بزرگنمایی یا واقعیت؟
درگیرودار مسائل شدید امنیتی که شرق و جنوب و مرکز و حتی مناطق شمالی افغانستان را در برگرفته، یکی از ناامنترین مقاطع زمانی پیشروی مردم این سرزمین را بوجود آورده است. و حضور چند ده هزاری نیروهای فرامنطقهای مشکلی را حل نکرده است و حتی برگزاری انتخابات پارلمانی در افغانستان با تردید روبهرو است.
مؤسسات مطالعاتی آمریکا احتمالاً وابسته، خبری را که نتیجه مطالعات آنهاست منتشر کرده که براساس آن اعلام شده افغانستان دارای منابع وسیع کانی و معدنی است.
از چند منظر این خبر در چنین شرایطی قابل ارزیابی است. آنچه به مردم افغانستان و منطقه مربوط میشود قاعدتاً خبری خوشحال کننده و مسرتبخش است زیرا کشوری غنی تحت هر شرایطی برای مردم آن کشور و همسایگان فرصت تلقی میشود. ولی سؤالی جدی و عمده این است آیا این کشف جدیدی است که تاکنون هیچ بنیبشری متوجه نبوده و اکنون این مؤسسات به آن دست یافتهاند؛ و آیا اصولاً طرح این مسائل در چنین شرایطی که اولویت مردم افغانستان و منطقه امنیت است، چه اهدافی پشت طرح چنین مسئله ای است؟
باید یادآوری کرد که شوروی سابق در ابتداء و بعد از اشغال افغانستان مطالعات وسیعی را در حوزه نفت و گاز و معدن در شمال و غرب افغانستان انجام داد که هنوز به آثار آن در برخی مناطق در فاصله بین مرز ایران (اسلام قلعه با هرات) موجود است. همچنین در ولایت (استان) بلخ و اطراف مزارشریف نشانه هایی از این مطالعات وجود دارد. ولی به دلیل محاط بودن افغانستان در خشکی و بحث ناامنی و مسائل قومی و معماری و زبانی و مذهبی و احتمالاً غیراقتصادی بودن هیچوقت در زمان اشغال شوروی سابق اقدام علمی و عملی برای استخراج این منابع در افغانستان صورت نگرفت.
ولی اکنون کشورهای فرامنطقهای که در انجام اولین وظیفه خود که مبارزه با تروریسم و ایجاد امنیت بود موفق نبودند و با طرح این مسائل احتمالاً دنبال توجیه افکار عمومی و مالیات دهندگان غربی هستند تا بگویند اگر موفقیت سیاسی و امنیتی بعد از حضور تقریباً یک دهه نداشتیم دلخوش داشته باشید که به گنجی دست یافتیم که پایان نایافتنی است.
بطور کلی به نظر میرسد که این روند در خبرسازیها کمکی به ارتقای امنیت منطقه نمیکند.
نظر شما :