اروپا، بهدنبال استفاده سیاسی از سازمان مجاهدین خلق
اتحادیه اروپا به دلیل منافع مشترکی که با آمریکا دارد معمولا با این کشور همسو عمل میکند. گاه این اتفاق میافتد که اتحاديه اروپا برخی از خواستههای آمریکا را ابتدا مطرح میکند تا امکان عمل بیشتر را برای آمریکا باز نگه دارد. در مسئله هستهای گاه چنین اقداماتی رخ داده است که اروپا به طرح پیش نویس قطعنامهای اقدام میکند و زمینه فعالیت آمریکا را فراهم میکند. بنابراین این اتفاق بیسابقهای نیست که خواستههای آمریکا را اروپا در قالب طرح و برنامههایی مطرح کند و آمریکا آن را دنبال کند.
در طرح خروج سازمان مجاهدین خلق از لیست سازمانهای تروریستی توسط اتحادیه اروپا نیز این چنین است و نمیتوان این اقدام را از خواست آمریکا جدا ارزیابی کرد.
با این حال آمریکا و اتحادیه اروپا میدانند اگر قرار باشد یک گروه تروریستی، با سوابق تروریستی زیاد و غیر قابل کتمان در جهان شناخته شود، این گروه، سازمان مجاهدین خلق است. این گروه از بدو تشکیل، مشی تروریستی را در پیش گرفته است. این سازمان، هم در زمان شاه از روش تروریستی استفاده میکرد و چند آمریکایی را در ایران ترور کرد و هم پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیشترین ترورها را، چه در ميان مردم و چه مسئولین انجام داده است. این سازمان حدود 16 هزار نفر را در این ترورها به شهادت رسانده است.
مجاهدين خلق، در دوران جنگ صدام با ایران نیز به طور کامل در خدمت رژیم بعث عراق بود و در آن سال ها در پناه ارتش عراق دست به عملیات میزد. در زمان دیکتاتوری صدام حسین، سازمان مجاهدین خلق در حمایت از این دیکتاتور هم علیه کردها و هم علیه شیعیان وارد عمل شد و بسیاری از مردم این کشور را به خاک خون کشید و به این دلیل در حال حاضر بسیاری از مردم و مقامات عراق شاکی این سازمان هستند.
با وجود همه این جنایتها، آمریکا بعد از حمله به عراق و اشغال این کشور و از بین بردن حکومت صدام، اجازه نابود شدن این سازمان را نداد و سعی کرد آن را حفظ کند و مقر این گروه در اشرف را در کنترل و مدیریرت خود قرار داد.
بعد از آنکه ارتش آمریکا در فوریه ۲۰۰۹، کنترل این اردوگاه را به عراق واگذار کرد، دولت عراق با نظر آمریکا رفتار خود را با این سازمان با آمریکا تنظیم کرده است.
دولت عراق که خود نیز از منافقین شکایت دارند، اجازه ندارند که با سیاستهای خود در مقابل این گروه عمل کنند و به نوعی مجری سیاستهای آمریکا در رابطه با این گروه هستند. بنابراین گرچه آمریکا نام سازمان مجاهدین خلق را در لیست گروه های تروریستی حفظ کرده است اما همچنان به امید بهره برداری از این گروه علیه ایران اجازه از بین رفتنش را در عراق نمیدهد.
به نظر میرسد با توجه به تصویب قطعنامه 1929 علیه ایران، تلاش اتحادیه اروپا این است که از همه ظرفیتها برای فشار بر ایران استفاده کند و طبیعتا یکی از ظرفیتهای موجود، سازمان مجاهدین در عراق است که همواره به عنوان تهدیدی علیه ایران محسوب میشده و در شرایط کنونی نیز اتحادیه اروپا به دنبال آن است که از این ظرفیت برای فشار بر ایران استفاده کند. ولی به این دلیل که در دنیای کنونی اجازه دادن به انجام عملیات تروریستی از سوی سازمان مجاهدین خلق در ایران، از سوی افکار عمومی جهان، اقدام ناپسندی تلقی میشود و آمریکا و اروپا چند سال پیش با بهانه مقابله با تروریسم به عراق و افغانستان حمله کردند، بنابراين تلاش بر این است که با یک سلسله اقدامات سیاسی از این گروه برای فشار سیاسی بر ایران استفاده کنند که یکی از این گامها، خارج کردن اسم آن از فهرست گروههای تروریستی است.
اگر چنین اقدامی صورت بگیرد به این معنا است که نیروهای سازمان مجاهدین خلق را که درعراق امکان فعالیت گسترده علیه ایران ندارند میتوانند به کشورهای اروپایی منتقل کنند و سپس در آنجا یک نوع سازماندهی سیاسی برای این گروه به وجود بیاورند و به طور دائم از آنها به عنوان عامل فشار و وسیله تبلیغاتی استفاده کنند. حتی خود سازمان مجاهدین خلق هم معتقد است که ادامه حضورش در عراق موجب اضمحلال این سازمان میشود چرا که آنها در زمان صدام امکان عملیاتهای جاسوسی و تروریستی داشتند ولی درشرایط کنونی چون در عراق امکان اینگونه عملیاتها برای این سازمان وجود ندارد، انتقال اعضای این سازمان به کشورهای اروپایی هم امکان فعالیت جاسوسی این سازمان فراهم خواهد کرد و هم میتوانند به عنوان یک گروه سیاسی و به عنوان ایرانیان مخالف در مسائل مختلف در اروپا و حتی آمریکا فعالیت کنند و فشار افکار عمومی را با تبلیغاتی که انجام میدهند علیه ایران برقرار نگه دارند.
از این رو اتحادیه اروپا به دنبال این است که سازمان مجاهدین خلق را از فهرست سازمانهای تروریستی خارج کند تا بتواند از ظرفیت سیاسی و اجتماعی این گروه برای فشار بر ایران استفاده کند.
نظر شما :