌گذراند.
 
اما در اين ميان موقعيت کشورهاى عربى که از متحدان پر و پاقرص غرب هستند تفاوت‌هايى با اروپايى‌ها و آمريکايى‌ها دارد. کشورهاى عربى همسايه ايران نگرانى چندانى از فعاليت‌هاى هسته‌اى صلح‌آميز ايران بر خلاف کشورهاى غربى ندارند بلکه آنها بيشتر نگران فعاليت‌هاى هسته‌اى نظامى احتمالى ايران هستند. موضوعى که سبب شده آنها از انجام يک برخورد نظامى مستقيم با ايران هراسان شوند.
 
اما با اين حال بسيارى از کارشناسان حتى نزديکان رئيس‌جمهورى آمريکا معتقدند با چاپ گزارش سازمان‌هاى امنيتى آمريکا درباره ايران موضع‌گيرى کاخ سفيد در برابر ايران سخت‌تر خواهد شد اما با اين تفاوت که اگر تا ديروز حرف از حمله نظامى بود، اين بار اين گزينه ديگر مطرح نيست و موضع‌گيرى‌ها بيشتر بر فشارهاى اقتصادى و افزايش تحريم‌ها محدود خواهد بود.
 
«ديويد فروم» سخنگوى جورج بوش رئيس‌جمهورى آمريکا کسى که عبارت «محور شرارت» را ابداع کرد و در متن سخنرانى جورج بوش وارد ساخت، در مقاله‌اى که در روزنامه کانادايى «نشنال پست» منتشر شده، نوشته است که حقيقت اين است که با انتشار اين گزارش تنگ کردن حلقه محاصره عليه ايران از سوى رئيس‌جمهورى آمريکا تقريبا غير ممکن شده است. غرب اکنون تلاش دارد که بين مردم ايران و هيات حاکمه شکاف ايجاد کرده و اين شکاف را عميق کند. يعنى همان سياستى که رونالد ريگان در دهه هشتاد با حمايت مستقيم غرب براى منزوى کردن نظام‌هاى کمونيستى در درون جوامع آن کشورها به کار برد.
 
در تاييد اين ديدگاه مى‌توان به اظهارات يک ديپلمات غربى در قاهره که نخواست نامش فاش شود نيز اشاره کرد. اظهارات وى مى‌تواند تا حدودى زاويه تازه‌اى از دلايل تلاش اعراب براى نزديکى بيشتر به ايران را نشان دهد. وى در اين باره مى‌گويد: «دليل اين که مصرى‌ها و عربستانى‌ها به دنبال گسترش روابط با ايران هستند، بوجود آوردن فضايى مناسب براى اصلاح‌طلبان ايرانى است تا بتوانند با آنها آسانتر به تعامل بپردازند.»
 
به اعتقاد وى پس از آن که نفوذ و قدرت اصلاح‌طلبان در دستگاه ديپلماسى و وزارت امور خارجه ايران کاهش يافت و از نفوذ و جايگاه اصلاح‌طلبنان در درون جامعه ايران نيز کاسته شد، اعراب ترجيح دادند روابط خود را با دولت ايران گسترش دهند. هدف آنها از اين رابطه تنظیم روابط با ایران و ديپلماسى تازه‌اى است که تهران در پيش گرفته  است.
على موسوى خلخالى

نویسنده خبر

مترجم، روزنامه نگار و معاون سردبیر دیپلماسی ایرانی.

اطلاعات بیشتر


نظر شما :