نشانه‌های آماده‌سازی در هر دو جبهه

۱۲ اسفند ۱۳۸۸ | ۱۵:۱۱ کد : ۱۱۴۱۲ نگاه ایرانی
گفتاری از محمد ایرانی، کارشناس و تحلیل‌گر مسائل روابط ایران و سوریه برای دیپلماسی ایرانی.
نشانه‌های آماده‌سازی در هر دو جبهه
در شرایطی که امریکا برای ارتقای سطح همکاری‌ها با سوریه تلاش دارد سفیری را راهی این کشور کند، رایزنی محمود احمدی نژاد در دمشق با همتای سوری خود و دبیر کل حزب الله شرایطی نامساعد را به زیان امریکا و اسرائیل فراهم ساخته است. در همین راستا حضور رهبران مقاومت فلسطینی در تهران گردهم آمده‌اند.
 
گفتاری از محمد ایرانی، کارشناس و تحلیل‌گر مسائل روابط ایران و لبنان و سوریه در دفتر مطالعات وزارت خارجه:
 
خواه ناخواه دو جبهه کاملا متفاوت در منطقه از مدت های قبل شکل گرفته و هر دو جبهه هم مواضع خود را دنبال می کنند؛ اول جبهه مربوط به امریکا و اسرائیل و برخی کشورهای میانه روی عربی است که با توجه به مسائلی که امریکاییان در استراتژی منطقه‌ای خود در خاورمیانه پیگیری می‌کنند، ادامه فعالیت می‌دهد.
 
جبهه دوم مربوط به مقاومت و کشورها و طرف هایی که تحت عنوان جبهه مقاومت یا ممانعت یا جلوگیری از تجاوزات طرف‌های غیر منطقه‌ای و اسرائیل است. گاهی تحت تاثیر شرایط، شاهدیم که تحولات مربوط به این دو جبهه شکل و رنگ تبلیغاتی به خود می‌گیرد و با در برخی موارد با تهدیداتی که صورت می‌گیرد، طرف مقابل را مجبور به موضع گیری می‌کند.
 
روابط تهران و دمشق، دمشق واشنگتن
 
به طور طبیعی از مدت‌ها قبل ادبیات و زبان سیاسی مسئولین اسرائیلی تغییر کرد و تهدیدات منطقه‌ای آنها رو به افزایش گذاشت. این فضا تحلیل‌ها مختلفی را در پیش دارد و از آن جمله این که با توجه به پیگیری امریکاییان برای برگزاری کنفرانس سازش اعراب و اسرائیل، با تغییر یا تشدید لحن اسرائیلی‌ها به خودی خود فضا متشنج می‌شود و ممکن است شکل گیری این نشست با تاخیر مواجه شود.
 
 این خواست طبیعی اسرائیلی‌هاست که تا جایی که امکان دارد یا با فلسطینیان بر سر میز مذاکره ننشینند.
تغییر لحن اسرائیلی‌ها در منطقه منجر به موضع گیری‌هایی از سوی طرف‌های مقابل اسرائیل در منطقه شده است؛ لذا طی یک ماه قبل جنگ لفظی را میان اسرائیل و سوریه شاهد بودیم که بر اساس آن ولید معلم و بشار اسد در واکنش به اظهارات لیبرمن پاسخ دادند که اگر قرار باشد جنگی در منطقه برپا شود به طور قطع این بار تل آویو نیز وارد معادله جنگ خواهد شد.
 
این تهدیدات رو افزایش همچنان ادامه یافت تا این که اسرائیلی‌ها این تهدیدات را به ایران نیز گسترش دادند و آخرین گزارش آژانس بر میزان تهدیدات اسرائیل علیه ایران افزود. این مسائل به طور طبیعی واکنش جمهوری اسلامی ایران را به دنبال داشت و سفر آقای احمدی نژاد به سوریه و پیوستن سید حسن نصرالله به مذاکرات تهران و دمشق در هر حال برداشت‌های مختلفی را در داخل و خارج منطقه به همراه داشت تحت این عنوان که جبهه مقاومت نه تنها در مقابل تهدیدات اسرائیل و امریکا عقب نشینی نکرده‌اند بلکه با این این شکل بروز خود در صحنه منطقه- در سوریه- نشان دادند که همچنان در مواضع خود ثبات قدم هستند.
 
این مسائل در شرایطی رخ داد که چند روز قبل از این سفر خانم هیلاری کلینتون و معاون وزیر خارجه امریکا از سوریه خواستند که برای نشان دادن حسن نیت خود در بحث توافقات منطقه‌ای باید از ایران جدا شود.
بنابراین سفر آقای احمدی نژاد به سوریه شاید یک پاسخ عملی از سوی ایران به امریکا بود که نه تنها این درخواست به نتیجه نخواهد رسید بلکه افق و دیدگاه سیاسی سوریه نسبت به مسائل منطقه عمیق‌تر از آن است که به راحتی بتواند از هم پیمانی با ایران دست بردارد.
 
به نظر می‌رسد سوری‌ها به واقع پیرامون مسائل مقاومت و هم پیمانی با ایران برنامه ریزی دراز مدتی دارند و سال‌های سال است که در این چارچوب حرکت می‌کنند و منافع ملی و امنیتی کشورشان در گرو این همکاری است.
حالا چنانچه در کنار این شرایط حضور و گردهم آیی سران گروه‌های فلطسینی معارض جریان صلح در تهران را نیز مورد تحلیل قرار دهیم می‌توان نتیجه گرفت که جنبش مقاومت چه به لحاظ شکلی و چه از نظر محتوایی حرف‌هایی را برای گفتن دارد و اگر در طرف مقابل تهدید جدی وجود داشته باشد، این طرف هم ظرفیت‌هایی را در حال آماده سازی دارد.

نظر شما :