استراتژی بازدارندگی ایران
روز یکشنبه ایران اولین هواپیمای بدون سرنشین جت را رونمایی کرد. تداوم پرواز در ارتفاع زیاد و مسافتهای دوردست، سرعت بالا، توان انجام دادن ماموریتهای مختلف با اهداف گوناگون از قابلیتهای این جت بمب افکن عنوان شده است. با توجه به این اقدام استراتژی نظامی ایران چیست و آیا این استراتژی ارتباطی به رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه دارد؟
گفتاری از رحمان قهرمانپور، مدیر گروه مطالعات خلع سلاح مرکز تحقیقات استراتژیک:
استراتژی نظامی ایران مبتنی بر بازدارندگی دفاعی همه جانبه است. منظور از بازدارندگی همه جانبه هم بازدارندگی متقارن است هم بازدارندگی غیرمتقارن. دلیل این که جمهوری اسلامی ایران این نوع استراتژی را انتخاب کرده است این است که نوع تهدیداتی که جمهوری اسلامی در محیط پیرامونی خودش و در سطح بینالمللی با آنها مواجه است از هر دو جنس است. یعنی بخشی از این تهدیدات، تهدیدات سنتی متقارن است نظیر تهدیداتی که از جانب اسرائیل یا آمریکا وجود دارد.
بخش دیگری از این تهدیدات، تهدیدات نامتقارن است نظیر نفوذ گروههای تروریستی به مرزهای ایران و حمایت بعضی کشورها از این گروهها یا انجام برخی اقدامات دیگر که میتواند شکل یک نوع جنگ نامتفارن به خود بگیرد. بر این اساس استراتژی نظامی جمهوری اسلامی بر مبنای بازدارندگی دفاعی همه جانبه شکل گرفته است. منظور از دفاعی در این استراتژی این است که همانطور که ایران بارها اعلام کرده است جمهوری اسلامی قصد تهاجم به هیچ کشوری را ندارد و عمده تسلیحاتی که ایران توانسته آنها را طراحی و آزمایش کند و بسازد خصلت تدافعی دارد و نه تهاجمی.
از نظر سیاسی هم به طورطبیعی رونمایی از سلاحهای جدید، انجام مانورهای نظامی و اقدامات دیگر خصلت بازدارندی دارند و در معنای سیاسی به نوعی ارسال پیام به طرف مقابل است مبنی بر این که ایران آمادگی نظامی لازم را دارد تا طرف مقابل را از انجام هرگونه ماجراجویی در مورد ایران منصرف سازد.
از سوی دیگر باید گفت رقابت تسلیحاتی که در منطقه خلیج فارس شاهد آن هستیم الزاما ربطی به جمهوری اسلامی ایران ندارد. وقتی به بودجه نظامی کشورهای خاورمیانه بر اساس تولید ناخالص داخلیشان و جمعیتشان مراجعه میکنیم این نکته مشخص خواهد شد که ایران یکی از کمترین بودجهها را در این زمینه دارد. یعنی در بودجه نظامی ایران مقایسه با کل بودجه سالانهاش رقم ناچیزی است. در حالی که همین چند سال میزان تسلیحاتی که آمریکاییها به امارات و عربستان فروختند مبلغی حدود 30 میلیارد بود و اخیرا هم اخباری منتشر شد که قرار است یک قرارداد 60 میلیارد دلاری برای خرید تسلیحات منعقد کنند.
بحث رقابتهای تسلیحاتی در منطقه ریشههای مختلفی دارد. یکی از این ریشهها بحث فروش تسلیحات است. شرکتهای معظم تسلیحاتی همواره دنبال بازار بودهاند و چه بازاری بهتر از کشورهای عربی حوزه خلیج فارس که به دلیل فروش نفت درآمد خوبی دارند و به راحتی میتوانند دلارهای نفتی را به سلاح تبدیل کنند. این اتفاق در حالی رخ میدهد که این کشورها به لحاظ نیروی انسانی امکان استفاده از این سلاحها را ندارند. به این معنی که وقتی به نوع قراردادهای این کشورها مراجعه میکنیم آموزش نیروهای نظامی کشورهای خریدار همواره جزئی از این قرارداها محسوب میشود. بخش عمدهای از این تسلیحاتی که شرکتهای آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در این 15 سال به کشورهای عربی فروختند در انبارهای این کشورها مانده و قابلیت استفاده نداشته است.
ریشه دوم رقابت تسلیحاتی در خاورمیانه اسرائیل است. یکی از نگرانیهای دائمی اسرائیل این بوده است که کشورهای منطقه به توان دفاعی اسرائیل برسند. چون دکترین نظامی اسرائیل مبتنی بر حفظ برتری نظامی اسرائیل در منطقه است. وقتی به آمار فروش تسلیحات به کشورهای خاورمیانه مراجعه میکنیم میبینیم که مثلا مصر در لیست کشورهای خریدار عمده تسلیحات نیست. یا مثلا اردن با وجود این که جزء کشورهای حامی غرب است در این لیست نیست. یک دلیل این مسئله این است که این دو کشور به اسرائیل نزدیک هستند، هر چند ناتوانیهای مالی این دو کشور هم در این موضوع موثر است.
بنابراین دو عامل کسب درآمد و مسئله اسرائیل مهمترین مسائل در فروش تسلیحات به کشورهای منطقه هستند. با این حال دربحث رقابت تسلیحاتی یک بحث سنتی است و ممکن است برخی معتقد باشند که اقدامات ایران در حوزه نظامی نظیر آزمایش تسلیحات جدید یا مانورهای نظامی رقابت تسلیحاتی در منطقه را افزایش میدهد. در حالی که اینگونه نیست و اساسا سیاست جمهوری اسلامی بر اساس اعتمادسازی و حفظ روابط دوستانه با منطقه است و بارها این موضوع از زبان مقامات کشورمان اعلام شده است. هدف گیری ایران کشورهای منطقه نیست چون ایران در بین کشورهای همسایه در وضعیت فعلی کشوری که تهدید جدی برای ایران محسوب شود وجود ندارد.
نظر شما :