اجرای شریعت یا تثبیت قدرت؟
نویسنده خبر:
محمد ابراهیم طاهریان
گفتاری از محمدابراهیم طاهریان سفیر سابق ایران در افغانستان برای دیپلماسی ایرانی.
همزمانی اجرای احکام اسلامی رادیکال توسط طالبان و به رسمیت شناخته شدن و مذاکره با این جریان تندرو توسط دولت افغانستان، موجب تردیدهایی درباره قدرت گرفتن دوباره و بازگشت این جریان در افغانستان شده است.
گفتاری از محمدابراهیم طاهریان سفیر سابق ایران در افغانستان برای دیپلماسی ایرانی
مجموعه اخباری که در ماهها و هفتههای اخیر از مناطق تحت نفوذ جریان افراط (طالبان) در دو کشور همسایه شرقی ما یعنی افغانستان و پاکستان شنیده میشود، حاکی از آن است که جریان افراط در جغرافیایی پیوسته در کشور شرقی ما تا کنار مرزهای جمهوری اسلامی ایران برای قدرت نمایی به منظور تثبیت قدرت با قرائتی رادیکال از شریعت، اقدام به اجرای احکامی میکند که معلوم نیست در جهت اجرای آن از چه مرجع و منبعی صلاحیتاش را کسب کردهاست.
جدیدترین مورد از این روند، سنگسار زن و مردی در شرق افغانستان بود که معلوم نیست این افراد در کدام دادگاه و در چه شرایطی دستگیر، محاکمه و محکوم شدهاند و این حکم در مورد ایشان به اجرا گذاشته شده است. اینگونه اخبار در طول چند سال اخیر بارها شنیده شده و احتمالا این روند تشدید و تکرار خواهد شد. سوال بزرگ این است که چه شد جریانی که در کمتر از ده سال قبل به اضمحلال رسیده بود، اکنون اینگونه سرکشی میکند و برای زهر چشم گرفتن از مردم منطقه با قرائتی رادیکال و نادرست از شریعت با به کارگیری آن در جهت تثبیت قدرت سوء استفاده میکند.
نشستهای مکرر بینالدولی، نشستهای بینالقومی و امتیاز دادن مکرر نهادهای بومی به جریان افراط باعث تثبیت قدرت نزد این جریان شد. دولتیان هم با ارزیابی غلط (در خوشبینانهترین حالت) با امتیازدهی مرحله به مرحله به جریان افراط، کار را به جایی رساندند که در آخرین نشستی که تحت عنوان نشستهای بینالقومی برگزار شد خواهان گفت و گو با این جریان شدند و پیرو آن از مراجع بینالمللی خواستند تا به جریان افراط جایزه بدهد و متقاضی شدند که لیستی از افراد جریان افراط را از فهرست سیاه خارج کنند.
ارزیابی غلط و رفتار مشکوک نیروهای نظامی سیاسی و امنیتی فرامنطقهای در افغانستان در برخورد با این جریان باعث تقویت روزمره جریان افراط در حوزه نظامی، سیاسی و ... شد. لذا به نظر میرسد عنصر بومی و عنصر فرامنطقهای و کم یا بیتفاوتی افکار عمومی جریان افراط را به مرحلهای رسانده است که برای تثبیت قدرت یکبار دیگر به شیوهای رجوع کرده که در گذشته برای رسیدن به قدرت از آن سوءاستفاده نمود. عنصر شریعت و قرائت رادیکال و ناصحیح از آن در گذشته هم باعث تقویت و تثبیت قدرت جریان افراط گردید و اکنون با گذشت کمتر از یک دهه خصوصا در چند سال اخیر شاهد بازگشت همان وضع هستیم.
به نظر میرسد مردم منطقه باید بدانند دولتیان و عناصر فرامنطقهای یا درک درستی از روند تحولات ندارند یا نمیخواهند درک درستی داشته باشند و این مردم هستند که باید توجه داشته باشند و اجازه ندهند کابوس وحشتناک تسلط تمامعیار و علنی و عملی جریان افراط به کشورشان حادث شود. همگرایی همه نهادهای قدرت و حمایت و هوشیاری افکار عمومی راه بازگشت کابوس وحشتناک افراط به قدرت را خواهد بست.
گفتاری از محمدابراهیم طاهریان سفیر سابق ایران در افغانستان برای دیپلماسی ایرانی
مجموعه اخباری که در ماهها و هفتههای اخیر از مناطق تحت نفوذ جریان افراط (طالبان) در دو کشور همسایه شرقی ما یعنی افغانستان و پاکستان شنیده میشود، حاکی از آن است که جریان افراط در جغرافیایی پیوسته در کشور شرقی ما تا کنار مرزهای جمهوری اسلامی ایران برای قدرت نمایی به منظور تثبیت قدرت با قرائتی رادیکال از شریعت، اقدام به اجرای احکامی میکند که معلوم نیست در جهت اجرای آن از چه مرجع و منبعی صلاحیتاش را کسب کردهاست.
جدیدترین مورد از این روند، سنگسار زن و مردی در شرق افغانستان بود که معلوم نیست این افراد در کدام دادگاه و در چه شرایطی دستگیر، محاکمه و محکوم شدهاند و این حکم در مورد ایشان به اجرا گذاشته شده است. اینگونه اخبار در طول چند سال اخیر بارها شنیده شده و احتمالا این روند تشدید و تکرار خواهد شد. سوال بزرگ این است که چه شد جریانی که در کمتر از ده سال قبل به اضمحلال رسیده بود، اکنون اینگونه سرکشی میکند و برای زهر چشم گرفتن از مردم منطقه با قرائتی رادیکال و نادرست از شریعت با به کارگیری آن در جهت تثبیت قدرت سوء استفاده میکند.
نشستهای مکرر بینالدولی، نشستهای بینالقومی و امتیاز دادن مکرر نهادهای بومی به جریان افراط باعث تثبیت قدرت نزد این جریان شد. دولتیان هم با ارزیابی غلط (در خوشبینانهترین حالت) با امتیازدهی مرحله به مرحله به جریان افراط، کار را به جایی رساندند که در آخرین نشستی که تحت عنوان نشستهای بینالقومی برگزار شد خواهان گفت و گو با این جریان شدند و پیرو آن از مراجع بینالمللی خواستند تا به جریان افراط جایزه بدهد و متقاضی شدند که لیستی از افراد جریان افراط را از فهرست سیاه خارج کنند.
ارزیابی غلط و رفتار مشکوک نیروهای نظامی سیاسی و امنیتی فرامنطقهای در افغانستان در برخورد با این جریان باعث تقویت روزمره جریان افراط در حوزه نظامی، سیاسی و ... شد. لذا به نظر میرسد عنصر بومی و عنصر فرامنطقهای و کم یا بیتفاوتی افکار عمومی جریان افراط را به مرحلهای رسانده است که برای تثبیت قدرت یکبار دیگر به شیوهای رجوع کرده که در گذشته برای رسیدن به قدرت از آن سوءاستفاده نمود. عنصر شریعت و قرائت رادیکال و ناصحیح از آن در گذشته هم باعث تقویت و تثبیت قدرت جریان افراط گردید و اکنون با گذشت کمتر از یک دهه خصوصا در چند سال اخیر شاهد بازگشت همان وضع هستیم.
به نظر میرسد مردم منطقه باید بدانند دولتیان و عناصر فرامنطقهای یا درک درستی از روند تحولات ندارند یا نمیخواهند درک درستی داشته باشند و این مردم هستند که باید توجه داشته باشند و اجازه ندهند کابوس وحشتناک تسلط تمامعیار و علنی و عملی جریان افراط به کشورشان حادث شود. همگرایی همه نهادهای قدرت و حمایت و هوشیاری افکار عمومی راه بازگشت کابوس وحشتناک افراط به قدرت را خواهد بست.
نظر شما :