باز شدن زخم کهنه جدایی‌طلبی

۱۴ فروردین ۱۳۸۹ | ۱۷:۰۳ کد : ۱۱۴۳۱ نگاه ایرانی
نویسنده خبر: حسن بهشتی پور
یادداشتی از حسن بهشتی‌پور، کارشناس مسائل روسیه برای دیپلماسی ایرانی.
باز شدن زخم کهنه جدایی‌طلبی
حدود ساعت هشت صبح  روز دوشنبه نهم فروردین 1389 اهالی مسکو که معمولا دیرازخواب برمی خیزند با صدای انفجارمهیبی که درایستگاه متروی "لوبیانکا"Lubyanka رخ داد، ازخواب برخاستند. حدود چهل دقیقه بعد صدای انفجاردیگری اینبار در ایستگاه  "پارک کولتوری"Park Kultury  واقع درمرکزمسکو بروحشت ناشی از نگرانی برای آغاز دور جدیدی از عملیات تروریستی در روسیه در بین اهالی مسکوافزود.

 "ورونیکا اسمولسکایا" نماینده وزارت حوادث غیرمترقبه روسیه به  خبرگزاری «ریا نووستی» اطلاع داد که انفجار درایستگاه  "لوبیانکا" در واگن قطار بود و طی آن 23 تن کشته و 18 تن زخمی شدند. وی همچنین خبر داد که طبق اطلاعات اولیه، در نتیجه انفجار در ایستگاه "پارک کولتوری" 12 نفر کشته و 15 نفر زخمی شدند. " همچنین "یوری سمین" دادستان مسکو به «ریا نووستی» اطلاع داد که قدرت انفجار در ایستگاه متروی "لوبیانکا" حدود دو کیلوگرم معادل تروتیل بود. به گفته این مقام امنیتی روسیه، طبق اطلاعات اولیه انفجارتوسط دو تروریست انتحاری زن انجام شده اند. به گزارش اين منبع، بخش هايى از جسد اين زن در محل انفجار کشف شده است.

البته این برای اولین بار نبود که اهالی مسکو شاهد انجام عملیات تروریستی بودند در فوریه سال 2004 نیز در مترو مسکو انفجاری رخ داد که در همان زمان چچنی ها ی جدایی طلب متهم به انجام این عملیات شدند که در جریان آن بر اساس آمار رسمی حداقل 41 نفرکشته شدند.

این بارهم طبق معمول بلافاصله جدایی طلبان چچنی و داغستانی به عنوان متهمان درجه اول مطرح شدند ولی آیا می شود باور کرد که با وجود همه تبلیغات روسیه در باره پایان دادن به مشکلات چچنی ها، هنوز آنها برای جدایی طلبی و استقلال خواهی، خود را در ایستگاه مترو مسکو منفجر می کنند تا به زمام داران روسیه بگویند معضل جدایی طلبی و استقلال خواهی راه حل نظامی ندارد؟

به گزارش دفتر مطبوعاتی کرملین الکساندر بورتنیکوف" مدیرسازمان امنیت فدرال روسیه  "اف اس ب" صبح روز دوشنبه درباره انفجارهای تروریستی درمتروی مسکو به "دمیتری مدودف" رئیس جمهور فدراسیون روسیه گزارش داد. بورتنیکوف درباره تدابیر اتخاذ شده برای کمک به آسیب دیدگان و تعیین دلایل انفجار به رئیس جمهور اطلاع داد. این منبع جزئیات بیشتری از گزارش بورتنیکوف منتشر نکرد اما بطور حتم او با برخورد تند مدودف روبرو شده است. زیرا از اردیبهشت ماه 1387 که مدودف که جانشین پوتین شد.

 این مهم ترین عملیات تروریستی است که در مسکو رخ داده است. بدون شک ضربه جدی به موقعیت وی در افکار عمومی روسیه خواهد زد. با آنکه به نظر می رسد دولت روسیه همچنان سیاست سرکوب جدایی طلبان را دردستور کار دارد از این پس روند تحولات به سمت امنیتی تر شدن موضوع جدایی طلبان در قفقاز شمالی به ویژه در چچن و داغستان شدت بیشتری پیدا کند. روسیه که خود با حمایت از جدایی طلبان اوستیایی و آبخازیایی در گرجستان در عمل فضای سیاسی جدیدی را در قفقاز به وجود آورده است اکنون با شروع دور جدید عملیات ناراضیان چچنی و داغستانی شرایط سختی را در پیش خواهند داشت.

واقعیت آن است که روسیه یکبار برای همیشه باید سیاست خود را در باره تمایلات جدایی طلبانه روشن کند. اگر قرار است با اینگونه استقلال خواهی و جدایی طلبی مقابله شود تفاوت نمی کند آنها در گرجستان، جمهوری آذربایجان یا روسیه باشند. به هرحال همانگونه که از نگاه مسکو مردم اوستیای جنوبی و آبخازیا به عنوان دو جمهوری جدایی طلب حق استقلال از گرجستان را دارند، قاعدتا مردم و ده جمهوری قفقاز شمالی در قلمرو روسیه از جمله مردم داغستان یا چچن نیز اگرمایل باشند، باید بتوانند به استقلال دست یابند. در این صورت جغرافیای سیاسی قفقاز کاملا متحول می شود و این خود موجب بر هم خوردن کلیه معادلات امنیتی در قفقاز می شود.

بنابراین به نظر می رسد نه راه حل سرکوب نظامی تمایلات جدایی طلبان پاسخ مناسب داشته و نه تاکید براستقلال خواهی و تشکیل کشورهای کوچکی که از همه جهت وابسته به قدرت های منطقه ای یا بین المللی می شوند. برای مبارزه واقعی با تمایلات جدایی طلبی و عملیات تروریستی باید با ریشه های این تمایلات مقابله کرد. واقعیت آن است که محرومیتهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در بین اقلیت های قومی در کشورهای منطقه به همراه سیاست های بازیگران منطقه ی و بین المللی فضایی را به وجود آورده است که درعمل زندگی مسالمت آمیز بین مردم را بدور از تعلقات دینی، قومی و زبانی درمنطقه راهبردی قفقاز را نا ممکن ساخته است.  

برای رهایی از وضعیت پیچیده کنونی به جای بکار بردن قوه قهریه علیه تروریست ها باید بسترهای مناسب برای رشد آنها را در منطقه از بین برد و این مهم مقدور نمی شود مگر آنکه مبارزه جدی علیه محرومیت های اقتصادی در منطقه بشود و در همان حال فضای سیاسی را برای مشارکت واقعی اقلیتهای قومی در اتخاب سرنوشتشان در منطقه به وجود آورد.

تکرار حوادث تروریستی در مسکو و سایر شهرهای روسیه پس از فروپاشی شوروی نشان می دهد سردمداران روسیه هنوز برای حل ریشه ای بحران جدایی طلبی در این کشور برنامه مدونی ندارند.

حسن  بهشتی پور

نویسنده خبر


نظر شما :