روایت پشت پرده حمله به عراق

۱۸ آذر ۱۳۸۶ | ۱۸:۴۷ کد : ۱۱۷۶ کتابخانه
نگاهی به کتاب « در مرکز توفان: سال‌های من در سیا» نوشته جرج تنت، رئیس سابق سیا
روایت پشت پرده حمله به عراق
 
در مرکز توفان: سالهای من در سیا
نویسنده: جرج تنت
انتشارات هارپر کالینز، آوریل 2007
576 صفحه، 30 دلار
 
جرج تنت، رئیس سابق سازمان سیا، سه سال پس از استعفای خود دست به قلم می‌شود تا به اتهاماتی که به او و سازمان سیا در مورد عهدا‌دار بودن مسئولیت حمله به عراق وارد شده است، پاسخ گوید.
 
هدف تنت از نگارش این کتاب حجیم که روایت پشت پرده سال‌های حضور او در راس بزرگترین سازمان جاسوسی جهان است، تسویه حساب با آن دسته از مقامات دولت بوش است که به زعم او هشدارهای سازمان سیا در حملات یازده سپتامبر را نادیده گرفتند و آمریکا را به جنگ فاجعه‌بار عراق رهنمون شدند.
 
اما همان‌طور که سازمان سیا تحت ریاست تنت از درک ارتباط منطقی میان اجزاء مختلف یک موضوع باز می‌ماند، تنت نیز نمی‌تواند ارتباط منطقی میان کردار و گفتار نزدیکان بوش با او را که مسئولیت نهایی جنگ عراق را بر عهده دارد، درک کند.
 
او ناکامی‌های بزرگ سازمان سیا، ناتوانی در جلوگیری از وقوع حملات یازده سپتامبر و گزارش اطلاعاتی غلط درباره جود تسلیحات کشتار جمعی در عراق، را لاپوشانی می‌کند. تنت که فردی احساساتی است و هنگام اعلام استعفای خود در سال 2004 نیز اشک در چشمانش حلقه زد، این ناکامی‌ها را تنها شکستی فردی می‌انگارد و از درک معانی سیاسی و تاریخی آن‌ها باز می‌ماند.
 
تنت می‌نویسد: سازمان سیا مجری سیاست‌های دولت است، نه تعیین‌کننده این سیاست‌ها.» به گفته تنت، سیاست‌گذاران آمریکایی طی دوران ریاست او بر سیا به دل‌خواه خود فعالیت‌های سیا را تغییر جهت داده‌اند و گزارش‌های آن را در جهت اهداف خود تحریف کرده‌اند.
 
تنت با تکرار اتهاماتی که به کاندالیزا رایس به عنوان مشاور امنیت ملی در مورد ناتوانی‌اش در جهت تسهیل ارتباط میان وزارت امور خارجه، پنتاگون و سازمان سیا وارد می‌شود، از گزارشی که مسئولان سیا در تابستان 2001 به او در مورد حمله قریب‌الوقوع القاعده دادند خبر می‌دهد. اما به نوشته تنت، این گزارش در دالان هزارتوی بوروکراتیک گم شد و از منجر شدن به هر اقدام پیشگیرانه و معناداری باز ماند.
 
 اما لبه تیغ انتقادات تنت، متوجه جنگ‌طلبان نئوکان کابینه بوش است که بر طبل حمله به عراق کوبیدند. به گفته تنت، این گروه از اعضای کابینه گفته نه چندان معنادار او در جریان یکی از جلسات شورای امنیت ملی آمریکا در مورد وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق را به دستاویزی برای اجرای سناریویی از پیش تعیین شده بر آغاز حمله نظامی به عراق تبدیل کردند.
 
به نوشته باب وودوارد، روزنامه‌نگار مشهور آمریکایی در کتاب «طرح حمله» که در سال 2004 منتشر شد، تنت در اجلاسی که در دسامبر سال 2002 در کاخ سفید تشکیل شد، به بوش گفت که دارا بودن سلاح‌های کشتار جمعی از سوی صدام حسین امری «قطعی» است. مقامات کابینه بوش، از جمله دیک چنی معاون او، بعدها این گفته تنت را به مثابه چراغ سبزی برای حمله به عراق عنوان کردند.
 
تنت در کتاب خاطرات خود می‌نویسد: «من این مکالمه و باور خود به وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق را انکار نمی‌کنم، اما این مکالمه به گونه‌ای جدا از زمینه خود و با معنایی متفاوت از آن چه نظر من بود، به مردم آمریکا عرضه شده است.»
 
تنت می‌نویسد که هیچ‌گاه شاهد وقوع بحثی جدی در مورد حمله به عراق در دولت بوش نبوده است. اما این به معنای این نیست که چنین بحثی انجام نشده است: هر چند تنت خود را در «مرکز توفان» می‌انگارد، اما حقیقت این است که او هیچ گاه به حلقه مشاوران مورد اعتماد بوش راه پیدا نکرد.
 
تنت همچنین بخش عمده‌ای از حجم کتاب خاطرات خود را به توصیف موفقیت‌های سازمان سیا در سال‌های ریاستش اختصاص می‌دهد. او به تفصیل فعالیت‌های سازمان سیا در مورد سازمان القاعده که از اواسط دهه 90 آغاز شد را شرح می‌دهد و گویی می‌خواهد به ما بفهماند که حملات یازده سپتامبر در صورت عدم فعالیت سیا، می‌توانست بسیار بدتر از این‌ها باشد.
 
تنت همچنین ماموریت سازمان سیا در افغانستان، ترور و دستگیری شمار زیادی از رهبران القاعده، نابودی بازار سیاه هسته‌ای در پاکستان و خلع‌سلاح اتمی لیبی را از جمله موفقیت‌ها و پیروزی‌های سازمان جاسوسی آمریکا در دوره ریاست خود ذکر می‌کند.
 
اما کتاب تنت در کنار این دفاعیه‌ها و اتهام زنی‌ها، شرحی دقیق از چگونگی فعالیت در بالاترین سطوح اجرایی دولت آمریکا محسوب می‌شود. توصف تنت از چگونگی آماده‌سازی و ارائه گزارش‌های روزانه‌اش به پرزیدنت بوش بسیار دقیق و جالب است. همچنین برای آن دسته از خوانندگانی که به مسائل سیاست خارجی علاقه دارند، توصیف دیدارهای تنت با رهبران اسرائیل، فلسطین و عربستان سعوی بسیار جذاب خواهد بود.
 
اما در نهایت کتاب تنت، دو سئوال بزرگ را بی‌پاسخ می‌گذارد. نخست این که اگر تنت می‌دانست که دولت بوش در حال سوءاستفاده از گزارش اطلاعاتی سیا برای آغاز جنگی همه‌جانبه علیه عراق است، پس چرا هیچ کاری در این مورد نکرد؟ دوم این که تنت که به زعم مصاحبه‌های تلویزیونی‌اش برای تبلیغ کتاب خود فردی جوشی و عصبلی است، چرا این عصبانیت را به حق متوجه رئیس مستقیم خود نمی‌کند؟
 
واقعیت این است که در نهایت تنت مسئول آغاز جنگ عراق نیست. اما تقصیری که متوجه تنت است، عدم اطلاع‌رسانی به کاخ سفید و کنگره در مورد ورطه عمیق و سیاهی است که آمریکا به رهبری بوش به داخل آن قدم گذاشت. تنت هنگامی که متوجه شد بوش با سوءاستفاده از گزارش‌های اطلاعاتی به فریب مردم آمریکا پرداخته است، باید بی‌درنگ استعفا می‌داد.
 
اما تنت به سنت روسای سازمان سیا از دیر باز تاکنون، وظیفه اصلی خود را حفاظت از رئیس‌جمهور می‌داند و این را در بازگویی خاطرات خود از سال‌های ریاستش بر سیا، و نیز در کتاب خود، به خوبی نشان می‌دهد.
 
 
(At the Center of the Storm: My Years at the CIA (Hardcover
by George Tenet
Hardcover: 576 pages
(Publisher: HarperCollins (April 30, 2007
Language: English
ISBN-10: 0061147788

نظر شما :