دوستان جونی، دشمنان خونی

۲۸ فروردین ۱۳۹۰ | ۲۰:۲۱ کد : ۱۱۹۶۶ آسیا و آفریقا
پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل پاکستان در گفتاری برای دیپلماسی ایرانی به بررسی رابطه آمریکا و پاکستان می‌پردازد و معتقد است در عین حال که این دو کشور به یکدیگر نیازجدی دارند، به شدت نسبت به اهداف یکدیگر دچار تردید هستند
دوستان جونی، دشمنان خونی

دیپلماسی ایرانی: باوجود این که طی چند سال اخیر پاکستان متحد اصلی آمریکا در منطقه در رابطه با مبارزه با تروریسم بوده است، مناسبات آمریکا و پاکستان در حال حاضر مناسبات دوستانه ای نیست. از دید آمریکا، سیاست‌های پاکستان در منطقه سیاستی دوگانه است؛ یعنی آمریکا معتقد است پاکستان از یک طرف متحد آمریکا است و از طرف دیگر به شکل پنهانی به گروه طالبان و سازمان القاعده کمک می‌کند و اطلاعاتی را در اختیار آنها قرار می‌دهد. بنابراین ضمن این که آمریکا نیاز زیادی به پاکستان برای مبارزه با تروریسیم دارند ولی تردیدهایی نیز در ارتباط با پاکستان دارند.

موضوع دوم که در روابط آمریکا و پاکستان را دچار اشکال کرده است، عملیات‌هایی است که آمریکا در پاکستان انجام می‌دهد. این عملیات‌ها در دو جهت صورت می‌گیرند؛ یکی مربوط به عملیات سازمان جاسوسی آمریکا است که ماموران این سازمان به شکل پنهانی در اکثر شهرهای پاکستان حضور دارند. همین چندی پیش یکی از مامورین سیا دو پاکستانی را در لاهور کشت و مشکل بزرگی بین آمریکا و پاکستان در مورد این مسئله ایجاد شد چرا که دادگاه حاضر نبود این تبعه آمریکایی را به آمریکا تحویل دهد و به دنبال محاکمه او بود. با این وجود دولت پاکستان تحت فشار آمریکا مجبور شد این فرد را آزاد کند.

علاوه بر نیروهای امنیتی که در پاکستان پراکنده اند و البته به نوعی با سازمان اطلاعات ارتش (آی اس آی) پاکستان همکاری هم دارند، بحث دیگر که روابط دو کشور را با چالش مواجه کرده است، حملات مداومی ‌است که هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در مناطق قبایلی به خصوص در منطقه وزیرستان انجام می‌دهند. این عملیات‌ها تا حد زیادی اعتبار دولت و ارتش پاکستان را در افکار عمومی‌ زیر سوال برده است و هرچه پاکستان تلاش کرده است که آمریکا را قانع کند که این حملات را متوقف کند تاکنون موفق نشده اند. چند روز پیش در حالی که جلسه مهمی ‌بین مقامات امنیتی پاکستان با مقامات سیا در پاکستان در حال برگزاری بود، در همان حال که پاکستانی‌ها خواستار توقف این عملیات بودند، یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکا به یک منطقه حمله کرد و در اثر این حمله ده تن از یک خانواده کشته شدند.

بنابراین هر دو طرف ضمن این که به یکدیگر نیاز دارند، در عین حال در پشت پرده هر کدام به کار خود مشغولند و درواقع اعتمادی به یکدیگر ندارند. آمریکا به پاکستان کمک‌های مالی زیادی می‌کند برای این که پاکستان را در چارچوب اتحادی که در مبارزه با تروریسم تشکیل شده است، حفظ کند. ولی در هر حال با توجه به وضعیتی که در حال حاضر بر مناطق قبایلی حاکم است می‌توان گفت واقعیت این است که ارتش پاکستان به شدت تحت فشار آمریکا برای حمله به گروه طالبان و شکست دادن و اخراج القاعده از این مناطق است. این اقدام، موضوعی است که پاکستان آن را چندان به نفع خود نمی‌بینند و منافع ملی خود را در انجام این اقدام نمی‌داند. چرا که این مسئله می‌توان جنگ داخلی را به دولت و ارتش پاکستان تحمیل کند.

 مجموعه این مسائل وقتی در نظر گرفته شود، قابل فهم است که چرا پاکستان سیاست دوگانه ای را پیگیری می‌کند. یعنی از یک طرف در مبارزه با تروریسم متحد آمریکا است تا بتواند از کمک‌های آمریکا استفاده کند چرا که اقتصاد پاکستان واقعا ضربه خورده است و از طرف دیگر ناچار است که به شکل پنهانی در وضعیت طالبان و افغانستان دخالت کند چرا که وضعیتی که در افغانستان وجود دارد با منافع استراتژیک پاکستان همخوانی ندارد.  

با وجود این، از آنجا که آمریکا در حال حاضر در منطقه در وضعیتی نیست که نسبت به آینده مطمئن باشند از هر کشور و جریانی که بتواند به اهداف آمریکا کمک کند بهره برداری می‌کند و پاکستان یکی از بهترین گزینه‌ها در این زمینه محسوب می‌شود. اما اتفاقی که افتاده و موقعیت پاکستان را در نظر آمریکا تضعیف کرده، نزدیکی آمریکا به هند است. در حال حاضر هند تلاش می‌کند از روابط خود با پاکستان در منطقه استفاده کند و آمریکا را قانع کند که پاکستان خودش مشکل است نه راه حل. این مسئله است که آمریکا را درباره سیاست‌های پاکستان در منطقه تا حدی دچار تردید کرده است.

به هر حال با نگاهی به وضعیت در منطقه به خصوص در حاشیه خلیج فارس مشاهده می‌شود که آمریکا بیش از پیش به پاکستان نیاز دارد. بحرانی که از شمال افریقا و از کشورهای تونس و مصر شروع شد، در حال حاضر به کشورهایی چون لیبی، سوریه و بحرین رسیده است. اگر این بحران ادامه پیدا کند و به کشورهای مهمی‌همچون عربستان سعودی، امارات و کویت که متحدان اصلی آمریکا در منطقه هستند برسد، ارتش پاکستان تنها نیروی منطقه ای مهم است که می‌تواند برای حفظ امنیت منطقه به کار گرفته شود.

در حال حاضر، آنچه که پاکستان روی آن حساب می‌کند این است که با توجه به شرایط موجود، آمریکا مجبورشود برای حفظ امنیت منطقه دست به دامان پاکستان شود. با توجه به سوابقی که ارتش پاکستان درعربستان سعودی برای حفظ حکومت عربستان دارد یا در کویت دارد، این گزینه می‌تواند معقول و محتمل باشد. به هر حال محاسبه پاکستان این است که از این شرایط بتواند استفاده کند و آمریکا را قانع کند که متحد خوبی برای این کشور است. ولی از سوی دیگر هند تلاش می‌کند که این موقعیت پاکستان را تضعیف کنند و آمریکا را در مورد نقشی که پاکستان در افغانستان دارد دچار تردید کند.

حال حاضر این تحلیل در برخی از محافل وجود دارد که امکان پایان جنگ افغانستان وجود ندارد، مگر این که در پاکستان تغییراتی به وجود بیاید. یعنی این که پاکستان کاملا از طالبان و القاعده ببرد و به شکل جدی وارد جنگ با طالبان به خصوص طالبان محلی در منطقه وزیرستان شود. حتی این تحلیل شنیده می‌شود که رهبران طالبان در پاکستان هستند به عنوان مثال گفته می‌شود که ملاعمر در کویته مستقر است. اگر این اطلاعات درست باشد نشان می‌دهد که عملا بدون حمایت جدی پاکستان مبارزه با طالبان ممکن نیست.

در مجموع باید گفت وضعیت روابط پاکستان و آمریکا شکننده است. هر دو طرف به هم نیاز دارند ولی هردو نسبت به یکدیگر تردید دارند. پاکستان تردید دارد که در نهایت انتخاب آمریکا هندوستان باشد و موقعیت پاکستان در منطقه تضعیف شود. از طرف دیگر آمریکا نیز نسبت به پاکستان تردید دارد و فکر می‌کند که نقش دوگانه پاکستان است که آنها را در افغانستان دچار مشکل کرده است. حتی تهدید به این که طالبان ممکن است به قدرت برگردند و آمریکا و ناتو شکست نظامی‌تحمل کنند، نشان دهنده مسائلی است که دو طرف درعین حال که نیاز یکدیگر را مورد تاکید قرار می‌دهند، تردیدها نسبت به یکدیگر را نیز نشان می‌دهد.



نظر شما :